اگر مردم شما را دوست داشته باشند، به شما گوش میدهند؛ اما اگر به شما اعتماد کنند، با شما معامله خواهند کرد.
این جمله را زیگ زیگلار، نویسنده و فروشندۀ آمریکایی میگوید.
اینجاست که پای برندسازی به میان کشیده میشود؛ ولی آیا داشتن برندی قوی فقط برای کسبوکارها مفید است؟ خیر! هر فردی میتواند به یک برند شناختهشده تبدیل شود.
اما منظور از پرسونال برندینگ چیست؟ برای ساختن آن، باید چه مراحلی را طی کرد؟ اصلاً به چه دردی میخورد؟ تا انتهای مقاله با ما همراه باشید، تا به پاسخ تمام سؤالهای خود برسید!
فهرست مطالب
پرسونال برندینگ چیست؟
شاید پرسونال برندینگ (Personal Branding) تعریف خیلی سختی نداشته باشد. همان طور که از یک کسبوکار یا محصول برندی میسازیم که نهتنها شناختهشده است، بلکه اعتبار در بین مخاطبان دارد و از آن بهعنوان یک نام تجاری مطمئن یاد میکنند، برندسازی شخصی نیز همینگونه است.
در پرسونال برندینگ، شما روی خودتان کار میکنید و مهمترین موضوعی که باید به آن توجه کنید، پیشرفت و ارتقای خودتان است.
در پرسنال برندینگ، نام شماست که بهعنوان برند شناختهشده میدرخشد و در بین مخاطبان اعتبار کسب میکند. ضمن اینکه برندسازی شخصی باعث میشود مانند برندسازی تجاری درآمد شما از نام و اعتبار برندتان باشد.
در این دورهٔ ۴ ساعته با کمک اساتید باتجربه یاد میگیرید چطور بنر، ویدیو و متن تبلیغاتی عالی و موثر را خودتان آماده کنید تا بازدهی تبلیغات را چند برابر کنید!
مشاهده دورهشما میتوانید با برندسای شخصی ذهنیت مخاطبان را نسبت به خودتان هدایت کنید و روی آنها نفوذ داشته باشید. ضمن اینکه مانند برندهای تجاری میتوانید برای خودتان نام و نشان تجاری، داستان برند و حتی هویت بصری و سازمانی داشته باشید.
حالا که میدانید برندسازی شخصی چیست، بیایید به یک سؤال مهم پاسخ دهیم:
برندسازی شخصی به چه دردی میخورد؟
یک هویت مشخص و بهیادماندنی، باعث میشود در تصمیمگیری افراد اثر بگذارید؛ چون آنها نام شما را میشناسند و به شما اعتماد میکنند.
بهطور کلی، ۴ مزیت زیر را میتوان برای سلف برندینگ در نظر گرفت:
متمایزشدن از دیگران
برند شخصی ترکیبی از مهارتها و تجربیاتی است که شما را از دیگران متمایز میکند.
اگر با برنامهریزی و دقت دربارۀ آنچه هستید، صحبت کرده و نقاط تمایز خود را برجسته کنید، از گروهی که این کار را نمیکنند، فاصله میگیرید، سپس به چشم میآیید و در یادها میمانید.
مثلاً در دنیایی که همه مدرک دانشگاهی دارند، صاحبان کسبوکار ترجیح میدهند فردی را استخدام کنند که چیزی بیشتر از مدرک ارائه کند؛ چیزی که او را منحصربهفرد میکند.
با ساختن برند شخصی، این فرصت را دارید که شما را در شرایط نیاز به خاطر بیاورند و حتی حقوق بیشتری هم دریافت کنید.
جلب اعتماد مخاطب
شما به کی اعتماد میکنید؟ کسی که بدانید چه کسی است و چه چیزی ارائه میکند یا کسی که چیزی دربارهٔ او نمیدانید؟ بدون شک، گزینهٔ اول!
وقتی کسی را بشناسید، میدانید چه انتظاراتی از او داشته باشید و احساس میکنید با او در ارتباطید. همین مسئله هم اعتمادکردن را راحتتر میکند.
وقتی برند شخصی خودتان را بسازید، به دیگران اجازه میدهید شما را بشناسند و همین موضوع هم باعث میشود به شما اعتماد کنند. آنها میدانند با چه کسی طرفاند، چه اهدافی دارد و شما را فردی معتبر و موثق در نظر میگیرند.
کسب فرصتهای گوناگون
با توسعۀ برند شخصی، به خود یک مزیت رقابتی میدهید!
مزیتی که باعث میشود میان هزاران نفر بدرخشید و دیده شوید. وقتی مردم بدانند شما در یک زمینه – که آنها نیاز دارند – تخصص دارید، احتمال اینکه اول سراغ شما بیایند، بیشتر است.
حتی اگر خودتان را نشناسند، قدرت برند شخصی باعث میشود دیگران شما را به آنها معرفی کنند. هم این شانس را دارید که به شما مراجعه کنند و هم این شانس را دارید که انتخاب شوید؛ چراکه برند شخصیتان نشان تفاوت و ویژگیهای منحصربهفردتان را به تصویر میکشد.
خوب دیدهشدن!
با کمک شبکههای اجتماعی و گوگل، هر کسی میتواند دربارهٔ شما فقط با چند کلیک بهراحتی اطلاعاتی پیدا کند؛ پس خیلی مهم است که خودتان را چگونه نشان دهید. بد نیست بدانید:
۶۵ درصد مردم از اینترنت بهعنوان اولین منبع برای یافتن اطلاعات دربارهٔ سایر افراد استفاده میکنند.
برندسازی شخصی کمک میکند خودتان را به بهترین شکل ممکن معرفی کنید. به زبان سادهتر، کمک میکند اطلاعات و روایتها دربارهٔ شما و اهدافتان را بهخوبی کنترل کنید.
شما دیگر نهتنها میدانید پرسونال برندینگ چیست، بلکه متوجه شدید چرا ضروری و حیاتی است؛ پس بیایید ببینیم چگونه برندسازی شخصی کنیم:
ساختن برند شخصی در ۷ مرحله
ایجاد یک برند شخصی قدرتمند و شناختهشده فقط در ساختن وبسایت و یک صفحه در اینستاگرام خلاصه نمیشود؛ چراکه رعایتنکردن اصول و نداشتن برنامه به هویت و پیامی ناهماهنگ منجر میشود.
به زبان سادهتر، شما نمیدانید قرار است چگونه دیده شوید و چه کسی را هدف بگیرید. این موضوع به سردرگمی و بیاعتمادی مخاطبانتان هم ختم میشود.
پس بیایید نحوه برندسازی شخصی را مرحلهبهمرحله بررسی کنیم:
مرحلهٔ اول: خودتان را بشناسید!
- نقاط قوت و ضعف شما چیست؟
- به کدامیک از مهارتها و احساسات خود بیشتر افتخار میکنید؟
- چه پروژههایی به شما انرژی میدهد؟
- به چه موضوعاتی بیشتر علاقه دارید؟
- اثری که میخواهید در دنیا یا در حوزۀ کاری خود داشته باشید، چیست؟
- ویژگی مشترک افرادی که شما را تحسین میکنند، چیست؟
- چه چیز به شما انگیزه میدهد که صبح از خواب بیدار شوید و سر کار بروید؟
پاسخهای شما به این سؤالات، کمک میکند به بعضی از ارزشها، باورها یا اهداف خود دست پیدا کنید.
بهعنوان مثال، شاید متوجه شده باشید که در مدیریت تعارض توانمندید، از ایدههای جدید استقبال میکنید و از همکاری با دیگران لذت میبرید.
شناسایی آنچه شما را هدایت میکند و چیزی که میخواهید به دست آورید، به شما کمک میکند مهارتها و شایستگیهای خود را طوری نشان دهد که نقاط قوت و علایق شما را به بهترین نحو بازتاب دهد.
از این اطلاعات، میتوانید برای بررسی مهارتهای جدیدی که ممکن است برای رسیدن اهدافتان نیاز دارید هم استفاده کنید.
شما باید قبل از هر کاری خودتان را بشناسید تا بدانید روی چه چیزی سرمایهگذاری کنید. غیر از این است؟ بنابراین قبل از هر کاری مشخص کنید:
- چه شخصیتی دارید؟
- ارزشهای اصلی شما چیست؟
- چه تخصصی دارید؟
- قرار است چه داستانی روایت کنید!
- چرا شما؟ (بدون اینکه وجه تمایز خودتان را مشخص کنید، برندی هم شکل نمیگیرد.)
بیایید برویم سراغ مرحلهٔ دوم!
با ایبوکهای یکتانت، از تولید محتوای حرفهای تا تبلیغات در گوگل را رایگان یاد بگیرید!
دانلود رایگانمرحلهٔ دوم: مخاطب موردنظرتان را مشخص کنید
وقتی میخواهید برند شخصی داشته باشید، نمیخواهید در بین تمام مردم مشهور شوید؛ چون برای شما فایده ندارد! باید در میان کسانی شناخته شوید که به شما نیاز دارند.
شما نمیتوانید همه را راضی کنید و در نقطهٔ مقابل هم مردم به کسی که ادعا میکند همهچیز را بلد است، اعتماد نمیکنند.
مثلاً دو شخص زیر را در نظر بگیرید:
- مشاور هر نوع کسبوکاری
- مشاور کسبوکارهای کوچک
گزینهٔ دوم دقیقاً مشخص کرده است چه تخصصی دارد و چه افرادی میتوانند به او مراجعه کنند. تصویری قابلاعتماد که به جذب مخاطب موردنظر منجر میشود.
بنابراین یک بخش از بازار را جدا کنید و آن بخش را هدف بگیرید تا بتوانید برندتان را شکل دهید.
میتوان گفت شما نهتنها باید بدانید چه کسی هستید، بلکه باید بدانید برای چه کسی مفیدید!
پس مواردی مثل ویژگیهای جمعیتشناختی (مثلاً سن، درآمد، تحصیلات و وضعیت تاهل)، ویژگیهای روانشناختی و همچنین نیازهای مخاطبان خود را در نظر بگیرید.
به این سؤال مهم در همین مرحله پاسخ دهید:
آنها با چه چیزی دستوپنجه نرم میکنند و من چگونه میتوانم به آنها کمک کنم؟
مرحلهٔ سوم: گزاره ارزش خودتان را تعریف کنید
مردم چرا باید به شما توجه کنند؟ گزاره ارزش برند شخصی نشان میدهد شما چه نیازی از آنها را برآورده میکنید یا چگونه زندگی آنها را بهبود میبخشید. به این ۲ نمونه نگاه کنید:
- من برای شما وبسایت میسازم!
- من به کسبوکارهای کوچک کمک میکنم فروش آنلاین خود را با ساختن وبسایت و سئو افزایش دهند.
گزینهٔ دوم همان چیزی است که باید به مردم نشان دهید!
تا این مرحله، شما هم خودتان را شناختهاید و هم مخاطبان موردنظرتان را! حالا باید بدانید قرار است چه پیشنهادی به مخاطب خود بدهید و چه چیزی این پیشنهاد را منحصربهفرد میکند؟
تمام مشاوران املاک، طراحان داخلی، مشاوران سئو، مشاوران کاریابی و حتی کارشناسان تولید محتوا میتوانند ادعا و پیشنهاد یکسانی داشته باشند؛ ولی باید خاص باشید تا برند خودتان را بسازید.
گزاره ارزش نشان میدهد شما مشکل مخاطب را چگونه حل میکنید، نه اینکه چه کاری انجام میدهید!
نکته: میتوانید با مشتریها و مخاطبان فعلی خودتان هم صحبت کنید تا ببینید چرا شما را انتخاب کردهاند. گاهی اوقات، شما فکر میکنید آنها به تجربهٔ ده سالهٔ شما اعتماد کردهاند؛ ولی ممکن است آنها شما را بهدلیل راهنماییهای سریع و رفتار محترمانه انتخاب کرده باشند.
مرحلهٔ چهارم: تگلاین خودتان را مشخص کنید (اختیاری)
تگلاین داشتن، ضروری و اجباری نیست؛ اما برای برند شما یک دارایی ارزشمند بهحساب میآید.
یک تگلاین، چکیده و اصل مأموریتتان است و یادآوری شما را برای مردم آسان میکند.
تگلاین چیز پیچیده و سختی نیست و دقیقاً نشان میدهد قرار است چه چیزی ارائه کنید. همین سادگی هم باعث میشود در ذهن مخاطبان بماند. چند نمونه را با هم بررسی کنیم؟
- ارزانتر سفر کنید!
- دانشآموز بهتری شوید!
- با بودجهٔ محدود بهتر زندگی کن!
- بازاریابی محتوایی را رایگان یاد بگیرید!
وقتی دیگران تگلاین شما را بشناسند، ایدۀ روشنی از مزایای کارکردن با شما به دست میآورند و شما گوشۀ ذهنشان میمانید. زمانی که دقیقاً به چیزی که ارائه میدهید، نیاز پیدا کنند، به شما مراجعه خواهند کرد.
مرحلهٔ پنجم: هویت و لحن برند شخصی را تعریف کنید
گام بعدی این است که تصمیم بگیرید چگونه خود را به دوستدارانتان معرفی کنید. شما باید هویتی برای خود ایجاد کنید که دیدگاه شما را تکمیل و ارزش شما را برجسته کند. یک برند قدرتمند به یک هویت و شخصیت منسجم و ثابت نیاز دارد.
فکر کنید یکی از دوستانتان میخواهد شما را برای کسی که تابهحال یکدیگر را ندیدهاید، طوری توصیف کند که تحتتأثیر قرارش دهد. با چه کلماتی این کار را میکند؟
مثلاً شما را کارآفرینی جسور، جدی و پرانرژی تعریف میکنند یا کارآفرینی باتجربه، شوخطبع و مصمم؟
این کلمات، همان چیزی است که شخصیت برند شما را تعریف میکنند؛ بنابراین باید بدانید قرار است چگونه دیده شوید.
در کنار این کلمهها، باید به ظاهر و لحن خود هم فکر کنید. یکپارچگی در شکلگیری هویت برند بسیار نقش دارد؛ پس به موارد زیر دقت کنید:
- رنگها (پالت مشخصی داشته باشید)
- فونتها (از یک یا دو فونت استفاده کنید)
- لوگو (در همهجا منتشر میشود و یادآور نامتان است)
- تصاویر و المانهای بصری (از چه نوع تصویری و المانی استفاده میکنید که مردم با دیدن آنها، به یاد شما میافتند)
لحن برند شما هم اهمیت زیادی دارد؛ پس بدانید چه لحنی با شخصیت برند شخصی شما مطابقت دارد:
- شوخطبع یا جدی
- رسمی یا غیررسمی
- محترمانه یا ساختارشکن
- مشتاق و هیجانی یا مبتنی بر فکت و اطلاعات واقعی
مرحلهٔ ششم: خودتان را پروموت کنید!
تقریباً همهچیز برای برقراری ارتباط با مخاطب آماده است! حالا دیگر میتوانید در معرض دید افراد بیشتری قرار بگیرید؛ ولی میخواهید خودتان را در کجا پروموت کنید؟ چگونه میخواهید با مردم در ارتباط باشید؟
گزینههای مختلفی برای این کار وجود دارد:
- شبکههای اجتماعی
شبکههای اجتماعی در قلب استراتژی برندسازی شخصی قرار دارد و نقش پررنگی در این زمینه بازی میکنند. شما در مرحلهٔ دوم فهمیدید چه کسی را هدف بگیرید؛ پس میدانید در کدام شبکهٔ اجتماعی فعالیت میکند. همین مسئله به شما کمک میکند تا در جای درست حضور داشته باشید.
مثلاً مشاور کاریابی بهتر است بهجای اینستاگرام، در لینکدین فعالیت کند؛ چون دسترسی راحتتری به مخاطبان هدف خود در این شبکهٔ اجتماعی دارد.
- ایمیل
ایمیل یکی از راههای برقراری ارتباط مستقیم و شخصی با مردم است. از همین کانال برای پروموت خود استفاده کنید؛ مثلاً میتوانید به فکر ایجاد خبرنامه و ارسال منظم محتوا باشید.
- وب سایت شخصی
شما به یک وبسایت شخصی نیاز دارید؛ چیزی که مثل خانهٔ شما در دنیای آنلاین است. مخاطب شما یا آدرس شما را بلد است یا از دیگران (مثلاً گوگل) میپرسد و شما را پیدا میکند.
شما میتوانید از این صفحه برای هدایت مخاطبان خود به حساب خود در شبکههای اجتماعی و درستکردن لیست ایمیل بهره ببرید.
از طرفی هم میتوانید تخصص خود را در این وبسایت با انتشار مداوم محتوای مرتبط نشان دهید. محتواهای بلاگ شخصی شما باعث میشود که بیش از پیش در گوگل ظاهر شوید و افراد بیشتری را از این طریق جذب کنید.
از وبسایت برای نشاندادن نمونهکارهای قبلی خود هم میتوانید استفاده کنید؛ همچنین میتوانید نظرات دیگران دربارهٔ خود را در آن نمایش دهید.
خودتان را صادقانه توصیف کنید و راههای ارتباطی را در دسترس و در معرض دید قرار دهید. حتی میتوانید ۲ صفحهٔ جداگانه – بهغیر از صفحهٔ اصلی – برای این ۲ مورد در نظر بگیرید.
نکته: هم وبسایت، هم حساب شما در شبکههای اجتماعی و هم ایمیلهای خبرنامهتان باید با هویت بصری برند شما هماهنگ باشند.
- ویرگول
میتوانید از ویرگول هم به نفع خود و برای پروموت برند شخصیتان بهره ببرید. این پلتفرم به شما اجازه میدهد محتوای خود را در معرض دید صدها هزار نفر قرار دهید. شما میتوانید از این فرصت رایگان برای معرفی خود بهره ببرید.
در پستهای خود هم میتوانید به وبسایت شخصیتان لینک دهید تا مخاطب را به آنجا هدایت کنید.
مرحلهٔ هفتم: از برند خودتان مراقبت کنید
برند شخصی مانند نهالی است که به نوازش، محبت و مقدار مناسبی نور احتیاج دارد تا تبدیل به یک گیاه گلدار زیبا شود.
مراقبت از برند باید مداوم و با برنامهریزی باشد. شاید یک روز فراموشکردن آبیاری گیاه در حال رشد باعث ازبینرفتن آن شود.
در هر حوزهای، ممکن است صدها رقیب وجود داشته باشد؛ اما تعداد معدودی از آنها زنده میمانند. این برندها، آنهایی هستند که درک میکنند که ساختن یک برند یک فرایند ادامهدار است و به مراقبت نیاز دارد.
برای مراقبت از برند خود به راههای زیر فکر کنید:
- ریسکپذیر باشید؛
- به دوستداران خود اهمیت بدهید؛
- قانونشکنی نکنید، بلکه قوانین تازه بسازید؛
- با مخاطبان تعامل داشته باشید (نظر آنها را مدام جویا شوید)؛
- استراتژیهای خود را ارزیابی کنید و ببینید چه چیزی باعث شده است که به هدفتان نرسید؛
- صادق باشید.
به شما گفتیم برندسازی شخصی چیست و برای ساختن یک برند قدرمتند، باید چه مراحی را طی کنید؛ ولی اجازه دهید مقاله را با درمیانگذاشتن ۷ راز موقیت کاملتر کنیم!
۷ تکنیک کاربردی برای برندسازی شخصی
از کجا شروع کنیم و چه نکاتی را مدنظر بگیرم؟ آیا دیدهشدن به هر قیمتی درست است؟ چگونه برندمان جان میگیرد؟ سعی میکنیم با بررسی ۷ نکته و تکنیک کلیدی در ادامه، به این سؤالات و سایر سؤالاتی که ممکن است کمکم در ذهنتان شکل گرفته باشد، پاسخ دهیم:
۱. خودتان باشید!
وقتی صحبت از برندسازی شخصی به میان میآید، معتبربودن حرف اول را میزند؛ اما داشتن اعتبار به چه معناست؟
معنای آن این است: خودتان باشید!
هرکسی ویژگیهای خاص خود را دارد؛ یکی به سبک خاصی لباس میپوشد، یکی به شعر و موسیقی علاقه دارد، یکی تصمیمگیرندۀ خوبی است. همیشه چیزی در شما، باعث منحصربهفرد شدنتان میشود؛ یک ویژگی که شما را از میلیاردها انسان دیگر متمایز میکند.
سعی نکنید چیزی باشید که نیستید! مرحلهٔ اول برندسازی شخصی را که به خاطر دارید؟ ببینید چه کسی هستید و چه فرقی با دیگران دارید. پس از آن، روی همان تمرکز کنید.
۲. در شبکههای اجتماعی حضور پررنگی داشته باشید
ممکن است قبلاً در شبکههای اجتماعی، صفحۀ شخصی خود را ساخته باشید؛ اما برای ساخت برند خود باید صفحهتان و محتوای آن را عمومی کنید.
اگر اول راه هستید، حضورتان در شبکههای اجتماعی مزایای قابلتوجهی برایتان دارد.
فعالیت در این شبکهها راههای خوبی برای بهنمایشگذاشتن مهارتها و توانمندیهای شما است. فقط کافی است بکوشید بهشکل مداوم و مؤثر در آن فعالیت کنید و برای تولید محتوای خود زمان و انرژی بگذارید.
فراموش نکنید که علاوه بر تولید محتوا، مخاطبان خود را مدام به تعامل با خود دعوت و ترغیب کنید؛ مثلاً میتوانید استوریهای تعاملی (مثل نظرسنجی یا باکس سؤال) یا کوییز منتشر کنید.
گاهی اوقات هم بد نیست مستقیماً با مخاطبان خود صحبت کنید. اینجاست که پای برگزاری لایو به میان کشیده میشود که به برقراری ارتباط نزدیکتر منجر میشود. حتی میتوانید با سایر متخصصان حوزهٔ کاری خود، لایوی مشترک برگزار کنید.
حضور مستمر در شبکههای اجتماعی کلید موفقیت شماست. یک برنامهٔ منظم برای تولید محتوا داشته باشید، نه اینکه یک هفته مدام پست منتشر کنید و دو هفته هیچی!
حتی میتوانید پشتصحنهٔ فعالیتهای خودتان را هم با مخاطب در این شبکهها به اشتراک بگذارید؛ مثلاً تصاویر جلسهٔ خودتان را با صاحبان کسبوکار به اشتراک بگذارید. (حتی میتوانید ویدئوی آن را منتشر کنید!)
در بخش کامنتها و دایرکت هم مدام با مخاطبان خود در ارتباط باشید. ببینید به چه چیزی نیاز دارند؟ آنها را راهنمایی کنید و سعی کنید یک رابطهٔ عاطفی بین شما و آنها برقرار شود.
۳. محتوای ارزشمند تولید کنید
تولید محتوای مستمر به دیدهشدن بیشتر شما منجر میشود؛ ولی نه هر محتوایی!
شما مخاطب خود را در مرحلهٔ دوم برندسازی شخصی مشخص کردید؛ پس میدانید به چه چیزهایی نیاز دارد و چگونه میتوان مشکل او را حل کرد. اینجاست که پای تولید محتوای ارزشمند به میان کشیده میشود.
مثلاً مشاور کاریابی میتواند ابزارهای رایگان ساخت رزومه را معرفی کند و کار با هرکدام را توضیح دهد. مشاور سئو هم میتواند نکات و اخبار جدید الگوریتمهای گوگل را به اشتراک بگذارد.
محتوایی که ارزشمند باشد، راحتتر دستبهدست میشود؛ چون مردم دوست دارند چیزهای مفید را با دیگران هم به اشتراک بگذارند. به این ترتیب، نام شما بیش از پیش بر سر زبانها میافتد.
البته محتوای شما میتواند سرگرمکننده باشد؛ مثلاً میتوانید در قالب یک ریلز، به مخاطب خودتان بگویید چرا محتوای آنها دیده نمیشود.
به این نکته توجه کنید که محتوای شما باید با ویژگیها و نیازهای مخاطبانتان هم همخوانی داشته باشد.
۴. ارزش اضافی ارائه کنید
۲ راه پیش روی شماست:
- مدام خودتان را تبلیغ کنید و بگویید این مهارت را دارم و این خدمات را ارائه میکنم؛
- نهتنها خودتان را پروموت کنید، بلکه ارزش بیشتری هم برای مخاطب خلق کنید.
برای مثال، شما میتوانید به پرسشهای رایج و متداول مخاطبان خود در قالب یک لایو یا پست ویدئویی پاسخ دهید. حتی میتوانید ساعتی را برای ارائهٔ مشاورهٔ رایگان به چند نفر اختصاص دهید. از طرفی هم میتوانید محتواهای آموزشی رایگان هم ارائه کنید.
اینگونه به این مسئله نگاه کنید:
مردم دوست دارند لطف دیگران را جبران کنند!
پس وقتی ارزش بیشتری برای مخاطب خلق کنید، در آینده هم میتوانید روی این موضوع حساب کنید که به درخواست شما پاسخ مثبت میدهد؛ مثلاً زمانی که از آنها میخواهید شما را به دیگران معرفی کنند.
شاید مردم تبلیغات را برای مدتکوتاهی به یاد داشته باشند؛ ولی خلق ارزش باعث میشود که همیشه در ذهن آنها بمانید و نهتنها در صورت نیاز به سراغ شما بیایند، بلکه دربارهٔ شما با دیگران هم صحبت کنند.
۵. ثابتقدم باشید
ثبات، استمرار و تکرارکردن از ویژگیهای یک برند شخصی موفق است.
برای پیشبرد کارتان، برنامهریزی دقیق و تداوم داشته باشید. اگر بهطور مداوم، محتوا و صدای برند شما دیده و شنیده شود، شناختهشدن شما در موردی بهخصوص، سادهتر خواهد بود.
شما باید بر حفظ ارتباطات، جاذبهها و ظاهر خود تمرکز کرده و در آن ثبات داشته باشید. تأثیرات منفی بیثباتی را دستکم نگیرید! این موضوع میتواند تا حد زیادی اثربخشی برند شخصی را از مسیر خارج کند.
مخاطبان به نظم و ساختار علاقه دارند. اگر برنامههای خود را مدام تغییر دهید، اعتماد دنبالکنندههایتان را از دست میدهید. اگر میبینید که فرم خاصی از محتوا، عملکرد خوبی دارد، همان را ادامه دهید و از آن در جاهای دیگر هم استفاده کنید.
۶. از شبکهسازی غافل نشوید
اگر با دنیای بیرون از خودتان در ارتباط نباشید، تسلط بر برندسازی دشوار میشود.
شبکۀ ارتباطی شاهکلید شما برای ورود به دنیای فرصتها است! هرچه بیشتر با دیگران تعامل داشته باشید، گسترۀ وسیعتری از افراد شما را میشناسند و اعتبارتان افزایش پیدا میکنند.
شبکۀ ارتباطیتان را به فضای مجازی محدود نکنید و بکوشید در رویدادهای حضوری در کنار مردم باشید و با آنها ارتباط برقرار کنید.
۳۳ درصد فریلنسرها از طریق تبلیغات شفاهی و ارجاع سایر افراد پروژه میگیرند.
نکته: شبکهسازی مؤثر واقعاً به زمان، انرژی و منابع نیاز دارد تا نتایج معناداری ایجاد کند.
۷. مردمدار باشید
برندهای شخصی بدون تعامل با مخاطبین ساخته نمیشوند. بهویژه اگر بهتازگی برندسازی خود را شروع کردهاید، حتماً به پیامهای دنبالکنندگان خود پاسخ دهید. هر روز زمانی را برای تعامل با آنها در شبکههای اجتماعی اختصاص دهید.
آیا کسی شما را در یک پست تگ کرده است؟ به او پاسخ دهید. آیا یکی از مقالات شما در شبکههای اجتماعی بهاشتراک گذاشته شده است؟ از آنها تشکر کنید. آیا مشتری دربارۀ خدمات شما سؤالی دارد؟ به او پاسخ دهید. مردم دوست دارند پاسخ یا بازخورد خود را سریع دریافت کنند.
گاهی اینکه تفاوت شهرت و برند شخصی، محل بحث قرار میگیرد. ما در ادامه و بهعنوان آخرین بخش این مقاله توضیح میدهیم که چه چیز این دو را از هم متمایز میکند:
آخرین سؤال! آیا برند شخصی همان شهرت است؟
تفاوت اصلی برند شخصی و شهرت در این است که چه کسی کنترل هر یک را در دست دارد؛ برند شخصی شما تحتکنترل خودتان است، در حالی که کنترل شهرت بسیار سختتر است.
شهرت بر اساس اعمال و رفتار شما شکل میگیرد و نظری است که مردم دربارهٔ شما دارند؛ پس مدیریت آن هم اصلاً آسان نیست. شما باید مدام واکنشها و بازخوردهای مردم را تجزیهوتحلیل کنید تا بتوانید از گزند شهرت بد در امان بمانید.
ولی برندسازی شخصی یک استراتژی است که خودتان آن را مدیریت میکنید؛ چه هویتی را به تصویر بکشید، چگونه دیده شوید، چه لحنی داشته باشید و سایر مواردی که بالاتر مفصل بیان کردیم.
بهطور کلی، شما هیچ نقشی در این موضوع که چگونه به نظر برسید، ندارید؛ ولی اگر بتوانید برند شخصی قدرتمندی بسازید، این شانس را خواهید داشت که شهرت خود را هم بهبود ببخشید.
با این تفاصیل، پرسونال برندینگ یک عملیات برنامهریزی شده و دقیق فکرشده است؛ اما مدیریت شهرت بیثباتتر و غیرقابلپیشبینیترست.
خودتان را از دیگران متمایز کنید!
در این مقاله، به شما نهتنها گفتیم پرسونال برندینگ چیست، بلکه مراحل ساخت برند شخصی را هم بررسی کردیم. در آخر هم که ۷ تکنیک و نکتهٔ مهم برای ساختن برندی قدرتمند را با شما در میان گذاشتیم.
حالا دیگر وقت آن است که ساختن برند شخصی خودتان را همین الان شروع کنید!
سعی کردیم تمام موارد را در این مقاله توضیح دهیم؛ ولی اگر چیزی از قلم افتاده است یا سوالی دارید، در بخش نظرات برای ما بنویسید.
منابع:
Fobes | Valuablecontent | soocial | codeinwp
خیلی عالی و مفید بود???
سلام
ممنون که به ما بازخورد میدین ?
بسیار عالی و کامل بود
سلام
ممنون که به ما فیدبک میدین 🙂
خیلی خوشحالیم که اینو میشنویم.
من یک روانشناس در حوزه بهبود روابط هستم. چقدر زیبا و مفید نوشتید. خیلی خیلی ممنونم??❤️
خیلی خوشحالیم که این مقاله برای شما مفید بوده 🙂
ممنون از شما که به ما فیدبک میدین
تشکر می کنم برای من خیلی مفید بود، بخصوص این بخش که با پرسونال برندینگ قوی و برنامه ریزی شده می توان سمت و سوی شهرت را هم مشخص کرد و آن را بهبود بخشید.
خوشحالیم اینو میشنویم که مقاله برای شما مفید بوده 🙂
ممنون که نظرتون رو با به اشتراک گذاشتین.
عالی و مفید بود
خیلی خوشحالیم این مقاله برای شما مفید بوده 🙂
ممنون که بازخورد میدین.
سلام و ممنون از مقاله عالی شما …میشه منبع کامل این مقاله رو معرفی کنید وآیا اجازه استفاده برای یک کار علمی را دارم.
سلام
وقت بخیر
خوشحالیم که اینو میشنویم و ممنون از خودتون که به ما فیدبک میدین.
منابع رو آخر مقاله نوشتیم.
بله، خوشحال میشیم به مقالهٔ ما در کار علمی خودتون اشاره کنین 🙂
ممنون از اطلاعات شسته رفته و کاربردی شماو عالی بود
خوشحالیم مقاله برای شما مفید بوده 🙂
ممنون از شما که به ما فیدبک میدین.
درود، خدا قوت. به نظرم خیلی خوب و کاربردی بود. دمتون گرم🌹🙏
سلام
خیلی خوشحالیم مقاله برای شما مفید بوده 🙂
ممنون که به ما بازخورد میدین.
خیلی مفید بود ممنون
خوشحالیم اینو میشنویم 🙂
ممنون از شما که به ما بازخورد میدین.