کلمهی استراتژی همانقدر که پیچیده به نظر میرسد، بار معنایی سادهای دارد. بیایید با یک مثال شروع کنیم. یک مسافرت دستهجمعی را به خاطر بیاورید. در اینجور مسافرتها، معمولا یک نفر مسئول برنامهریزی میشود؛ او پس از تعیین مقصد مشخص میکند از چه مسیری به شهر مورد نظر برسیم، چه زمانی و از کجا حرکت کنیم، قرار است کجا اقامت کنیم، چه وسایلی نیاز داریم و چه کسانی این وسایل را تامین میکنند، چه کسی مسئول هماهنگی صبحانهای است که قرار است بین راه نوشجان کنیم و مواردی از این دست. تمام این موارد در کنار هم، استراتژی سفر ما را میسازند. در بازاریابی دیجیتال نیز این مفهوم اهمیت بسیار زیادی دارد. در این مقاله میخواهیم شما را با این مفهوم و مراحل تدوین یک استراتژی موثر بیشتر آشنا کنیم. (چنانچه قصد یادگیری و آموزش دیجیتال مارکتینگ را دارید، میتوانید از شرایط برگزاری دورههای آکادمی نوا اطلاع کسب کنید!)
فهرست مطالب
- استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست؟
- مراحل تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ
- مزایا و اهمیت استراتژی دیجیتال مارکتینگ
- نمونههایی از کاربردیترین استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ
- چه مواردی باعث اثربخشی بیشتر استراتژی بازاریابی دیجیتال میشود؟
- نکات بیشتر برای داشتن استراتژی بازاریابی دیجیتال مناسب
- اگر استراتژی دیجیتال مارکتینگ نداشته باشیم با چه مشکلاتی روبرو میشویم؟
- چقدر بودجه برای دیجیتال مارکتینگ نیاز داریم؟
- استراتژی دیجیتال مارکتینگ براساس فریم ورک RACE
- فریم ورک RACE چیست و چه بخشهایی دارد؟
استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست؟
یک تعریف آکادمیک میخواهید؟ استراتژی دیجیتال مارکتینگ ارزیابی اهداف مشخصی است که از طریق کانالهای مختلف، قابل دستیابی هستند.
تعریف سادهترش اما این است: استراتژی بازاریابی دیجیتال برنامهای است که به شما کمک میکند به اهداف کسبوکاری خود برسید و در راه رسیدن به این اهداف از ابزارهای موجود، کمپینها و کانالهایی مثل رسانههای فردی، پولی و اکتسابی استفاده کنید. در این مقاله میخواهیم مسیری برای ساخت یک استراتژی منسجم و کارآمد به شما معرفی کنیم. ادامهٔ مقاله را از دست ندهید.
در این دورهٔ ۴ ساعته با کمک اساتید باتجربه یاد میگیرید چطور بنر، ویدیو و متن تبلیغاتی عالی و موثر را خودتان آماده کنید تا بازدهی تبلیغات را چند برابر کنید!
مشاهده دورهمراحل تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ
برای راحتی درک مسیر، ما آن را به ۷ مرحله تقسیم کردهایم.
گام اول: برای خریداران خود، پرسونا بسازید
اولین چیزی که برای هر نوع بازاریابی باید بدانید، این است که بازاریابی شما قرار است کدام دسته از افراد را مورد هدف قرار دهد و دقیقا میخواهید چه کسی را جذب کنید. کاربرد ایجاد پرسونای خریداران همین است که به شما در تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ کمک کند. پرسونا ساختن یعنی شما از قبل بدانید چه کسی به احتمال زیاد مشتری شما خواهد بود و در واقع ویژگیهای مشتری هدف خود را حدس بزنید.
برای مثال اگر کسبوکار شما در حوزهی پوشاک است باید ببینید مشتری هدف شما در چه سن و سالی است، چه جنسیتی دارد، حدود قد و وزنش چقدر است، چه سرگرمیهایی دارد، شغلش چیست و اطلاعاتی مانند این. هرچقدر این اطلاعات جزییتر باشند، شما میتوانید نیازهای مشتری خود را بهتر برآورده کنید. سایت HubSpot امکانی برایتان فراهم کرده است که بتوانید تا سه پرسونا به صورت رایگان بسازید. برای یادگیری بهتر این ابزار اینجا کلیک کنید. در تصویر زیر نمونهای از پرسونا را مشاهده میکنید.
گام دوم: اهداف و منابع خود را مشخص کنید
هدف هر بخش از کسبوکار باید در راستای هدف کلی بیزنس باشد. مثلا اگر هدف شما این است که درآمد خود را در سال جاری ۲۰٪ افزایش دهید، ممکن است همکاران بخش بازاریابی شما به دنبال افزایش ۵۰ درصدی گرفتن لید باشند، تا هدف کلی کسبوکار را محقق کنند. هدف بازاریابی شما، هرچیزی که باشد، به منابع مناسبی احتیاج دارید تا رسیدن به آن ممکن شود. این منابع میتوانند ابزارهای فیزیکی مثل تجهیزات بهروزتر برای فیلمبرداری باشند، یا ایجاد یک کانال جدید مانند ایمیل مارکتینگ برای ارتباط با مخاطبان یا حتی یک فرد متخصص.
گام سوم: کانالهای دیجیتال مارکتینگی که در اختیار دارید را ارزیابی کنید
خیلی وقتها پیش میآید که موقع مرتب کردن کمد ابزار یا لباسهایمان به یک مورد بر بخوریم که اصلا وجودش را فراموش کرده بودیم. برای اینکه چنین اتفاقی دربارهٔ کانالهای دیجیتال مارکتینگمان نیفتد، بهتر است یک لیست از این کانالها داشته باشیم.
باید بدانید چه کانالهایی برای دیجیتال مارکتینگ در اختیار دارید. هر کانالی در اختیار دارید را در یک spreadsheet جمعآوری کنید. حالا یک نمای کلی از رسانههایی که در دسترس شماست پیش روی خود دارید. این رسانهها به سه دسته تقسیم میشوند. رسانههای فردی، اکتسابی و پولی که در زیر توضیح مختصری از آنها را میخوانیم.
- رسانهی فردی یا owned media هر دارایی دیجیتالی است که مخصوص به برند شماست؛ مانند وبسایت برند، اکانت اینستاگرامی که در اختیار دارید، بلاگی که در آن مینویسید و هر ابزار دیجیتال دیگری که به آن دسترسی دارید.
- رسانهی اکتسابی یا earned media به اعتباری میگویند که شما از طریق بازاریابی دهانبهدهان (Word Of Mouth) کسب کرده باشید. ممکن است این رسانه کارهای مربوط به روابط عمومی شما باشد، محتوایی باشد که شما در بلاگ خود منتشر کردهاید و چندین بار به اشتراک گذاشته شده است یا تجربهی رضایتبخش یک مشتری باشد. رسانهی اکتسابی تصدیقی است که شما با استفاده از این روشها بدون پرداخت هیچ هزینهای به دست آوردهاید.
- رسانههای پولی یا paid media آن دسته از رسانهها هستند که شما در ازای دیده شدن در آنها باید هزینهای را پرداخت کنید. این دسته شامل ابزارهایی مثل گوگل ادز، پستهای اسپانسردار در شبکههای اجتماعی، تبلیغات بنری در وبسایتها، تبلیغات تلویزیونی یا هر وسیلهی دیگری است که با این سیستم کار کند.
مشخص کردن دقیق این کانالها و انواع آنها به شما کمک میکند از ابزارهای خود دقیقتر و در جخت اهداف خود استفاده کنید.
گام چهارم: برای تولید محتوای خود برنامهریزی کنید
محتوا، که بخشی از رسانههای فردی هر برند است، قلب دیجبتال مارکتینگ محسوب میشود. هر پیامی که برند شما ارسال میکند میتواند به عنوان محتوا شناخته شود؛ از صفحهٔ «دربارهی ما» گرفته تا پستهای بلاگ و کتابهای الکترونیکی (e-book) منتشر شده. محتوا، بازدیدکنندگان شما را به لید تبدیل میکند و حضور آنلاین شما را بهبود میبخشد.
برای بهبود کمپینهای رسانهی فردی و محتوای خود میتوانید از تکنیکهای زیر استفاده کنید:
- محتواهای فعلی خود را بررسی کنید.
- کمبودهای محتوا را شناسایی کنید.
- یک برنامهی منسجم برای تولید محتوا بنویسید.
گام پنجم: کمپینهای رسانههای اکتسابیتان را بررسی کنید
مرحلهی بعدی در تدوین استراتژی بازاریابی دیجیتال این است که به کارهایی که تا امروز برای بازاریابی برند خود انجام دادهاید فکر کنید و به کارامدی هر یک امتیاز دهید. برای راحتی کار خود میتوانید از ابزاری مثل Google Analytics استفاده کنید. به آنها رتبه دهید و مشخص کنید بیشترین جذب ترافیک و لید از کدام بخش بوده است، کدام پست شما در شبکههای اجتماعی بیشتر به اشتراک گذاشته شده است یا کدام تدبیر شما رضایت مشتری را به همراه داشته است و مواردی از این دست. روی نقاط قوت خود تمرکز کنید. نقاط ضعف خود را بشناسید، آنها را اصلاح یا با کمپینهای دیگر جایگزینشان کنید.
گام ششم: کمپینهای رسانههای پولیتان را بررسی کنید
مانند آنچه در مرحلهٔ قبل انجام دادید این بار کمپینهای پولی خود را بررسی کنید. مثلا بررسی کنید که آیا تبلیغات تلویزیونی که چند ماه پیش پخش کردید، نتیجهٔ مثبتی داشته است یا خیر. پلتفرمهای مختلفی که در آنها تبلیغات پولی انجام دادهاید را بررسی کنید و نقاط ضعف و قوت هر یک را بشناسید. تصمیم بگیرید که آیا تداوم تبلیغات در هرکدام از پلتفرمها بهینه است یا نه و اینکه کدامیک از آنها بیشتر برای رسیدن به اهدافتان به شما کمک میکنند.
گام هفتم: تمام گامهای بالا را در کنار هم به کار بگیرید
با ساخت پرسونای خریدار توانستید او و نیازهایش را بشناسید، سپس هدف و ابزارهایتان را شناختید، با بررسی کانالهای مختلف بازاریابی که تاکنون از آنها استفاده کردهاید توانستید ببینید کدامیک مؤثرتر بودهاند و حالا وقت آن است که از تمام این مراحل استفاده کنید و یک سند استراتژی جامع برای خود تهیه کنید و مطابق با آن پیش بروید. سند استراتژی شما نقشهی راه موفقیتتان است. بهتر است استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود را برای طولانی مدت، حدودا ۶ تا ۱۲ ماه، برنامهریزی کنید. این نکته به شما و تیمتان کمک میکند بدانید هر کاری را دقیقا تا چه موقع باید تمام کرده باشید.
مزایا و اهمیت استراتژی دیجیتال مارکتینگ
- اولین و مهمترین مزیت این است که به کار شما نظم میدهد و روند کار (workflow) شما را مشخص میکند.
- داشتن یک رویکرد استراتژیک کمک میکند که برند شما دیده شود.
- از دیگر مزیتهای استراتژی بازاریابی دیجیتال این است که علمی و مبتنی بر تحقیقات است. به غریزهٔ خود توجه نکنید. هنگام کار همه چیز باید علمی و دقیق باشد.
- اهداف بازاریابی و فروش را در یک راستا قرار میدهد. با داشتن یک استراتژی مشخص، بخشهای مختلف یک کسبوکار ملزم میشوند در جهت ویژن (vision) شرکت گام بردارند.
- شما با استفاده از استراتژی میتوانید به اهداف خود برسید. ممکن است هدف شما افزایش ترافیک سایت باشد، یا شاید بخواهید روی افزایش فروش متمرکز شوید. استراتژی دیجیتال مارکتینگ به شما کمک میکند بتوانید در مسیری هموارتر به سمت اهدافتان پیش بروید.
نمونههایی از کاربردیترین استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ
شاید بتوان صدها نقشهٔ راه مختلف با تمرکز بر قسمتهای مختلف دیجیتال مارکتینگ برای کسبوکارها تبیین کرد. در ادامه چند نمونهٔ معروف را با هم مرور میکنیم، البته که این موراد وحی الهی نیستند و قطعا هر کسبوکاری با توجه به شرایط خودش، استراتژی متفاوتی را میطلبد. اما برای ایده گرفتن میتوانید با خواندن ادامهٔ این بخش شروع کنید.
۱. انتشار بلاگپست با نگاهی بر سئو
وقتی از بلاگپست صحبت میکنیم، منظورمان این نیست که دربارهٔ اتفاقات روزمرهٔ خود در بلاگتان مطلب بنویسید.
نیاز کاربرهایی که میخواهید هدف قرار دهید را بشناسید و برای رفع نیازشان در بلاگتان محتوا تولید کنید. این کار میتواند بسیار مفید باشد چرا که مرحلهٔ اول بازاریابی ربایشی است. با مطرح کردن دغدغهٔ کاربر و رفع نیازش میتوانید در او اعتماد ایجاد کنید و نظرش را به برند خود جلب کنید.
چطور میتوانید نیاز او را بسنجید؟ تکنیکهای سئو اینجا به کمک شما میآیند. با در نظر گرفتن سرچهای افراد میتوانید آنها را تارگت کنید، برایشان محتوا تولید کنید و در نهایت آنها را به سمت استفاده از محصولات یا خدمات خود سوق دهید.
۲. بازاریابی ویدیویی در یوتیوب
یک ویدیوی پر زرق و برق با افکتهای به جا و موزیک جذاب قطعا نظر هر کسی را جلب میکند. این روزها که بازار ولاگها بسیار داغ شده است و افراد بیشتری در یوتیوب فعالیت میکنند، چرا از این فرصت برای کسبوکار خود استفاده نمیکنید؟
انتشار ویدیو به صورت منظم در یوتیوب میتواند شما را از سایر رقبایتان جلو بیندازد و به جذابیت برند شما اضافه کند. اگر در ابتدای راه نوشتن استراتژی خود هستید، روی ویدیو جدی تر فکر کنید.
۳. بازاریابی شبکههای اجتماعی
تعریف کردن از مزایای شبکههای اجتماعی کمی تکراری است. همهٔ ما میدانیم این روزها این شبکهها چقدر طرفدار پیدا کردهاند و همهگیر شدهاند. نکتهای که لازم است در نظر بگیریم این است که بسیاری از افراد این روزها به مطالب منتشر شده در شبکههای اجتماعی اعتماد میکنند و نظرشان دربارهٔ کسبوکارهای فعال در این پلتفرمها مثبت است. از این فرصت استفاده کنید و با مخاطبانتان ارتباط برقرار کنید، مطالب سرگرمکننده و مفید برایشان تولید کنید و سعی کنید نگاه آنها را به سوی خود بکشانید.
۴. تولید پادکست
پادکستها روز به روز دارند جای خود را در میان مردم بیشتر پیدا میکنند. چرا در لحظات مخاطبان خود حضور نداشته باشید؟ صدای شما میتواند در ترافیک مسیر بازگشت به خانه، در جاده یا حتی هنگام رسیدگی به کارهای منزل، در گوش مخاطبانتان طنینانداز شود.
اختصاص بخشی از استراتژی دیجیتال مارکتینگ به پادکستینگ میتواند گزینهٔ مناسبی برای برند شما باشد اگر حرفهای جدیدی برای زدن دارید یا میتوانید محتوای مرتبط و جذابی برای کاربران خود تولید کنید.
حتی اگر تازه شروع کردهاید و نمیخواهید بار سنگین بردارید، میتوانید در پادکستهای دیگران مهمان شوید یا اسپانسر یک اپیزود از یک پادکست مطرح باشید.
۵. ایمیل مارکتینگ
شاید فکرش را هم نکنید اما ایمیلمارکتینگ میتواند یک راه بسیار به صرفه و اثرگذار برای ارتباط با مشتری/مخاطبهایتان باشد. شما میتوانید با ارسال خبرنامه، محتواهای جذاب و آموزشی برای کاربران خود، آنها را به برند خود متمایل کنید و در آنها اعتماد ایجاد کنید.
پیش از هر کاری برای شروع ایمیل مارکتینگ لازم است که از مخاطبان وبسایتتان بپرسید آیا میخواهند ایمیلهای شما را دریافت کند؟ و از آنها آدرس ایمیل دریافت کنید.
جمعآوری یک لیست ایمیل درست و حسابی ممکن است سالها طول بکشد. اما شما ناامید نشوید. در نهایت چیزی که برای شما مهم است این است که در مخاطبتان احساس مثبت ایجاد کنید. پس مسیر درست را برای آن انتخاب کنید و کمی صبور باشید.
۶. ایجاد فرومهای مرتبط (تالارهای گفتوگو)
شاید فکر کنید تالارهای گفتگو دیگر از مد افتادهاند و کسی به سراغ آنها نمیرود. اما اینطور نیست. به راحتی میتوانید با پاسخ به سوالات مخاطبانتان، آنها را شیفتهٔ برند خود کنید.
توجه کنید که در خلال بحث در فرومها به ظور مستقیم محصولات خود را پروموت نکنید. همچنین قبل از لینک دادن به مقالات و مطالب بلاگ خود کمی تعلل کنید! حواستان باشد که صحبت در فرومها مثل راه رفتن روی لبهٔ یک تیغ است. شما در این فضا حضور دارید تا فقط اعتماد مخاطب را جلب کنید و با تعریف کردن مستقیم و غیرمستقیم از خودتان، دقیقا برعکس این اتفاق رخ میدهد.
۷. تبلیغات
یکی از استراتژیهای معروف دیجیتال مارکتینگ استفاده از تبلیغات پولی هستند. خیلی از کسبوکارهای کوچک، تبلیغات انجام نمیدهند چون فکر میکنند برایشان هزینهبر است. در حالی که این تفکر چندان درست نیست. هیچ چیز رایگانی وجود ندارد زیرا همه چیز به زمان احتیاج دارد و زمان همان پول است! با این تفکر میتوانید خود را مجاب کنید که استفاده از تبلیغات چندان هم گزینهٔ پرهزینهای نخواهد بود!
تبلیغات میتوانند به صورت تبلیغات در وبسایتها، در اپلیکیشنهای موبایل، تبلیغات در گوگل یا در شبکههای اجتماعی باشند. اینکه از چه راهی استفاده میکنید بستگی به نوع کسبوکار شما، مخاطبانتان و بودجهای که میخواهید هزینه کنید دارد. پیشنهاد ما این است که پیش از شروع تبلیغات یا چیدن استراتژی بر اساس آنها، با افرادی که در این زمینه به شما مشاوره میدهند صحبت کنید تا تصمیم درستی بگیرید.
چه مواردی باعث اثربخشی بیشتر استراتژی بازاریابی دیجیتال میشود؟
رعایت نکات زیر میتواند به شما کمک کند از یک استراتژی بازاریابی دیجیتال اثربخش بهرهمند شوید.
۱. استراتژی مارکتینگ خود را گاهگداری بسنجید
رعایت تمام اصولی که تا به اینجا به آنها اشاره کردیم میتواند شما را به داشتن یک استراتژی ناب برساند. اما دقت کنید که شرایط همیشه یکسان نیست. ممکن است با تغییر شرایط (مثلا اضافه شددن محصولات جدید)، استراتژی شما نیز نیاز به تغییراتی داشته باشد.
اگر استراتژی خود را به صورت مداوم مورد بررسی قرار دهید، میتوانید مطمئن باشید که همگام با نیازهای مشتری پیش میروید و چیزی را از قلم نمیاندازید. دیجیتال مارکترها به agile بودن معروف هستند، پس باید این نکته را در نظر بگیرید که قرار نیست همه چیز را به حال خود رها کنید.
۲. ارزش طول عمر مشتری (CLV) را بالا ببرید
حفظ مشتری از جذب مشتری سادهتر است؛ بنابراین بهتر است سعی کنید ارتباطتان را با مشتریهای فعلی به بهترین نحو ادامه دهید تا پشتیبان کمپینهای مارکتینگیتان باشند و به رشد بیزینس شما کمک کنند. برخی کارهایی که میتوانند باعث افزایش CLV شوند عبارتند از:
- شناسایی مشتریهای ارزشمند
- ایجاد تعامل با مشتریها در تمام پلتفرمها
۳. از تجزیه و تحلیلهایی استفاده کنید که پیشگویی میکنند
تجزیه و تحلیل پیشبینی کننده (predictive) تا حد خوبی در اندازهگیری و افزایش بازگشت سرمایه (ROI) موثر است. از دادههایی که حمعآوری کردهاید به نفع خود استفاده کنید و با استفاده از آنها رفتار کاربر را تحلیل و پیشبینی کنید. این تکنولوژی در بازاریابی بسیار ضروری است چرا که به شما این امکان را میدهد که مشتریهای بالقوهٔ خود را پیدا کنید و اقدامات خاصی برای آنها در نظر بگیرید.
۴. از اتوماسیون استفاده کنید
اتوماسیون به جزیی جداییناپذیر در بازاریابی تبدیل شده است. چرا؟ زیرا این سیستمها میتوانند ار پس انجام کارهای تکراری به خوبی بربیایند؛ شما دیگر لازم نیست نگران ارسال پیامک یا ایمیل خوشامدگویی باشید و میتوانید به کارهای مهمتر رسیدگی کنید.
با استفاده از یک اتوماسیون کارامد میتوانید کارهای تکراری خود را فاکتور بگیرید و در حالی که به بررسی کارهای روز خود مشغول هستید، داکیومنتها برای مشتری ایمیل میشوند، پیامکهای رمز عبور به دست مخاطبانشان میرسند و به سبدهای خرید نیمه رها شده رسیدگی میشود.
۵. محتوای مناسب کاربر تولید کنید
نیازهای کاربر را مورد بررسی قرار دهید و محتوایی متناسب با دغدغههای او تولید کنید. سعی کنید با محتواهایی که تولید میکنید، استفاده از محصولات یا امکانات خود را برایشان آسانتر کنید. فراموش نکنید که محتوا سنگبنای کمپینهای مارکتینگی شماست؛ پس حتما هنگام تولیدِ آن مخاطب هدف خود را در ذهنتان داشته باشید.
نکات بیشتر برای داشتن استراتژی بازاریابی دیجیتال مناسب
- تصمیم بگیرید میخواهید به چه هدفی برسید. اینکه بدانید هدفتان از اجرای یک کمپین چیست و آن را در جهت اهداف مجموعه قرار دهید بسیار مهم است.
- کمتر، بیشتر است (less is more). این شعار مینیمالیسم را جدی بگیرید. بسیاری از شرکتها به محض شروع کارشان در تمام شبکههای اجتماعی عضو میشوند در حالی که نمیتوانند همه را با هم مدیریت کنند. این کار اشتباهی است. محدود ولی پرقدرت شروع کنید.
- محتوای پربار و ارگانیک (طبیعی) تولید کنید.
- اعتبار خود را حفظ کنید. سعی کنید به هیچ بخشی از کار خود بیاعتنا نباشید. از شبکههای اجتماعی متناسب با کاربردشان استفاده کنید. مثلا دقت کنید که مسابقههای اینستاگرامی در توییتر جواب نمیدهند.
- روی تبلیغات متمرکز شوید. تبلیغات میتوانند به شما کمک کنند راحتتر به هدف خود برسید.
- کمپین خود را از چند جهت مورد حمله قرار دهید! بهتر است ابتدا خودتان به خودتان حمله کنید تا جلوی حملۀ دیگران را بعد از انتشار کمپین بگیرید. همهي جوانب کمپین را بسنجید. مراقب باشید مشکلی وجود نداشته باشد.
- بودجهٔ خود را در نظر بگیرید. متناسب با پولتان کار کنید و از قبل بدانید برای هر کار باید چه میزان هزینه کنید. در مسائل مالی همه چیز باید مشخص و دقیق باشد.
- بازار خود را کشف کنید. قرار نیست تمام آدمهای دنیا از محصول شما خبر داشته باشند یا از آن استفاده کنند. استراتژی خود را با توجه به افرادی بچینید که مطمئن هستید جزو بازار مخاطبان شما هستند.
- یادتان باشد که تجربهٔ کاربری همه چیز را مغلوب خود میکند. به مخاطب اهمیت دهید. شاید کلیشهای باشد اما اگر سعی کنید خود را واقعا به جای مخاطب بگذارید، نتیجهٔ متفاوتی خواهید گرفت.
اگر استراتژی دیجیتال مارکتینگ نداشته باشیم با چه مشکلاتی روبرو میشویم؟
برای پیشبرد هر کاری به برنامهریزی احتیاج داریم. اگر از قبل بدانیم برای یک کار چه اصولی را در نظر گرفتهایم و مقصدمان مشخص باشد احتمال اینکه در آن موفق شویم بسیار بیشتر است. اگر یک استراتژی منسجم نداشته باشیم کارهایمان دچار بینظمی میشوند، هماهنگی بین واحدهای شرکت از بین میرود و این بینظمی از چشم مشتری دور نمیماند.
برای مثال نداشتن زمانبندی مناسب برای تولید محتوا، باعث دور شدن مشتری از برند و فراموشی او میشود. همچنین اگر دقیقا ندانیم بودجهي خود را کجا و به چه صورت خرج کنیم، ممکن است شرکت با مشکل مالی مواجه شود.
چقدر بودجه برای دیجیتال مارکتینگ نیاز داریم؟
سؤالی که در ذهن خیلی از صاحبان کسبوکار یا کسانی که تازه میخواهند شروع به ایجاد کسبوکار کنند پیش میآید، این است که چه میزان از بودجه باید به دیجیتال مارکتینگ اختصاص داده شود؟
میزان بودجهای که بیشتر شرکتها برای بازاریابی خود طی یک سال در نظر میگیرند، بسته به نوع کسبوکار متفاوت است. به طور معمول شرکتها ۱۰ درصد فروش خود را به مارکتینگ اختصاص میدهند. اینکه از این ۱۰٪ چه میزانی را به دیجیتال مارکتینگ اختصاص میدهید، بستگی به سیاستهای شرکت و آنلاین یا آفلاین بودن حوزهٔ کاری شما دارد. شرکتهایی که کسبوکار آنلاین دارند، بودجهی بیشتری را به دیجیتال مارکتینگ اختصاص میدهند.
استراتژی دیجیتال مارکتینگ براساس فریم ورک RACE
برای تدوین استراتژی روشها و مدلهای مختلفی وجود دارد. فریم ورک RACE یکی از همین استانداردهای تدوین استراتژی و برنامه ریزی در بازاریابی اینترنتی است. در دنیا مدلها، الگوها، فریم ورکها، استانداردها، ماتریسها و… زیادی وجود دارند که به کمک آنها میتوانید برنامهریزی و مسیر کاری خود را مشخص کنید. احتمالا تا کنون مدلهایی چون AIDA، RACE، SOSTAC، SWOT، PESTLE، SMART، ۵S و… به گوشتان خورده باشد و با برخی از آنها سر و کار داشته باشید. میخواهیم بیشتر در مورد فریم ورک RACE و استراتژی بازاریابی دیجیتال بر اساس این فریم ورک صحبت کرده و ببینیم چطور میتوانیم استراتژی را با توجه به مدل RACE تدوین کنیم. (چنانچه میخواهید بدانید که swot چیست و چه مزایایی دارد، مطالعه این مقاله را پیشنهاد میکنیم)
با ایبوکهای یکتانت، از تولید محتوای حرفهای تا تبلیغات در گوگل را رایگان یاد بگیرید!
دانلود رایگانفریم ورک RACE چیست و چه بخشهایی دارد؟
این مدل مانند AIDA در واقع از چهار مرحله تشکیل شده است که هر حرف نشان دهنده اول یک کلمه است که در قسمت زیر میبینید:
- دسترسی (Reach)
- فعالیت (Act)
- تبدیل (Convert)
- تعامل (Engage)
در ادامه به معرفی این چهار بخش میپردازیم.
- دسترسی (REACH): این قسمت مربوط به دسترسی مخاطبان به ماست. در واقع Reach مربوط به افزایش آگاهی نسبت به برند، محصولات و خدمات در پلتفرمهای مختلف آنلاین است که براساس آن باید با تحلیل درست موقعیت فعلی در بازار بتوانیم ارزشهای پیشنهادی خود را به مخاطبان هدف برسانیم.
- اقدام (ACT): این مرحله به مجموعه اقداماتی اشاره دارد که در مخاطبان ایجاد علاقه و تمایل میکند تا بیشتر دربارهٔ ما و محصولاتمان بدانند و در قیف بازاریابی یک مرحله پایینتر بروند. طبیعتا این کار در بسترهای مختلف آنلاین کار سادهای نیست و باید با صرف هزینه و زمان برای تولید محتوا، تبلیغات آنلاین و برندسازی قویتر بتوانید به هدف خودتان برسید. در این مرحله مخاطبان بیشتر با شما آشنا شدهاند و به دنبال ارزشهای پیشنهادی، مزایای رقابتی، وجه تمایز و کسب اطلاعات بیشتر نسبت به محصولاتتان هستند. در این مرحله میتوانید از فعالیتهایی چون ثبت نام در خبرنامه، دنبال کردن شبکههای اجتماعی، ارائه تخفیف، بررسی محصولات و… استفاده کنید تا مخاطبان بیشتر با شما تعامل داشته باشند.
- تبدیل (CONVERT): حالا زمان آن رسیده که مخاطبان یا همان مشتریان بالقوه که به شما و محصولاتتان ابراز علاقه کردهاند به سمت قسمت پایین قیف بازاریابی هدایت کرده و آنها را به مشتری تبدیل کنید. این مرحله در واقع یکی از مهمترین قسمتهای فریم ورک RACE است؛ چراکه خرید نهایی در این بخش انجام میشود. بنابراین به هرشکلی که میتوانید در فضای آنلاین و آفلاین باید کاری کنید که کاربران تصمیم خود را برای خرید قطعی کرده و فرایند پرداخت را انجام دهند. در این قسمت یک کال تو اکشن (CTA) جذاب و کاربردی خیلی مفید خواهد بود.
- تعامل (ENGAGE): خیلیها معتقدند در مدل AIDA بعد از مرحلهٔ خرید، ارتباط ما با مشتری تمام نمیشود و یک مرحلهٔ رضایت (Satisfactory) نیز وجود دارد. در فریم ورک RACE نیز بعد از مرحلهٔ تبدیل کاربر به مشتری یا نهایی شدن خرید، شما همچنان باید رابطه و تعامل خود را با مشتریان حفظ کنید و در جهت وفادارسازی آنها بکوشید. باید تمام تلاشتان را به کار بگیرید تا بتوانید طول عمری مشتری را افزایش دهید.
فریم ورک RACE مانند مدلهای SOSTAC یا AIDA از جمله مدلهای استاندارد و مهم در فضای دیجیتال مارکتینگ هستند که به ویژه در تدوین استراتژیهای بازاریابی اینترنتی نقش بهسزایی دارند. در فریم ورک RACE با چهار مرحلهٔ دسترسی، اقدام، تبدیل و تعامل مواجه هستید که باید بین آنها هماهنگی خوبی ایجاد کنید تا در نهایت بتوانید فروش بیشتری داشته باشید و مشتریان وفادار بسازید.
سخن آخر
استراتژی دیجیتال مارکتینگ یکی از مهمترین عناصری است که شما برای شروع کار به آن نیاز خواهید داشت. یک برنامهٔ جامع به شما کمک میکند مسیر بهینهای را برای مدیریت کسبوکار خود در نظر بگیرید و تمام ابعاد را بسنجید. با کمال میل مشتاق خواندن نظرات و سؤالات شما در بخش دیدگاهها هستیم.
منبع: HubSpot
با زبان ساده و کاملا کاربردی به دور از زیاده گویی توضیح داده شده که برای من جالب بود
خیلی خوشحالیم اینو میشنویم 🙂
ممنون که به ما فیدبک میدین.