در این مصاحبه در خدمت آیسان سبایی هستیم. ایشون در این مصاحبه خیلی خیلی کامل از تجربیات کمپینهایی که در آچاره داشتن برای ما میگن که ایدههای خیلی خوبی برای دیجیتال مارکترها داره.
سلام. اگر میشه معرفی مختصری از خودتون داشته باشین. از سوابق تحصیلی و حرفهایتون.
سلام من آیسان سبائی هستم. لیسانس ریاضیات و کاربردها دانشگاه شهید بهشتی و فوق لیسانس مهندسی صنایع گرایش مدیریت سیستم و بهره وری از دانشگاه شریف دارم.
برای سوابق حرفهایم اگر بخوام توضیح بدم، مدت کوتاهی رو من توی همراه اول بودم در اداره توسعه محصولات و خدمات. میشه گفت اصلیترین سابقه کاری من آچاره هست که از بهمن 95 توی بخش مارکتینگ شروع به کار کردم.
مقداری هم درباره خود آچاره بفرمایید. درباره آمارها و موفقیتهایی که کسب کردید و همچنین جذب سرمایههاتون.
آچاره یک پلتفرم هست، ، به این صورت که ما یک سری خدمات رو در محل به مردم ارائه میدیم. این خدمات رو افرادی که توی حوزههای مختلف تخصص دارند ارائه میدن. هر دو ساید ، اپلیکیشن دارن و مشتری هر تقاضایی که داره، هر خدمتی که رو که لازم داره و بخواد توی محل دریافت بکنه از طریق اپلیکیشن، سایت و یا حتی تماس تلفنی، با بخش پشتیبانی ما میتونه سفارشش رو ثبت بکنه و متخصصینی که توی این حوزه فعالیت دارن و تخصص دارن میتونن سفارش مورد نظر مشتری رو ببینن، زمان انجام سفارش، نوع کاری که باید انجام بشه، محلی که این کار باید انجام بشه و … رو میبینن، و درخواست مشتری رو قبول کرده و برای انجام خدمت اعلام آمادگی میکنن.
اولین بار آچاره با سرویس نظافت کارش رو شروع کرد (بهمن ماه 95) و از سال 96، شروع کرد به توسعه دادن خدماتش، که اوایل سال 96 تعمیرات و بازسازی رو اضافه کرد و به ترتیب که رفتیم جلوتر خدمات کارواش، خدمات خودرو، خدمات زیبایی بانوان هم اضافه شد و در سال 97 به همین ترتیب آموزش، مشاوره، آزمایش و… رو اضافه کردیم.
الان بیش از 350 زیردسته از خدمات رو داریم ارائه میدیم. علاوه بر تهران توی 10 شهر دیگه هم فعالیت داریم. اصفهان، مشهد، تبریز، کرج (تمام استان البرز)، قم، قزوین، ساری، اراک، کرمانشاه و کیش و ۳ یا ۴ شهر دیگه هم تا پایان سال ۹۷ میخوایم به نمایندگیهامون اضافه بکنیم.
مدل درآمدی ما به صورت کمیسیون از متخصصینی که فعالیت میکنن هست، ما تقریباً یک سال و نیم اول فعالیتمون کمیسیونی از متخصصینمون نمیگرفتیم. بعد که کم کم میخواستیم درآمدی هم داشته باشیم، این کمیسیون گرفته شد. یک مبلغ خیلی جزئی بابت هر کاری که انجام میدن.
در رابطه با کاربران فعالمون ما بیشتر از 500 هزار یوزر داریم.
جذب سرمایه ما توی دو مرحله انجام شده و توی مرحله دوم که به تازگی این اتفاق افتاد و همین هفته پیش هم قراردادش به صورت نهایی و امضاء شد، شرکت همراه اول هستش که سرمایه گذاری 6.2 میلیون دلاری رو انجام دادن.
ما روزانه تعداد سفارشمون تقریباً به 2000 تا داره میرسه توی تمام شهرهایی که داریم فعالیت میکنیم. نزدیک به 15000 متخصص فعال داریم که دارن این کارا رو انجام میدن و هندل میکنن.
تا حالا آچاره کمپینهای بازاریابی آنلاین یا آفلاینی داشته. اگر میشه چند مورد رو مثال بزنین.
خیلی مفصل هستش میشه در رابطه باهاش کامل توضیح داد. به خاطر نوع کسب و کاری که آچاره داره، در حقیقت فضای دیجیتال به کسبوکار ما خیلی بیشتر کمک میکنه. ما اولین کاری که کردیم شبکههای اجتماعی آچاره رو افتتاح کردیم. تو همون سالهای اول منظورم هست. یعنی اینستاگرام داشتیم، تلگرام داشتیم البته زمانی که تلگرام حالش خوب بود. قضیه برای 2 سال پیش میشه تقریباً، ما از تبلیغ کردن توی کانالهای تلگرامی که خیلی کانالهای پرطرفداری بودن مثل نود، ورزشسه، ترفند بازده خوبی داشتیم و خیلی خوب سفارش میگرفتیم. بعد از گذشت تقریباً ۶-۷ ماه از فعالیتمون ما وارد فضای اینستاگرام شدیم و شروع کردیم به اینفلوئنسر مارکتینگ. شاید تقریباً 10 بار کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ رو اجرا کردیم و این بهترین نتیجهای بود که ما توی سوشال مدیا گرفتیم. با کاربرانمون هم توی توئیتر، اینستاگرام و حتی توی تلگرام خیلی ارتباط فعالی داریم. با افت تلگرام ما تقریباً تبلیغات تلگراممون رو هم قطع کردیم. توی یه بازهای مجدد شروع کردیم ولی خب خیلی جواب مثبتی نمیگیریم ازشون.
به تازگی داریم کلی کانتنت مارکتینگ انجام میدیم که شامل محتواهای ویدیویی و متنی و … میشه.
ما تقریباً میشه گفت که یکسالی میشه که کارهای تبلیغات بنری داریم انجام میدیم، تبلیغات CPC و تبلیغات همسان داریم میگیریم. این تبلیغات کلاً برای ما کانورژن (Conversion، نرخ تبدیل بازدیدکننده به مشتری) نمیآره. یعنی به هدف کانورژن نمیرسیم. ولی خب مزیتی که داره به برند اورنس (Brand Awareness) ما کمک میکنه، به بالا بردن ترافیک سایت خیلی کمک میکنه و ما همیشه سعی میکنیم این فعالیتها رو داشته باشیم.
تقریباً میشه گفت که 5-6 ماه روی ادوردز داریم کار میکنیم ادوردز برای ما بهینهتر و به صرفهتر هست با وجود اینکه دلار گرونتر شده اما داره جواب میده به ما.
از فضای آنلاین دیگه بهتون بگم، فکر میکنم همینها باشن چیزی زیادی به ذهنم نمیرسه، کلاً بچههای دیجیتالمون خیلی درگیرن و از هر چیز جدیدی که بخواد توی آنلاین بهمون کمک کنه استقبال میکنیم. اما چیزی که برای ما ارزشمند هستش و ما رو به تارگتهای لحظهایمون میرسونه همین بحث شبکههای اجتماعی هستش.
ما بازاریابی آفلاین هم تست کردیم. ما کمپین آفلاینی به اون صورت میتونم بگم نداشتیم و حالا ان شاءالله به زودی میریم سمتش که خبراشم به گوشتون میرسه. خیلی کارهای کوچک کوچک کردیم به هر حال.
مثلاً از تراکت پخش کردن، از بروشور پخش کردن. به هرحال اول شروع یک فعالیتی باید همه روشها تست بشه، با وجود اینکه هزینهشون بالا بودن، اما ما تست کردیم شده حتی بازه زمانی یک هفتهای بوده که ما صد هزار تا تراکت پخش کردیم. توی پیک برتر هم رفتیم، توی کافینیوزها که توی کافهها میذارن (یک سری روزنامهها هستش که فرم خاص خودش رو داره، خیلی جالبه. همیشه اونجا هستیم داریم کار میکنیم).
یک بازه خیلی کوتاهی ما بیلبورد داشتیم. بیلبورد رو تقریباً یک سال بعد از فعالیتمون داشتیم، اینها کارهایی بوده که ما توی آفلاین داشتیم، اگربخوایم حساب بکنیم حضور توی نمایشگاهها هم توی کمپینهای آفلاینمون بوده. ما از شروع فعالیتمون دو بار توی الکامپ بودیم. امسال توی تلکام بودیم، به واسطه سرمایهگذارمون (همراه اول)، توی سالن همراه اول بودیم، اونجا یک سری کارهای آفلاینی انجام دادیم، مثل اسکوترهایی که با برند آچاره توی سطح نمایشگاه میچرخن و برای آشنایی با برند بوده.
کارهای دیگه آفلاینی که میشه گفت، ما توی دو تا از مراکز خرید تهران پروموتر داشتیم، کانتر داشتیم، کانترهای تبلیغاتی. اینها جزء کارهایی بوده که تا حالا انجام دادیم.
موفقترین کمپین شما تا حالا کدوم کمپین بوده؟ چرا فکر میکنید که موفقترین بوده؟
کمپینهای آنلاینمون تقریباً همه موفق بودن. ما تقریباً کمپین شکست خورده نداشتیم که بگم که اوکی ما پولمون رو اینجا ریختیم دور. اما موفقترینش توی فضای آنلاین همون بحث اینفلوئنسرها بود. ما یک کمپینی رو داشتیم شب عید سال گذشته که مردم رو دعوت میکردیم به این که بیاید و شب عیدتون رو رزرو بکنید. اینفلوئنسرها دو بار پست میذاشتن، یعنی یک پست رو مثلاً یک هفته قبل از اینکه سرویس بگیرن میذاشتن که مثلاً الان سفارشمون رو ثبت کردیم و منتظریم که هفته دیگه متخصص آچاره بیاد خونمون و سرویس نظافت و خونه تکونی عید رو بگیرن. یک هفته بعد، چهار روز بعد، پنج روز بعد، هر کدومشون، وقتی که نیرو میرفت خونشون برای خدمات شب عید یک عکس میگرفتن که اوکی الان وقتش رسیده و الان زمان خونه تکونیه و آچاره الان اینجاست و داره کارش رو میکنه. این یکی از موفقترین کمپینهای ما بود.
بعد از اون یه کمپین داشتیم روی خدمات زیبایی بانوانمون، ما یک تخفیف خیلی خوبی گذاشته بودیم برای خدمات زیبایی و هر کدوم از اینفلوئنسرها یک خدمتی رو از ما گرفتن و اون رو پروموتش میکردن. توی هر شهر مختلفی هم که نمایندگی داشتیم از اینفلوئنسرهای اون شهرها کمک گرفتیم و به نظر کمپین موفقی بود چون میزان سفارشات زیبایی بانوانمون رو میشه گفت تقریباً اگر اشتباه نکنم 40 برابر کرد، یک جهشی در سفارشات زیبایی داشتیم. از همه مهمتر فرهنگ سازی کردیم به خصوص برای خانمهایی که شاغل هستن. خانمهایی که بچه دارن توی خونه نمیتونن بچهها رو جایی بذارن برن آرایشگاه یا خانمهایی که تا دیر وقت سرکارن و آرایشگاه تا اون زمان بسته میشه. این خانمها بتونن یک سری خدمات زیبایی رو توی منزلشون توی آرامش بدون اینکه نیاز باشه تو صف بمونن یا شلوغی آرایشگاه، یا بوی رنگ زیاد یا خیلی چیزهای دیگه که خانمها باهاش درگیرن رو بخوان تحمل کنن.
یک استورمینگ داشتیم توی توییتر اونم خیلی جالب بود، خیلی وایرال شده بود، یک کوچولو به درتی مارکتیگ (Dirty Marketing) نزدیک بود اما به نظر من کمپین خیلی خوبی بود. نه به لحاظی که بگیم کانورت شده بودند برای سفارش گرفتن، نه! برای ما سفارش به لحظه نیست که بگیم به خاطر این کمیپن سفارشاتمون n برابر شد، نه! اما آگاهی برندمون رو خیلی تقویت کرد. خیلی جالب بود شوخیهای خیلی جالبی با متخصصین ما میکردن، دوست دارم برید یه سرچی بکنید راجب آچاره و بخونید اون توییتهایی که راجب آچاره شد که خیلی خنده دار بود بعضیهاشون. ما هم خودمون خیلی لذت میبردیم از خوندنشون و جالب بود و خیلی هم بعدش توی کانالهای تلگرامی وایرال شد.
یک بیلبوردی هم که ما اون سال اکران کردیم، با وجود اینکه یک عدد بیلبورد توی سطح شهر بود و تبلیغات خیلی زیادی هم نبود اما خیلی خیلی خیلی سرو صدا کرده بود یعنی حداقل بین برندهای دیگه، . یک تیزینگ (Teasing) داشت، یک اپنینگ (Opening) داشت. تیزینگش این بود که با لوگوی آچاره بود که انجام میشه و میدونید که لوگوی اچاره یه چ هستش که در حقیقت هم یک حالت خونه داره و هم دو تا انگشت شست و سبابه رو که به هم وصل میکنی حالت پرفکت بودن رو نشون میده. بعد خیلیها اونو خونده بودن که مثلاً با پا انجام میشه، یا با چ انجام میشه و براشون خیلی سؤال بود و اون موقع البته هنوز تزینیگ به این صورت در نیومده بود که الان تو سطح شهر داریم میبینیم که بسیار ضعیف اجرا میشه. اپنینگش هم این بود که با آچاره انجام میشه،البته اون کمپین ما اون شکلی نبود با آچاره انجام میشه قرار بود که تصویر یک خانم خیلی خوش برو رویی که داره یک پنجره رو تمیز میکنه باشه که مورد تایید وزارت ارشاد قرار نگرفت و ما نتونستیم اکرانش بکنیم و مجبور شدیم که با تکست بیلبورد رو اکران بکنیم و اصلاً اون چیزی نبود که ما بخوایم اما خیلی جالب بود که یه بیلبورد خیلی پرسرو صدا شده بود.
ما کمپینهای دیگهای هم داشتیم که به مردم جایزه میدادیم، تابستون امسال یعنی تابستون 97 ما هر هفته تبلت میدادیم به تعداد هفت نفری که سفارش ثبت میکردن و از مشتریان دعوت میکردیم بیان شرکت تبلت رو بگیرن و ما باهاشون جرف میزدیم، صحبت میکردیم، درد و دلهاشونو به ما میگفتن و اگه مشکلی توی سیستم بود یا اگه مشکلی توی سفارشاتشون داشتن رو میگرفتیم. به نظر من این یکی از بهترین راههای ارتباطی بود و من خودم شخصاً به مدت یک ماه با مشتریان برنده در ارتباط بودم.
با توجه به اینکه خرداد همیشه زمان انتخابات بوده و زمان انتخابات هست، کمپین جایزههای ما تحت عنوان «خرداد، ماه انتخاب های درست» بود که انجام دادیم.ما با همین شعار رفتیم جلو و بعد این رو اضافه کردیم که خرداد ماه انتخابهای درسته پس آچاره رو انتخاب بکنید.این خیلی خوب بود.
یه کمپین دیگه ای هم داشتیم همین اخیر، هر روز به قید قرعه هر کسی که ثبت سفارش میکرد یک نفر انتخاب میشد تو قرعه کشی که یک میلیون تومان جایزه بهش میدادیم، و این هم خیلی پر سر وصدا بود خیلیها که برنده میشدن استوری میکردن، توییت میکردن و این هم خیلی جالب بودش و این کمپین رو ما دوباره ادامش میدیم تا آخر آذر ماه ۹۷.
ما پارتنرشیپ هم خیلی داشتیم. پارتنرشیپ یکی از کارهایی بود که ما برای جذب یوزر و ایجاد تنوع انجام میدادیم. ما با رکولند سابق که دیگه الان وصل شد به دیجی کالا، کمپینهای خوبی داشتیم، با روبان کمپین خوبی داشتیم، با ریحون خیلی خیلی کمپینهای خوبی داشتیم. به هرحال پارتنرشیپ جزء کارهایی که ما داریم انجام میدیم و امسال هم یک سری کارهای پارتنرشیپی میخوایم انجام بدیم. رکولند یکی از موفقترین اینها بود چرا که خیلی یوزرهامونو تونستیم با همدیگه اکسچنج کنیم.
خیلی دوست دارم بدونم کمبازدهترین کمپینی که تا حالا داشتین و به نوعی ازش احساس ناموفق بودن دارید کدوم کمپین بوده؟
در این حد که شما گفتید نه خداروشکر شکست نداشتیم. مثلاً اینجور نبود که بگم ما n میلیون دادیم و هیچ نتیجهای نگرفتیم. اینو نمیتونم بگم چون ما در ابتدای راهیم و حداقل همچین چیزی برای ما پیش نیومده. ما خیلی تفکر میکنیم وقتی میخوایم یک کمپینی رو راه بندازیم، همیشه به نتیجش فکر میکنیم و اگر که داریم یک کاری میکنیم، حتماً حتماً حتماً حتماً اطلاع رسانیش رو میکنیم یعنی اینطوری نیست که یه چیز دروغ بخوایم بگیم یا …
ما مجبور بودیم که فضای آفلاین رو تست کنیم، به خاطر اینکه تست نکرده بودیم نمیدونستیم جواب میده یا نه، ما توی پیک برتر تبلیغ کردیم و میتونم بگم نتیجش صفر بود برای ما. حالا نمیدونم چقدر به آگاهی برند کمک میکنه اما داشت نشون میداد که مردم دیگه دنبال چیزهای پرینتی نیستن، دنبال همچین چیزهایی برای گرفتن خدمات یا رزرو غذا، رستوران، بوکینگ و این چیزها نیستن. هر چی بخوان آنلاین پیدا میکنن و این باید به خود ما هم ثابت میشد که این فرهنگ دیگه تغییر کرده و نریم جای دیگه دنبالش . من بودجه خیلی زیادی براش نذاشته بودم اما با همون بودجه کم به نظرم میشد با همون مبلغ، کارهای دیگه ای انجام بدیم. ما سه دوره تبلیغات داشتیم توی پیک برتر که میشه گفت یکی از شکستهامون بود.
البته ناگفته نگذریم یک مورد بود که باید بهتون بگم، خب ما فکر میکردیم خب اوکی اگر 50 هزارتا فالوئر داریم توی اینستاگراممون میتونیم کمپینهای UGC برگزار کنیم. فکر میکردیم ما اگر الان بیام بگیم که دوستان فلان هشتگ رو منشن کنید بیاید برید فلان عکس رو بگیرید برای ما بفرستید الان همه تعامل دارن با پیجمون و درگیر شدن و … .اما اینطور نبود. ما این کمپین رو برای روز عکاسی برگزار کردیم اما داشت نشون میداد خیلی مردم حوصله اینکه برن عکس بگیرن، عکس رو پست کنن، هشتگ بزنن و ما رو منشن کنن و… نداشتن. اگرم دارن ما باید اینقدر یوزرهامون بیشتر از این حد باشن که با یک اطلاعیه، یک سری اکشنهای این شکلی رو داشته باشن. این تولید محتوا توسط کاربران (UGC) یه تجربه شکست بود ولی خب تجربه بود.
مهمترین تجربه و آموخته شما در طول مدت انجام کار بازاریابی چی بوده ؟
کار کردن کلاً توی استارتاپ لحظه لحظش داره یه چیزی بهت یاد میده. اگر که تو یاد نگیری یک چیز جدید رو، هیچوقت پیشرفت نمیکنی. وقتی که رفتم آچاره، محصول آماده شد بود و میخواستیم مارکتینگ کنیم. ما میخواستیم بیزینس رو تست بکنیم و بچههای دولوپر داشتن روی محصول کار میکردن تا اپ و سایت رو اوکی بکنن اما واقعاً میخواستیم که تست بکنیم که ببینیم مردم چی میخوان، چکار میکنن و … . امروز که میبینم که بعد از گذشت تقریباً دو سال ما نیم ملیون یوزری داریم که اومدن توی سیستم ما و حداقل دو میلیون، دو میلیون و پانصد نفر اسم آچاره رو شنیدن. این من رو خیلی خوشحال میکنه و این داره نشون میده که من با رشد بیزینس، رشد کردم.
مهمترین چیزی که ما توی بازاریابی دیجیتال بهش رسیدیم این بودش که یک کمپین یا هر طرحی که برای تبلیغات دارین باید حتماً بعدش نتیجش بررسی و تحلیل بشه، اگه من فلان نوتیف رو فرستادم چقد یوزر آوردم، ، چقدر کاربر رو برگردوندم، یا چقدر کاربر جدید وارد سیستم کردم، این خیلی مهمه. یا اینکه بررسی کنیم که من متناسب با فرهنگ یک شهری که دارم بهشون سرویس میدم عمل کنم. آقا اگر من این پیغام رو بفرستم بهشون برمیخوره یا نه؟ یعنی توی دیجیتال مارکتینگ یا کلیتر مارکتینگ باید خیلی عوامل مختلف رو در نظر بگیریم و این چیزی نیست که لحظهای بخوای تصمیم بگیری. هر چند ماهیت استارتاپ اینه که شما شب بخوابی و صبح بیدار شی بگی اوکی فلان کار رو میکنم. چون ایده است، همش خلاقیته.
همه چی به آنالیز و تحلیل برمیگرده و دیجیتال یعنی این که شما لحظه لحظه ببینی که مخاطبت چه رفتاری نشون میده. ما اپلیکیشنمون رو، سایتمون رو مدام با نرم افزارهایی که وجود داره بررسی میکنیم، کاربر کجا ریزش داره، کاربر کجا الان از این صفحه خوشش میاد، این محتوا رو بیشتر داره میخونه یا نه اصلاً این محتوا براش جذاب نیست، اصلاً مخاطب ما به چه چیزهایی اهمیت میده؟ به قیمت بیشتر اهمیت میدن یا کیفیت؟ یا مثلاً رفتار انسانی بیشتر براشون مهمه کیفیت سفارش. تمامی این پارامترها رو ما باید بچینیم کنار همدیگه تا یک کاری رو بتونیم انجام بدیم.
مهمترین کار دیگه ای که باید انجام بدیم اینکه متناسب با فصل، با روز، ایونت، باید رفتار بکنی. گاهی اوقات مثلاً شهادته و شما حواست نیست یهویی یک چیز شاد و جینگولک میفرستی و کلی کامنت منفی میگیری. یک بازه ای هستش که مردم کشورت درگیر یک مسئلهای هستن مثل زلزله، مثل خیلی اتفاقات بد دیگه که توی مملکت میافته بعد شما میآید یک کمپین شاد راه میندازید. پس این خیلی خیلی مهمه که متناسب با زمان پیش بری، متناسب با روز پیش بری، اینا توی فضای مارکتینگ خیلی اهمیت داره.
ارتباط مداوم داشتن با مخاطبین خیلی کمک میکنه، شما گاهی اوقات یک حسی راجع به محصولت داری ولی وقتی توی دل داستان میری میبینی که مردم جور دیگه راجب پروداکت تو فکر میکنن، حرف میزنن. با اپلیکیشن کار میکنی و میگی که اوکی چقدر خوبه و چقدر کاربرپسنده، بعد که تست میکنی میبینی که مردم نمیدونن دکمه فلان رو باید از کجا بزنن، ، کجا فلان سفارش رو لغو کنن، همه اینها به مارکتینگ به بخش دیجیتال، به پروداکت بستگی داره.
خداروشکر ما توی آچاره مدام این کار رو داریم انجام میدیم، مشابههای خارجیمون رو میبینیم که دارن چکار میکنن توی دنیا، میبینیم که اونها چه قدمهایی برداشتن. اکثر اونها سال 2013 – 2014 شروع کردن به فعالیت. از ما دو سال، دو سال و نیم جلوتر بودن، خیلی ایدههای خوبی به ما میده، به ما کمک میکنه که قدمهای بعدیمون چی باشه هر چند متناسب فرهنگ و اقتصاد مملکتمون هستیم ولی به هر حال دید خیلی خوبی بهمون میده که چکار باید بکنیم.
و دیگه این که بررسی کردن رقبامون هم خیلی خوبه. من خوشحالم که رقبایی داریم که دارن خوب کار میکنن دارن فعالیت میکنن این باعث میشه که ما دست از تلاش بر نداریم، چون همین حسی که تو رقیبی داری باعث میشه که تو بزرگتر بشی، تو رشد بکنی، چون اگر نباشن مارکتینگ حوصله سر بر میشه، حسش و جذابیتش به همینه که هر روز یه کار جدید بکنی و از اینکه داره اثر بخش میشه لذتش رو ببری ولی اینکه ببینی توی مارکت فقط تویی و تنهایی و کس دیگهای نیست، یه ذره سست میشی، یه ذره کسل میشی.خلاصه تو آچاره فضای مارکتینگ خیلی جذابه و خیلی خوبه و ما تحت استرس کار انجام نمیدیم، و سر فرصت فکر میکنیم و بررسی میکنیم، و خداروشکر خداروشکر همه نتایج مثبت بوده و همه چی رو به پیشرفته.
به نظر شما مهمترین چالشهای بازاریابی دیجیتال در کشور ما چیه ؟
یکی از چالشهای دیجیتال مارکتینگ همین الان توی وضعیت ما همین بحث دلار و تحریمهاست. چون که ما از خیلی ابزارها استفاده میکنیم که خیلی از اونها فیلتر یا تحریم میشن و نمیتونیم براشون جایگزینی پیدا کنیم.جایگزینی که میخوایم براش داشته باشیم هم اون کارایی لازم رو نداره. یکیشون همین گوگل ادز هست. چند وقت پیش یکی از اکانت ما معلق شد و ما تا مدتها ادووردز رو نداشتیم و کاری نمیشد کرد. یکی باید میرفت از کانادا زنگ میزد و میگفت که اوکی بخدا این منم و فلان و … تا برامون بازش کنن. خلاصه داستان داشتیم.توی ابزارهای سئومون یک سری سایتها برای تحلیل و اینها استفاده میکنیم، بعد فرداش میای میبینی اینقدر اکانت پولیش گرون شده که صرفه نداره که بخوای تهیه بکنی. کلاً در نتیجه میشه گفت یکی از مشکلاتی که ما توی دیجیتال داریم بحثهای این چنینی هستش که البته داریم کار میکنیم، مورد آنچنانی نیست اما خب معضلیه که پیش میاد.
خیلی ممنون. برامون بگین اصلاً چطور با یکتانت آشنا شدید ؟ چه کمپینهایی ساختید ؟
من با یکتانت با یکی از اساتید دیجیتال مارکتینگم آشنا شدم که خیلی خوب مدیرعامل یکتانت رو میشناختن و میگفت که من خودم از کمپین تبلیغات همسان یکتانت استفاده میکنم. اون موقع تازه مبحث تبلیغات نیتیو خیلی باب شده بود و ما کلی استفاده کردیم. مهر و آبان سال 96 بود که من آشنا شدم با یکتانت.
کمیپینهایی هم که توی یکتانت ساختیم اکثرشون همسان بودن، تبلیغات بنری رفتیم و همچنین ریتارگتینگ رو به صورت تست رفتیم و الان دوباره داریم ریتارگتینگ رو ادامه میدیم. در کل خیلی خوب بوده در حالی که شاید برای ما سفارش و اردر نیاره. یعنی اون لحظه که کسی داره خبری رو میخونه و کلیک میکنه روی تبلیغات نیتیو آچاره، شاید اون لحظه هیچ سفارشی نخواد ثبت کنه اما به مرور که میریم جلوتر با کمپین ریتارگتینگ یه بار دیگه برگرده به ما و سفارشی رو ثبت میکنه.
در نهایت برای بالا بردن سطح ترافیک سایتمون و اینکه نرخ پرش (Bounce Rate) زیادی هم ممکنه برای سایتمون ایجاد بشه ما سعی میکنیم که کمپینهای محدودی بسازیم، با هر جایی کار نمیکنیم، با هر مدیایی کار نمیکنیم. اما تا به اینجا خوب تونستیم از یکتانت نتیجه بگیریم.
تجربه شما در استفاده از یکتانت چطور بود ؟
اول اینکه من یکتانتیها رو خیلی دوست دارم، هم از دوستانم بودن که با هم، همدانشگاهی بودیم و هم تیمتون رو از نزدیک دیدم، از یکپارچگیتون خیلی شگفت زده شدم. واقعاً و همیشه تعریف شما رو به بچههای شرکت کردم که یه تیمی بودن که بچههاشون خیلی یکپارچه و منظم کار کردن که من رو تحت تاثیر قرار دادن. ازین بابت بهتون خیلی تبریک میگم.
در رابطه با مزیت یکتانت میخوام به پنل کاربری خیلی خوبش که در اختیار ماست اشاره کنم. خودمون میدونیم چکار کنیم، ، خودمون شروع میکنیم، خیلی درگیر این نیستیم که بخوایم زنگ بزنیم، آی چی شد این کمپین و واقعاً همه چی دست خودمونه و هروقت بخوایم از تیمتون برای بهبود کمپینها مشورت میگیریم.
از این بابت خوشحالم، این تنوعی که شما دارید توی سرویسهاتون میذارید، خیلی جذابه برام. یادم هست شما اول فقط تبلیغات همسان رو داشتین، بعد بنر اضافه کردید، الان هم که توی ریتارگتینگ خیلی خوب دارید کار میکنید. همین که دنبال بهبود محصولتون هستید و مدیاهای مختلف و روشهای مختلف دیجیتال رو دارید میآرید روی سیستمتون فوق العاده است.
مراحل طراحی یک کمپین بازاریابی مشخص از نظر شما چیه ؟
اول هدف رو مشخص میکنیم. یا آگاهی برند میخوایم یا گاهی اوقات میخوایم نصب اپ بگیریم یا میخوایم که ترافیک سایت رو ببریم بالا، یا میخوایم ثبت سفارش بگیریم. گاهی اوقات همزمانی این دو تا از اینها با هم رو داریم. متنساب با هدف کمپین طراحی میشه. مثلاً میبینیم که از چه پارتنری میتونیم استفاده کنیم، اینجا بریم نصب اپلیکیشن با کدوم شرکت کار کنیم، اینجا بریم برای سایتمون با کی کار کنیم، و اصلاً خودمون کمپینمون رو چطوری اندازهگیری کنیم.
میزان بودجه هم که در نظر میگیریم خب با توجه به تجربههایی که از قبل داشتیم و اینکه واقعاً بودجه به درستی هزینه بشه و به اون تارگتها برسه اندازهگیری میکنیم. ما هر هفته میزان بودجهای که مصرف شده رو بررسی میکنیم، و اگر کم و زیاد بشه علتش رو میبینیم چیه، اگر زیادش کردیم و دیدم سفارش بیشتری گرفتیم خب همین سیستم میریم جلو. و همیشه هم اینجوری بوده که هر چی کمتر بودجه صرف کردیم کمتر هم به اون تارگتها رسیدیم، یعنی یه ارتباط خیلی مستقیم دارن.
یک دیجیتال مارکتر تازهکار از کجا شروع کند ؟ چه بخواند ؟
دیجیتال مارکترهای تازهکار از این آکادمیهای که وجود داره میتونن استفاده کنن یا از جاهایی مثل بلاگ یکتانت. یک سری دورههای طولانی مدت دیجیتال بگذرونن و به صورت جدی این کورسها رو بگذرونن. از هر کدومشون یه ذره، یه ذره، یه ذره و بعدش ببینن توی کدوم حوزه علاقه دارن. بعضیها دوست دارن که کانتنت کار کنن، بعضیها دوست دارن که سئو کار کنن، بعضیها دوست دارن روی سوشال مدیا کار کنن یا بعضیا دوست دارن ادوردز و سئو کار کنن.
همه اینها بلاخره علاقشونو مشخص میکنه. به نظر من اگر که یک شرکتی کارآموز میخواد با توجه به این که دنیا داره به این سمت میره، اصلاً به پولش توجه نکنن اگر به پولش نیازی ندارن و حتماً یک دوره کارآموز هم باشن. یه جایی و بعدش بتونن به عنوان کارشناس تو همون جا یا جای دیگه جذب بشن. گوگل ادز هم همینه شما میری میگی خب کمپین رو این شکلی بسازم تیتر جذاب تبلیغاتیشو این کارو کنم. قیمت کلیکش رو این کارو کنم، اما تا زمانی که اجرا نکنی دستت نیاد پول تو دستت نیاد و نتونی خرج کنی و استفاده کنی، چیزهایی که یاد گرفتی هیچ ارزشی نداره.
در انتها از شما خیلی ممنونم. ممنونم از یکتانت که توی بازهای به ما خیلی کمک کرد، اون اوایل کاری که میخواستیم بیایم سایتمون رو پروموت بکنیم جدا از فضای اپلیکیشن خیلی همراه ما بودید، خیلی به ما کمک کردید. از تیم فعالتون، از تیم خلاقتون هم خیلی ممنونم. اگر بازم هر سؤال دیگهای هستش من در خدمت شما هستم.
بسیار عالی
ممنون از اینکه تجربیات مدیران رو با دیگران به اشتراک میزارید.
خیلی عالی
براتون آرزوی موفقیت دارم. آدم لذت میبره وقتی میبینه ایده های نو وارد عرصه رقابت میشن