اگر کسبوکار خودتان را یک شخص در نظر بگیرید، برند شخصیت این فرد است. همان طور که شخصیت شما در زمان معرفی خود به آدمهای جدید و ایجاد یک رابطهٔ قابلاعتماد اهمیت دارد، برند هم برای کسبوکار همین نقش را ایفا میکند.
ایجاد یک برند لازم است، ولی کافی نیست! همان طور که کسبوکار شما رشد میکند، بزرگ میشود و تغییر میکند، برند هم باید پابهپای آن از همین روند پیروی کند.
به همین دلیل، ما این مقاله را آماده کردیم تا نهتنها به شما بگوییم مدیریت برند چیست، بلکه تمام اصول و ابزارها را هم بررسی کنیم؛ پس تا آخر مقاله با ما همراه باشید تا با تجهیزات کامل به میدان نبرد بروید!
فهرست مطالب
مدیریت برند به چه معناست؟
همان طور که از نام آن مشخص است، یعنی مدیریتکردن جنبههای مختلف یک برند؛ از توسعه محصول و بازاریابی گرفته تا تبلیغات و روابط عمومی.
ولی بیایید کمی عمیقتر شویم و به این تعریف سطحی بسنده نکنیم:
مدیریت برند تمام اقداماتی است که شما برای ایجاد، نظارت و بهبود تصویر و شهرت برند، رشد آگاهی از برند و همچنین افزایش درک مخاطبان از برند انجام میدهید. این فرایند به شما کمک میکند هویت منحصربهفردی برای محصولات یا خدمات در بازار هدف خود ایجاد کنید.
پس برندینگ بهمعنای ایجاد برند و مدیریت آن بهمعنای نظارت، نگهداری و کنترل آن است؛ چراکه گفتیم برند در حال تغییر و رشد است و در عین حال، در برابر عوامل بیرونی مثل اخبار و روایت مشتریان آسیبپذیر است.
اینجاست که با مدیریت درست و اصولی برند، شما کنترل داستان کسبوکارتان و تصویر و شهرتی را که میخواهید از برند شکل بگیرد، در دست میگیرید.
خب این از تعریف مدیریت برند! حالا بیایید ببینیم چه سودی برای شما دارد.
در این دورهٔ ۴ ساعته با کمک اساتید باتجربه یاد میگیرید چطور بنر، ویدیو و متن تبلیغاتی عالی و موثر را خودتان آماده کنید تا بازدهی تبلیغات را چند برابر کنید!
مشاهده دورهمزایای مدیریت برند چه چیزهایی هستند؟
همان طور که بالاتر هم گفتیم، اول از همه، مدیریت برندتان به افزایش آگاهی از برند کمک میکند. خب هرقدر افراد بیشتری از وجودیت برندتان آگاه باشند، شانس بالاتری برای شناخت برندتان، اعتماد به آن و در نهایت درک بهتر برند خواهید داشت.
جدا از این مزیت، میتوانید جامعهای از مشتریان وفادار به برند ایجاد کنید. مشتریان وفادار همانهایی هستند که موقع خرید، به هیچ محصولی جز محصول برند شما فکر نمیکنند. علاوه بر این، آنها مانند سفیرانی که هیچ چشمداشتی ندارند، شما را به دیگران معرفی و محصولات و خدماتتان را به آنها توصیه میکنند.
مزیت بسیار مهم دیگر اینکه حساسیت نسبت به قیمت پایین میآید؛ یعنی اگر برند بهخوبی مدیریت شود، در صورت ارائۀ گرانتر محصولی که رقبا آن را با مبلغ پایینتر عرضه میکنند، شاهد اعتراض زیادی از جانب مخاطبان نخواهید بود.
از دیگر فواید ناشی از مدیریت برند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- ایجاد تمایز برای محصولات
- تعامل قوی با کارکنان مجموعه
- افزایش میزان فروش
- نوسان کمتر در جایگاه برند
خلاصه که مدیریت صحیح برند به خلق یک تصویر متمایز و مثبت از برند در ذهن مشتریانی ختم میشود که به هر شکلی با آن برخورد خواهند داشت. این پروسه که گفتیم در بلندمدت تاثیر مثبت خود را نشان میدهد و باید بهصورت مداوم انجام شود، از ۳ عنصر اصلی تشکیل شده است که در بخش بعدی بررسی میکنیم.
۳ عنصر اصلی مدیریت برند
در این بخش، میخواهیم راجع به عناصری صحبت کنیم که اجزای تشکیلدهندۀ مدیریت برند محسوب میشوند.
۱. شناخت برند (Brand Recognition)
میتوان گفت لازمۀ مدیریت برند، همین شناخت برند است. پرداختن به این موضوع یک مقالۀ مفصل جداگانه را میطلبد. برای آشنایی بیشتر با این مفهوم، میتوانید مقالۀ «شناخت برند چیست؟ (۱۱ روش ایجاد شناخت برند)» را بخوانید.
ولی برای خالی نماندن عریضه:
شناخت برند یعنی اینکه مشتری بعد از دیدن یکی از المانهای برند، مثل لوگو و رنگ، یا حتی پس از مواجهه با یک دستهبندی خاص از محصولات مثل مایع لباسشویی، یاد برند شما بیفتد.
برای مثال، ویدئوی تبلیغاتی زیر را ببینید. احتمالاً شما هم با دیدن کاراکتر خرس، یاد «ایران رادیاتور» میافتید، بدون اینکه حتی اشارهای به نام این برند شود:
ناگفته نماند که شناخت برند لزوماً مثبت نیست! وقتی مصرفکننده هنگام صحبت از کیفیت پایین کفش، یاد برندی میافتد، یعنی این برند و محصولات آن شناخت منفی و نامناسبی دارند. یکی از اهداف اصلی مدیریت برند ایجاد شناخت برند مثبت است.
شناخت برند، از آن جهت پیشنیاز و لازمۀ مدیریت آن است که اگر بعد از دیدن المانهای برند، احساسی در مشتریان برانگیخته نشود، چیزی برای مدیریتکردن وجود ندارد.
۲. ارزش ویژه برند (Brand Equity)
منظور از Brand Equity، میزان تاثیری است که یک برند در ذهن بازار هدف میگذارد. به زبان سادهتر، رشد ارزش ویژه برند به این معناست که بازار موردنظرتان برند شما را بهتر از محصولات سایر برندها میدانند که برندتان قیمت بیشتر محصول را توجیه میکند.
میتوانید انتظار داشته باشید که در طول زمان، در صورت خلق تجربۀ مثبت برای مشتری و از طریق همکاران و ارزشهایی که نمایش میدهید، بتوانید یک ارزش ویژه برای برندتان خلق کنید.
نکته: ارزش ویژه برند یکی از عوامل مهمی است که باعث میشود حساسیت نسبت به قیمت کاهش پیدا کند و مشتری آن را بهپای نام قدرت برند بنویسد. شما هم با مدیریت درست برندتان، درک مخاطبان از آن را بهبود میبخشید تا به این نقطه برسید.
برای درک بهتر مفهوم ارزش ویژه برند، به تصویر زیر نگاه کنید.
۳. وفاداری به برند (Brand loyalty)
در بسیاری از مواقع، ممکن است مشتری یک برند را بشناسد و حتی ذهنیتی کاملاً مثبت نسبت به آن داشته باشد؛ ولی اگر همان مشتری هنگام خرید سراغ برند رقیب برود، یعنی مدیریت برند موفقیتآمیز نبوده است!
اگر محصول و برند بتوانند بهخوبی نیازها و خواستههای مشتری را برآورده کنند، در بلندمدت، شاهد افزایش وفاداری به برند خواهیم بود. لازمۀ دیگر ایجاد این عنصر، ارائۀ خدمات بینقص به مشتری است. خدماتی که باعث شوند مشتری در تمام طول عمر محصولی که تهیه کرده است، خیال او بابت تجربۀ عالی راحت باشد. گارانتی و بهخصوص ضمانتهای مادامالعمر به ایجاد وفاداری به برند منجر میشوند.
اگر بخواهیم تقسیمبندی کنیم، باید بگوییم برخلاف شناخت برند که لازمۀ مرحلۀ اول است، وفاداری به برند بهعنوان آخرین عنصر وارد عمل میشود و درست مثل ارزش ویژۀ برند، در بلندمدت حاصل میشود.
اگر میخواهید اطلاعات بیشتری راجع به این مفهوم داشته باشید، میتوانید مقالۀ «وفاداری به برند چیست و چگونه آن را افزایش دهیم؟» را بخوانید.
حالا بیایید از تعاریف بگذریم و به ماجرا در عمل نگاه کنیم.
مدیریت برند چگونه انجام میشود؟
در این قسمت میخواهیم رویکردهای مدیریت برند را در ۲ جبهه بررسی کنیم: استراتژیک و دیجیتال.
۱. مدیریت برند استراتژیک
قبل از اینکه بخواهید برند و محصولتان را به بازار عرضه کنید، باید برای آن یک هویت دستوپا کنید. مدیریت برند استراتژیک فرایند ایجاد این هویت و کنترل آن است.
مراحلی که باید طی کنید، عبارتاند از:
۱. مشخصکردن جایگاه برند
ابتدا باید بدانید چه جایگاهی در بازار دارید؛ پس از آن، جایگاهی را که میخواهید به آن برسید، مشخص کنید و استراتژی مدیریت برند را براساس این جایگاه میچینید.
برای چیدن استراتژی جایگاهیابی خود باید ببینید در حال حاضر برندتان چه جایگاهی را در بازار هدف اشغال کرده است یا میخواهید چه جایگاهی را از آن خود کنید. پس از آن، باید رقبا و جایگاه آنها را بررسی کنید. در ادامه هم باید گزاره ارزش منحصربهفرد خودتان را تعیین کنید.
نکته: شما زمانی میتوانید جایگاهی برای برندتان دستوپا کنید که کاری قابلتوجه و متمایز انجام دهید. مثلاً ممکن است نقطهٔ ضعف رقبا، نقطهٔ قوت شما باشد؛ روی همان دست بگذارید!
۲. اجرای کمپین
حالا که استراتژی خودتان را نوشتهاید، وقت عملیکردن آن است! برای اینکه برندتان بتواند به جایگاه موردنظرتان برسد، باید به فکر اجرای کمپینهای مختلف مثل برندسازی احساسی، ویدئو مارکتینگ یا همکاری با اینفلوئنسرها (سفیران برند) باشید.
کمپینهای برند بهطور کلی به شما کمک میکنند آگاهی از برند را افزایش دهید و ارزش ویژهٔ برند را در ذهن بازار هدف بهبود بخشید. به زبان سادهتر، کمپینی اجرا میکنید تا تصویر عمومی برند را کنترل کنید 🙂
یک نکتهٔ مهم: بهجای اینکه مثل رعدوبرق عمل کنید، آهسته و پیوسته پیش بروید! به مخاطبان خود اجازه دهید با برند شما بهخوبی آشنا شوند تا جایگاه برند در ذهن آنها شکل بگیرد. یک کمپین طولانی، ولی مداوم و مستمر برای انتقال پیامی مشخص و ثابت در طول زمان کلید موفقیت شماست.
۳. تجزیهوتحلیل عملکرد
در اینجا هم مثل هر فعالیت دیگری باید عملکرد خود را بسنجید. تعیین شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) و متریک در ابتدای کار ضروری است. KPIها و متریکهای مهم برای سنجش عملکردتان عبارتاند از:
- میزان آگاهی از برند، شناخت برند و همچنین میزان یادآوری تبلیغات
- احساس و درک مخاطب از برند (ممکن است احساسی مثل شادی یا منطقی مثل کیفیت بالای خدمات باشد)
- میزان توجه به برند (تعداد افرادی که میخواهند از برندتان برای رفع نیازهای خود استفاده کنند) و میزان ترجیح (تعداد افرادی که برند را به سایر رقبا ترجیح میدهند)
- NPS، رضایت مشتری، تلاش مشتری و سایر KPIهای مرتبط با تجربه مشتری است که به معرفی برند به دیگران ختم میشوند
- نرخ تعامل مثل میزان بازدید و تعداد سشنهای سایت، نرخ کلیک تبلیغات، نرخ بازشدن ایمیلها، میزان ارجاعات در شبکههای اجتماعی
- نرخ تبدیل، میزان استفاده از برند و تعداد دفعاتی که مشتریان در یک دورهٔ معین خرید میکنند
۴. رشد و حفظ ارزش ویژه برند
بالاتر راجع به Brand Equity صحبت کردیم. یکی از مهمترین اهداف والای مدیریت برند، رشد این ارزش و حفظ آن در طول زمان است؛ چراکه این مفهوم به افزایش فروش و سودآوری کمک مستقیم میکند.
خوب است بدانید که ارزش ویژه میتواند بسته به حس مشتری به برند، مثبت یا منفی باشد. ایجاد اعتماد به برند در این زمینه کمکتان خواهد کرد؛ همچنین، تمرکز روی شهرت برند، افزایش آگاهی از آن و در اولویت قرار دادن تجربۀ مشتری، دیگر بایدها در رابطه با رشد و حفظ ارزش ویژۀ برند هستند.
۲. مدیریت برند دیجیتال
جبههٔ دوم مدیریت برند، نظارت و کنترل داراییهای دیجیتال برند است. در اینجا شما باید روی شهرت برند در فضای آنلاین و شکلگیری جامعهٔ آنلاین وفاداران برند با هدف ایجاد اعتبار و اعتماد به برند تمرکز کنید.
توجه داشته باشید که استراتژی دیجیتال باید حول محور مخاطب و برقراری ارتباط احساسی با او شکل بگیرد. اغلب فکر میکنند تنها عنصر مدیریت برند دیجیتال، راهاندازی سایت است؛ ولی اینطور نیست و سایت یکی از ۴ عنصر اصلی است.
هدف کلی شما در اینجا شکلگیری تجربهٔ منسجم و ثابت در تمام کانالهای دیجیتال است؛ پس ۵ عنصر اصلی آن عبارتاند از:
- وبسایت شما
به وبسایت به چشم مرکز فرماندهی و پایگاه اصلی نگاه کنید. سایت شما نهتنها باید کاربرپسند باشد، بلکه باید حاوی اطلاعات ضروری دربارهٔ برندتان هم باشد. از طرفی، مطمئن شوید سایت شما در موبایل هم بهخوبی نمایش داده شود.
همچنین داشتن وبسایت به شما کمک میکند از طریق تبلیغات بنری یکتانت، آگاهی از برند را بهخوبی ایجاد کنید و افزایش دهید.
- موتورهای جستوجو
مردم برای یافتن پاسخ پرسشها و مشکلات خود از کجا شروع میکنند؟ موتورهای جستوجو و بهخصوص گوگل! آیا برندتان در نتایج جستوجو مرتبط با خود ظاهر میشود یا نامرئی هستید؟ سئو و بازاریابی محتوایی در اینجا به کمک شما میآیند تا هم تصویر خوبی از برند بسازید و هم در بالای صفحهٔ نتایج ظاهر شوید. حضور در صفحهٔ نتایج بهمرور به افزایش آشنایی با برند و ایجاد اعتبار و اعتماد منجر میشود.
- شبکههای اجتماعی
نداشتن استراتژی مشخص برای حضور موثر در شبکههای اجتماعی به شکست شما در مدیریت دیجیتال ختم میشود. این شبکهها برای ایجاد رابطهٔ دوطرفه و افزایش تعامل هم آگاهی از برند را افزایش دهید و هم تصویر خوبی از خودتان در ذهن مخاطب ایجاد کنید.
- نظرات آنلاین
قرارمان این بود برند خودتان را کنترل کنید؛ پس نادیدهگرفتن نظرات مردم دربارهٔ برندتان و بررسی آنها چیزی بهغیر از شکست برایتان به ارمغان نمیآورد. وقتی امتیاز و تعداد نظرات مثبت زیاد باشد، اعتبار بیشتری کسب میکنید و تصویر بهتری از برندتان شکل میگیرد.
- محتوای ویدئویی
ویدئو مارکتینگ بهترین و موثرترین راه برای نشاندادن برند و ایجاد اعتماد است. طبق آمار و شواهد، مخاطبان شما از محتواهای ویدئویی بیشتر استقبال میکنند. میتوانید از آنها برای آموزش مشتری و همچنین ایجاد آگاهی از برند استفاده کنید.
این ۵ عنصر در کنار هم قرار دهید تا استراتژی مدیریت برند دیجیتال را بچینید و موفق شوید ? همچنین، در این راستا، توجه به موارد زیر هم ضروری است:
- تولید محتوا ارزشمند و مفید برای مخاطبان
- تلاش برای بهبود تجربه مشتری
- تمرکزکردن روی کلمات کلیدی مرتبط با برند
- استفاده از نرمافزارهای مدیریت پروژه
- تجزیهوتحلیل دادهها از حجم جستوجوی برند گرفته تا ویژگیهای رفتاری و جمعیتشناختی مخاطبان
خب، حالا شما بهخوبی با مدیریت برند در عمل و نحوهٔ انجام آن آشنا شدید. حالا بیایید شما را با ۳ اصل ضروری آشنا کنیم.
۳ اصل مهم و حیاتی مدیریت برند
اصولی که در اینجا میخواهیم معرفی کنیم، مواردی هستند که هنگام مدیریت برندتان، باید آنها را گوشۀ ذهنتان داشته باشید.
۱. برند فقط در پالت رنگ و لوگو خلاصه نمیشود
فکر میکنید برند با لوگو، فونت و رنگهای سازمانی شناخته میشود؟ کاملاً درست است؛ ولی باید بدانید اینها همهچیز نیستند!
علاوه بر موارد گفتهشده در پاراگراف بالا، شخصیت کسبوکار، محصولاتی که ارائه میشوند، لحن و صدا، بستهبندی محصول، نوع حضور در شبکههای اجتماعی، قیمتگذاری و بهطور کلی کانالهای آنلاین (حتی آفلاین)، همگی جزئیاتی از کلیت برند به حساب میآیند.
مدیریت برند، یعنی انتخاب و بهکارگیری مجموعهای از المانها بهصورت هدفمند. هدف چیست؟ شکلگیری تصویر عمومی برند و بهبود درک مخاطبان از آن. توجه داشته باشید که تمام تصمیماتتان در مدیریت برند، باید با هدف ساخت یک شخصیت و عرضۀ مجموعهای از ارزشها باشد که به مخاطب هدف ربط دارد؛ بنابراین، مشخص کردن ارزشهای اصلی و شخصیت برند، جزو مهمترین اقدامات اولیه در راستای ساخت برند و مدیریت آن به حساب میآیند.
توصیه میکنیم در حین پیشبردن این پروسه – که همیشگی است – توجه ویژهای به بازخورد مخاطبان داشته باشید. بررسی کنید که آنها نسبت به هر تغییر چه واکنشی نشان میدهند و براساس آن بازخوردها بهترین تصمیم را بگیرید.
در ادامه به چند نمونه از عناصر تشکیلدهندهٔ برند اشاره میکنیم:
- لوگو و طرح آن
- پالت رنگی مشخص
- طرح کلی محتواهای موردنیاز برای بازاریابی و تبلیغات
- محصول
- بستهبندی
- صدا و لحن برند هر کلمه، ویدئو یا صوتی که به اشتراک میگذارید
- کاراکترهای برند
- بیانیهٔ ماموریت شرکت
- تجربهٔ مشتری
۲. مدیریت برند پروژهای بلندمدت است و نه یکشبه!
تا اینجا چند بار گفتیم که پروسۀ مدیریت هر برند فرایندی است مداوم و مستمر! قرار نیست بلافاصله پس از انجامدادن برخی اقدامات، به دستاوردهای بزرگی مثل افزایش وفاداری، اعتماد، رشد ارزش ویژه و… برسید.
از طرفی، ساخت برندی که قابل شناسایی باشد و در ذهن مشتری تصویری ماندگار ایجاد کند، در طول زمان رخ میدهد. در کنار آن، شما باید همیشه مراقب برندتان باشید تا چیزی به آن آسیب نزند.
البته مثالهای نقض هم وجود دارد. برخی برندها، یکشبه توانستهاند وایرال شوند و افراد بسیاری با آنها آشنا شوند؛ ولی همۀ آنها، پس از مدت کوتاهی از یادها رفتهاند. از قدیم گفتهاند هرچه که راحت به دست بیاید، راحت هم از دست میرود. یکی از دلایل فراموشی و از دور خارج شدن آنها، مراقبتنکردن و کنترل برند پس از وایرالشدن است.
با ایبوکهای یکتانت، از تولید محتوای حرفهای تا تبلیغات در گوگل را رایگان یاد بگیرید!
دانلود رایگان۳. مدیریت برند مستلزم یکپارچگی در سطح شرکت است
مدیر برند یا تیمی که این مسئولیت را بر دوش دارند، باید اطمینان حاصل کنند تمام اعضای مجموعه مطابق قوانین و گایدلاینهای برند پیش بروند. اگر راهنمای برند را در اختیار کارکنان قرار ندهید، ممکن است برخی برخلاف اهداف بنیادین برند عمل کرده و تمام تلاشهای شما را بیثمر کنند. اتفاقی که در نهایت، به این منجر میشود که شناسایی برند سخت باشد و اعتمادی شکل نگیرد.
یکی از سادهترین کارهایی که میتوانید در این راستا انجام دهید، تهیۀ برند بوک است؛ با این کار، خیالتان راحت خواهد بود که همهچیز مطابق آنچه میخواهید، پیش میرود.
توجه کنید که همۀ محتواها، فارغ از اینکه مخصوص چه کانالی هستند، باید طوری تهیه شوند که هویت بصری برند را به بهترین شکل بازتاب دهند. برای آشنایی بیشتر با برند بوک، پیشنهاد میکنیم مقالهٔ «برند بوک چیست و چه اجزایی دارد؟ (دانلود رایگان تمپلیت آماده)» را مطالعه کنید.
و آخرین پرسش مهم:
تفاوت بازاریابی با مدیریت برند چیست؟
مرز میان مدیریت و بازاریابی بسیار کمرنگ است؛ ولی یک تفاوت مهم و مشخص بین این ۲ وجود دارد. در حالی که مدیریت برند مسئول نظارت و کنترل تصویر و شهرت برند است، بازاریابی تلاش میکند بازار هدف برند را بشناسند و با آن تعامل داشته باشند.
بازاریابی هر اقدامی است که در نهایت باعث میشود بازار هدف برای خرید آماده شوند. هدف بلندمدت آن نشاندادن ارزش محصول، تقویت وفاداری به برند و در نهایت افزایش فروش با ارائهٔ ارزش منحصربهفرد و متمایز است.
رسیدن به این هدف در گرو پاسخ به این پرسش است: مخاطب ما کجا، چه زمانی و چطور میخواهد با کسبوکار ما در ارتباط باشد.
بهطور کلی، شما در استراتژی بازاریابی ابتدا روی شناسایی مخاطب هدف، سپس نحوهٔ دیدهشدن برند و معرفی آن به مخاطب هدف کار میکنید.
مثلاً بازاریابها از دستورالعملهای برند برای تولید ویدئوهای آموزشی و تبلیغاتی، متن تبلیغات، محتوای خبرنامه و حتی محتوای بلاگ استفاده میکنند.
ولی همان طور که دیدیم مدیریت برند چیست، ما تلاش میکنیم با کنترل و نظارت بر برند، شناخت آن افزایش پیدا کند و در نهایت به وفاداری به خود برند ختم شود.
به زبان ساده، بازاریاب برند شما را معرفی و مدیر برند آن را بهبود میبخشد.
مدیران برند با نظارت بر تمام ارتباطات برند و مشتری مطمئن میشوند تجربهٔ مشتری همان چیزی باشد که از برند انتظار دارند؛ پس با مدیریت صحیح برند، فرقی نمیکند یک پست اینستاگرام شما را ببینند یا ۳۰ دقیقه با تیم پشتیبانی صحبت کنند، تجربهٔ آنها با تصویری که در ذهنشان شکل گرفته یکی است!
با مدیریت اصولی برند، تصویر درست و خوبی از آن بسازید!
در این مقاله دیدیم مدیریت برند چیست و چه نقشی در شکلگیری تصویر خوب از برند، وفاداری به برند و همچنین اعتماد به برند ایفا میکند.
علاوه بر این، با بررسی اصول و رویکردهای مدیریت برند (استراتژیک و دیجیتال) به شما کمک کردیم تا برای مدیریت باارزشترین دارایی خود یعنی برند آماده شوید.
اگر همچنان در این زمینه پرسشی دارید، حتماً برایمان بنویسید. خوشحال میشویم نظرات شما را هم بشنویم ?
منابع:
Canva | Investopedia | Simplilearn | SendPulse | Indeed | Marq | BeResponsive