- ویدیوی بارش بادمجان را چند سال پیش دیدهاید؟
- راهرفتن لوازم آرایشی در زایندهرود را همین چند وقت دیدید؟
- هلیکوپتری را که مبل بزرگی را جابهجا میکرد، چطور؟ ندیدهاید؟
همین چند روز پیش بود که یکی از همکاران ویدیوی تبلیغاتی پنیر موزارلا کاله را در گروه فرستاد. پنیر تا کف اتوبان کش آمد تا خودش را در دل مشتری جا کند؛ ولی آیا در واقعیت پنیر تا کف اتوبان کش میآید؟ نه!
اهل فن این ویدیوها را تبلیغات CGI میشناسند که قرار است پشتپردهٔ آن را در این مقاله با شما در میان بگذاریم.
فهرست مطالب
منظور از تبلیغات CGI چیست؟
تبلیغات CGI یا Computer-Generated Imagery یکی از انواع تبلیغات است که در آن از محتوای بصری تولیدشده با کامپیوتر برای تبلیغ محصول یا خدمت با نمایش صحنههای ساختگی، تخیلی و در عین حال، واقعگرایانه استفاده میشود (منبع: TheClueless). حتی ممکن است در این نوع محتوا تصاویر ساختگی و واقعی با هم ترکیب شوند تا خروجی کار باورپذیرتر شود.
این تعریف یک مقدار پیچیده است؛ بیایید آن را با مثال سادهتر کنیم.
آشنایی با تبلیغات CGI بهصورت ویدیویی!
در چندسال اخیر، ویدئوهای عجیبی در شبکههای اجتماعی وایرال شده که در نگاه اول واقعی به نظر میرسیدند؛ ولی بعدتر معلوم شد که همهچیز ساختگی بوده است.
نمونۀ آن همان بارش بادمجان در تهران بود! این فیلمها با کمک جلوههای بصری تولید میشوند و کاملاً کامپیوتری و تخیلی هستند؛ ولی نتیجۀ کار خیلی واقعی به نظر میآید! تا جایی که مردم میپرسیدند: کجای تهران بادمجان میبارد؟! حتی تا مدتها میترسیدند چیزی از آسمان ببارد!
گاهی از این سبک برای نمایش چیزهایی استفاده میشود که عکاسی یا فیلمبرداری از آنها سخت است. همچنین برای ساخت تصاویر و ویدئوهای دوبعدی و سهبعدی هم کاربرد دارد.
اگر بخواهیم خلاصهتر بگوییم، در محتوای CGI یک سری صحنهها و تصاویر کاملاً واقعی هستند و با کمک جلوههای بصری کامپیوتری، موارد غیرواقعی به آن اضافه میشود؛ مثل چیزی که در ویدئوی زیر میبینید:
در این مثال، برند فرانسوی L’Oréal یکی از محصولات خود را در اندازههای خیلی بزرگ روی سقف ژیانی گذاشته که برای خیلی از مردم دنیا مثل ما ایرانیها حس نوستالژی دارد. بعد این ماشین در خیابانها حرکت میکند و ردی از محصول L’Oréal را در مسیر جا میگذارد.
در نگاه اول، خیلیها ممکن است باور کنند واقعاً این اتفاق افتاده است؛ ولی حقیقت این است که محتوای واقعی و ساختگی با هم ترکیب شدهاند.
این موضوع کمک میکند مردم این محتواها را دوست داشته باشند و تبلیغات CGI در مدت کوتاهی وایرال شوند؛ یعنی در زمان کمتر، بخش بزرگتری از مخاطبان هدف کسبوکار تبلیغ را میبینند و دربارۀ آن حرف میزنند.
نمونهٔ همین ویدیو را برند خانومی برای کمپین بلک فرایدی خود در سال گذشته اجرا کرد که طبق نظر ما و اغلب کارشناسان حوزهٔ تبلیغات چیزی از ویدیوی اصلی کم ندارد و بهخوبی به کمپین بلک بیوتی کمک کرد روی زبانها بیفتد.
نکته:معمولاً این سبک تبلیغ در محیطهایی خارج از خانه مثل جاده و خیابان، رودخانه و دریا، آسمان و… ساخته میشوند؛ یعنی کل ویدیو و سناریو در یک محیطی خارج از خانه اتفاق میافتد.
مثلاً این تبلیغ برند آدیداس را ببینید:
یک جفت کفش در اندازۀ خیلی بزرگ توسط ۲ هلیکوپتر در آسمان پرواز میکنند و مردم از روی زمین به آنها نگاه میکنند. خب، چون غیرواقعی است و از طرفی، محیطی خارج از خانه را به تصویر میکشد، به آن Fake Out Of Home یا FOOH هم گفته میشود؛ معنای خودمانی آن میشود تبلیغات جعلی خارج از خانه!
حالا این تبلیغ در کجا پخش میشود؟ اینجا پای شبکههای اجتماعی و سایتهای خبری به میان کشیده میشود تا توجه مخاطب را به تبلیغات جلب کنند. ویدیو به این شکل دستبهدست میشود تا بالاخره وایرال شود و نام برند هزاران بار تکرار شود.
محتواهای CGI را حتی در فیلمهای بزرگ هالیوودی هم میبینید؛ مثل نمونهٔ زیر که از فیلم آواتار است (۶۰ درصد این فیلم با CGI ساخته شده است).
ولی اصلاً این کارها چه فایدهای دارد؟ سود تبلیغات CGI چیست؟ چرا باید از این تکنولوژی استفاده کرد؟
قبل از آن یک یادآوری داشته باشیم: ویدیوی CGI یک محیط واقعی را به تصویر میکشد که ویدیوی تبلیغاتی در آن ضبط شده است؛ ولی این تبلیغ هیچوقت در واقعیت دیده نشده و به همین خاطر هم به آن تبلیغ جعلی خارج از خانه میگوییم.
در این دورهٔ ۴ ساعته با کمک اساتید باتجربه یاد میگیرید چطور بنر، ویدیو و متن تبلیغاتی عالی و موثر را خودتان آماده کنید تا بازدهی تبلیغات را چند برابر کنید!
مشاهده دورهتبلیغات CGI چه سودی دارد؟
اگر بخواهیم چند مورد از اصلیترین مزیتهای تبلیغات CGI را بگوییم، میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
قدرت وایرالشدن آن بالاست
یکی از دلایل اصلی که کسبوکارها از این نوع تبلیغ استفاده میکنند، این است که در زمان کوتاهی بین مخاطبان هدف پخش میشود. پس اگر میخواهید محصولی معرفی یا یک کمپین جدید اجرا کنید، با ایدههای خلاقانه محتوایی از نوع CGI تولید و آن را در شبکههای اجتماعی پخش کنید.
معمولاً اتفاقی که بعد از آن میافتد، این است که مردم دربارهٔ محصول و ویدئوی خلاقانه حرف میزنند. از طرفی، متخصصان حوزۀ بازاریابی و تبلیغات هم دربارۀ روش اجرای ایده بحث میکنند. همۀ اینها یعنی تبلیغات دهانبهدهان و بیشتر دیدهشدن!
یادتان است گفتیم بازاریابی چریکی باعث میشود نام برند روی زبانها بیفتد؟ این مدل از انواع تبلیغات هم همان کار را میکنند؛ ولی با یک ویدیویی که با کامپیوتر درست شده است و نه مثلاً با چاقوی غولپیکری در کنار اتوبان!
هزینهها را کاهش میدهد
فرض کنید شرکت ولوو برای نشاندادن ایمنی محصولات تولیدی خود، میخواهد یک ماشین را به ته دره بفرستد! انجام این کار روی خودروی واقعی هزینه و دردسر کمتری دارد یا ساخت ویدئو با کمک CGI؟
قطعاً راه دوم هزینۀ کمتری دارد؛ چراکه قرار نیست یک محصول واقعی از بین برود تا ایمنی آن به مشتری ثابت شود. خریدار فقط میخواهد روش کار سیستم ایمنی ماشین را ببیند تا خیالش راحت شود.
از طرفی، فرض کنید بخواهید ماکت بزرگی از چاقو را کنار اتوبان نصب کنید. هزینههایی مثل ساخت، نصب، اجارهٔ محل و… سرسامآور است!
همین جا یک پرانتز باز کنیم: این مثال برای نشاندادن کمشدن هزینههای تبلیغات نسبت به اجارهٔ بیلبورد فیزیکی یا تبلیغات تلویزیونی بود؛ ولی در این موارد حساس، اگر مخاطب متوجه شود شرکت از ویدیوی ساختگی استفاده کرده است، دیگر به او اعتماد نمیکند! حتی اگر واقعاً ماشین او ایمن باشد. جلوتر دربارهٔ دردسرهای CGI بیشتر صحبت میکنیم.
با محیطزیست دوست میمانیم
وقتی بهجای استفاده از نمونههای واقعی و ساخت ماکتهای بزرگ، از تکنولوژی CGI برای نمایش محصول یا تصویربرداری از یک محیط خاص استفاده شود، قطعاً آلودگی و آسیب کمتری به محیطزیست وارد میشود. بیایید یک نمونه ببینیم:
در این مثال، برند آدیداس برای رونمایی از لباس جدید تیم ملی عربستان، آن را با ابعاد خیلی بزرگ طراحی کرده و در سازهای شبیه به ویترین در یک کوه قرار داده است. اگر قرار باشد واقعاً چنین ماکت و طرحی ساخته شود، باید در طبیعت دست برد و تغییراتی در آن ایجاد کرد.
محتوایی خلاقانه تولید میکنیم که توجهنکردن به آن سخت است!
مزیت بعد برای تبلیغ CGI این است که دست شما را برای کارهای خلاقانه باز میگذارد. این موضوع به این دلیل است که طرحها و ایدهها به کمک کامپیوتر و جلوههای بصری اجرا میشوند؛ پس قرار نیست خیلی چیزها بهصورت فیزیکی وجود داشته باشند.
همین مسئله بخش زیادی از محدودیتها را حذف میکند. وقتی محدودیت کمتر باشد، خلاقیت رشد میکند و میتواند به ایدههای عجیب و غریبی برسد که قدرت وایرالشدن بیشتری دارد؛ مثل این ویدئو:
ویدئو
با وجود همۀ مزیتهایی که استفاده از تبلیغات CGI برای کسبوکارها دارد، باید ببینیم استفاده از این روش برای بیزینس ما مناسب است یا نه. قرار نیست یک چیز خوب برای همه مفید و موثر باشد. در بخش بعدی بیشتر دربارهٔ این موضوع صحبت میکنیم.
CGI برای چه کسبوکارهایی مناسب است؟
دربارۀ مزیتهای تبلیغ CGI گفتیم که خیلی سریع وایرال میشود؛ ولی این سؤال پیش میآید که چطور یک محتوا خیلی سریع پخش میشود؟
معمولاً محتوای وایرال به موضوعی میپردازد که مخاطب عامتری دارد و جمعیت بزرگتری را تحتتأثیر قرار میدهد. پس از این نکته میشود یک سرنخ گرفت. استفاده از تبلیغات CGI برای کسبوکارهایی توصیه میشود که مخاطب گستردهتری دارند.
پس احتمالاً گزینۀ چندان خوبی برای بیزینسهای B2B یا آنهایی که محصول خیلی خاصی دارند، نیست. این مدل کسبوکارها محصولاتی به بازار عرضه میکنند که مشتریان خاص و محدودی دارد؛ پس نیازی ندارند با تبلیغات CGI به دنبال وایرالشدن باشند. اگر نمونههای این دسته تبلیغ را هم ببینیم، اکثراً برندهای خوراکی، پوشاک، لوازم آرایشی و موارد شبیه به آنها را میبینیم.
خلاصهتر بگوییم: کسبوکارهایی که محصول یا خدمتی متناسب با بازار انبوه دارند، بهتر است سراغ این روش بروند؛ در مقالهٔ «بازاریابی انبوه چیست؟» دربارهٔ این موضوع مفصل صحبت کردیم.
نکتۀ بعد، بودجه کسبوکار است. برای اینکه یک نمونه تبلیغ CGI موفق شود، باید برای ساخت و پروموت آن هزینه شود؛ یعنی صرفاً آمادهکردن محتوای تبلیغ فایدهای ندارد. یک کسبوکار باید کاری کند مردم بیشتری این تبلیغ را ببینند و دربارۀ آن حرف بزنند.
مثلاً از راههای مختلف مثل تبلیغات در شبکههای اجتماعی بهصورت گسترده و اینفلوئنسری با کمک جریان (بیزنسلاین یکتانت) استفاده کند؛ در این حالت، پیج یا اینفلوئنسر پست را استوری میکند تا وایرال شود.
بنابراین کسبوکارهایی سراغ این روش تبلیغاتی میروند که توانایی تدوین یک استراتژی تبلیغات اصولی را دارند و از پس هزینههای اجرای آن بر میآیند.
این بخش را جمعبندی کنیم و برویم سراغ یک پرسش مهم؟
- اگر بازار انبوه دارید و محصول شما سطح بزرگی از بازار را پوشش میدهد
- اگر برنامه و ظرفیت کافی برای وایرالشدن دارید
به سراغ تبلیغات CGI بروید. پیشنهاد میکنیم مقالهٔ «وایرال مارکتینگ چیست + ۸ نمونهٔ ایرانی» را هم مطالعه کنید.
تفاوت گوریلا مارکتینگ با تبلیغات CGI چیست؟
بازاریابی چریکی، پارتیزانی یا گوریلا مارکتینگ همگی به یک استراتژی بازاریابی خاص اشاره دارند که معمولاً کسبوکار محصول (نمادی از آن) را در دست میگیرد و بین مردم میبرد. مخاطب هدف میتواند از فاصلۀ نزدیک محصول واقعی را ببیند و آن را لمس و تجربه کند.
در واقع، گوریلا مارکتینگ به مخاطب و مشتری با عنصر فالگیری کمک میکند به تجربۀ واقعی دربارۀ محصول و دید بهتری از آن برسد و با حس و تجربۀ بهتر آن را خریداری کند؛ مثل این نمونه:
ولی همان طور گفتیم، خبری از لمس از نزدیک در تبلیغات CGI نیست و همهچیز در یک ویدیوی تبلیغاتی خلاصه میشود! شاید در ویدیو حتی ببینید فردی محصول را لمس میکند، ولی در واقعیت همه ساخته و پردازش شده توسط کامپیوتر است.
در هر ۲ روش بزرگنمایی داریم. با این حال در گوریلا مارکتینگ مردم مستقیماً و بهصورت فیزیکی با تبلیغ برخورد دارند؛ حتی شاید از نوع غافلگیری و خواندن یک شعر باشد و خبری از خود محصول هم نباشد، ولی برخورد نزدیک با برند دارد!
تبلیغات CGI صرفاً برای شکلگرفتن یک سروصدای اساسی حول نام برند (یکی از کمپینهای آن) اجرا میشود. مثال؟ زمان بلک فرایدی یک پرسش بارها بین مردم تکرار شد: ویدیوی زایندهرود خانومی رو دیدی؟ بادکنکهاشون رو دیدی؟
نکتهٔ بعدی هم این است برای وایرالشدن CGI اغلب نیاز است کسبوکار خرج کند تا بالاخره ویدیوها روی زبانها بیفتند؛ ولی در گوریلا مارکتینگ با کمک عنصر غافلگیری، سروصدا توسط مردم ایجاد میشود.
رسیدیم به مشکلاتی که تبلیغات CGI ایجاد میکند!
دردسرهایی که CGI به دنبال دارد
در کنار همۀ مزیتهای این روش تبلیغاتی، اجرای CGI چالشهایی هم دارد. در ادامه به چند مورد از آنها اشاره میکنیم:
- اجرای آن از نظر فنی پیچیده است
اولین نکتهای که دربارۀ اجرای تبلیغات CGI خیلی به چشم میآید، نحوهٔ ساخت و تولید محتوای آن است. معمولاً اجرا و ساخت ویدئوها و تصاویری که در آن جلوههای ویژۀ کامپیوتری وجود دارد، پیچیده است و به حضور افراد متخصص و سختافزار مناسب نیاز دارد.
- زمان و هزینهٔ اجرای آن برای همه ممکن نیست!
قاعدتاً وقتی قرار است کاری توسط افراد متخصص و با استفاده از امکانات و تجهیزات پیشرفته انجام شود، بودجۀ بیشتری نیاز دارد. پس تهیه و تولید محتوای تبلیغات CGI هزینهبر است و همۀ کسبوکارها از پس تأمین آن بر نمیآیند.
نکتۀ بعد، زمان لازم برای اجرای چنین پروژههایی است. به دلیل ریزهکاریهای فنی زیادی که در فرایند تولید محتوای این تبلیغات وجود دارد، فرد متخصص باید دقت بیشتری به خرج دهد. پس زمان اجرای کار هم طولانیتر میشود.
پس نمیتوان مثلاً چند روز مانده به بلک فرایدی انتظار داشت ویدیوی تبلیغاتی آن ساخته شود!
- ممکن است به اعتماد مخاطب آسیب برساند
محتوایی که در آن از جلوههای ویژه استفاده میشود، جذابیت بیشتری دارد؛ ولی این احتمال هم وجود دارد که مردم سختتر به آن اعتماد کنند. البته این موضوع تا حد زیادی به ویژگیهای مخاطب هدف هم بستگی دارد.
اگر مخاطبان شما افراد جوانتر هستند که با تکنولوژی آشنایی بیشتری دارند، استفاده از تبلیغات CGI برای آنها خیلی جذابتر است؛ ولی برای کسانی که شناخت کمتری از این مدل کارها دارند، این احتمال هست که به خاطر دیدن صحنههای تخیلی و غیرواقعی، سختتر اعتماد کنند.همچنین اکثر برندهایی که بودجه، ا
مکانات و نیروی متخصص لازم برای اجرای این نوع تبلیغات را دارند، یک سری ملاحظات اخلاقی را تعریف میکنند تا حین تولید محتوای تبلیغ به آن پایبند باشند. این کار کمک میکند خدشهای به اعتماد مخاطب وارد نشود.
مثلاً خیلی از برندهای خارجی از هشتگ CGI استفاده میکنند تا مخاطب در جریان ساختگیبودن بعضی قسمتهای ویدئو و تصاویر منتشرشده قرار گیرد.
نکتهٔ آخر اینکه باید بدانیم اجرای چنین تبلیغاتی میتواند چه آسیبی به ما برساند! مثلاً اگر مثل ولوو بهدنبال جایگاه «ایمنی» در بازار باشیم، ویدیویی جعلی (هرچند خلاقانه) همهچیز را بر باد میدهد.
حالا بیایید چند نمونه تبلیغات CGI ایرانی را بررسی کنیم و ببینیم برندهای داخلی چه کارهایی در این زمینه کردهاند.
با ایبوکهای یکتانت، از تولید محتوای حرفهای تا تبلیغات در گوگل را رایگان یاد بگیرید!
دانلود رایگان۴ نمونه تبلیغات CGI ایرانی
در یکی دو سال اخیر، بعضی برندهای ایرانی از این تکنولوژی بیشتر استفاده کردهاند و توانستند سروصدای زیادی به پا کنند. یکی از آنها، خانومی بود که چند تبلیغ به سبک CGI کار کرد. یک نمونه از آن را بررسی کردیم و حالا اینجا به سراغ ۲ نمونهٔ دیگر از خانومی، یک نمونه از شیپور و در آخر هم سراغ کاله میرویم!
آبرسانی به زایندهرود با کرم آبرسان و تبلیغ خانومی
چند وقت پیش خانومی برای تبلیغ یکی از محصولاتش، یعنی کرم آبرسان، از بستر خشک زایندهرود استفاده کرد. در این تبلیغ، چند کرم آبرسان مقابل پل خواجو حرکت میکنند و روی زمین خشک کرم میریزند.
این تبلیغ با کیفیت خوبی اجرا شد و تا حد زیادی واقعی به نظر میرسید. البته نقدهایی هم به آن وارد شد.
مثلاً بعضی کاربران میگفتند: اگر این حرکت همزمان با بازشدن رودخانه انجام میشد، طوری که بعد از نمایش کرم آبرسان، آب در رودخانه حرکت میکرد، اثرگذاری تبلیغ بیشتر میشد. انگار که آب جاری در رودخانه بهخاطر تأثیر استفاده از کرم آبرسان بوده است!
به هر حال، این تبلیغ در زمان خودش سروصدای زیادی به پا کرد و خیلیها دربارۀ آن حرف زدند؛ پس میتوان گفت خانومی به هدف خود یعنی معرفی محصول از طریق یک محتوای وایرال رسید.
کمپین توپبازی خانومی در ولیعصر
کمپین دیگری که خانومی به مناسبت تولد خود اجرا کرد، توپبازی در خیابان ولیعصر تهران بود بود. نکتهٔ جالب ماجرا که به واقعیترشدن ویدئو کمک کرد، حرکت خودروها در مسیر مقابل خیابان بود.
ولی چیزی که باعث ارتباطگرفتن مردم با تبلیغات CGI خانومی شد، انتخاب مکانهای معروف و جذاب برای مردم بود؛ مکانهایی مثل پل خواجوی اصفهان، خیابان ولیعصر تهران یا میدان شهرداری رشت!
نصب بنر روی کوه توسط شیپور
به نظر شما، اگر بخواهیم یک بنر یا بیلبورد مثل نمونۀ زیر اجرا کنیم، چقدر طول میکشد؟ اصلاً برای اجرای آن چقدر باید در طبیعت دست برد؟ در این تبلیغ که اپلیکیشن شیپور اجرا کرد، امکان رزرو ویلای شمال نشان داده میشود؛ آن هم بالای تونلی که از تهران به شمال میرسد!
شاید برای شما جالب باشد که بدانید این تبلیغ که خیلی هم واقعی به نظر میآید، از نوع CGI است! یعنی هیچ خبری از تخریب و آسیب به طبیعت نیست. در عوض، ویدئویی ساخته شده که بسیار باورپذیر است و بین پیام تبلیغ و محیط اجرای آن تناسب خوبی وجود دارد.
پنیر کاله با کش اضافه در اتوبان
برند بعد که از تبلیغات CGI استفاده کرد، کاله بود. در تبلیغ این برند، بستۀ پنیر موزارلا روی یک بنر قرار گرفته است. نکتۀ جالب ویدیو این است که بسته محصول با پنیر کاله روی بیلبورد چسبیده و وقتی ماشینها از زیر آن رد میشوند، تا وسط اتوبان کش میآید!
چیزی که این ویدیو را واقعیتر کرده، فیلمبرداری واقعی از محل تبلیغ است. بعد با کمک CGI محتوای ساختگی به ویدیوی خام اضافه شده تا خروجی اصلی به دست بیاید. ویدیوی این تبلیغ را در ادامه ببینید:
آینده مثل امروز نخواهد بود؟
با توجه به جذابیتی که تبلیغات CGI برای مخاطب دارد، به نظر میرسد در آینده قرار است تبلیغات این سبکی را بیشتر ببینیم. البته فقط مسئله CGI نیست و کمکم با هوش مصنوعی تولید محتوای ویدیویی، شاهد تغییرات گسترده در حوزه تبلیغات خواهیم بود؛ بهطور کلی، بهتر است بگوییم وجود هوش مصنوعی!
مثلاً همین حالا استفاده از اینفلوئنسرهای مجازی بین کسبوکارهای خارجی حسابی رواج پیدا کرده است.
ولی یک مسئلۀ مهم در رابطه با این نوع تبلیغات هست؛ ملاحظات اخلاقی. بعضیها معتقدند با وجود هوش مصنوعی و تکنولوژیهایی مثل CGI، احتمالاً اطراف ما از محتوای ساختگی و جعلی پر میشود.
اینجاست که مخاطب دیگر به چشمهای خودش هم اعتماد نمیکند؛ چه برسد به کسبوکارها.
به همین خاطر توصیه میشود در زمان انتشار محتواهایی که به این سبک تولید شدهاند، حتماً از عبارتهایی مثل CGI، ساختگی و… استفاده شود. صداقت در تبلیغ از هرچیزی مهمتر است!
نظر شما چیست؟ فکر میکنید آیندهٔ تبلیغات چطور خواهد بود؟ یا صرفاً این ترندها یک هیجان و موج زودگذر است؟ نظرتان را برای ما بنویسید. 🙂