فروش تلفنی یکی از آن کارهایی است که حوصله و صبوری میخواهد؛ چراکه مشتری نباید ما را در گروه «تماسهای مزاحم و ناخوشایند» بگذارد.
نرخ تبدیل پایین تماسهای تلفنی باعث شده است که خیلیها دیگر سراغ آن نروند.
ولی بهجای اینکه ناامید شوید، تا آخر این مقاله با ما همراه باشید تا ببینید چگونه میشود نتیجهٔ بهتری از فروش محصول از طریق تماس تلفنی گرفت.
این شما و این ۱۷ نکتهٔ مهم و ضروری!
فهرست مطالب
- ۱. تماس خود را با انرژی و دوستانه شروع کنید
- ۲. تا آنجا که ممکن است، برای خود زمان بخرید
- ۳. بههیچوجه رقبای خود را خراب نکنید!
- ۴. سؤال کنید؛ کسی که سؤال میکند، کنترل صحبت را به دست میگیرد
- ۵. به مشتری برچسب «خوب» بزنید
- ۶. ایستاده صحبت کنید!
- ۷. در ابتدای تماس، بودجهٔ مشتری را بپرسید
- ۸. خونسردی خود را حفظ کنید
- ۹. احساسات مشتری را به گلوله ببندید!
- ۱۰. تمایز محصول را واضح و مشخص بیان کنید
- ۱۱. مشکل مشتری را حل کنید
- ۱۲. مشتری را از ترس از زیانکردن دور کنید
- ۱۳. در زمان درست تماس بگیرید
- ۱۴. گوش دهید و راهحل دهید!
- ۱۵. از جملههای کلیشهای برای پایان تماس دوری کنید
- ۱۶. برای هر دقیقه از تماس، برنامه داشته باشید!
- ۱۷. تماس خود را ضبط کنید و از آن یاد بگیرید
۱. تماس خود را با انرژی و دوستانه شروع کنید
فرض کنید تلفنتان زنگ میخورد و آن طرف خط فردی قصد فروش محصولی به شما را دارد. ترجیح میدهید فردی خسته و بیرمق با شما صحبت کند یا کسی که انرژی از صدایش منتقل میشود؟
به احتمال خیلی زیاد، فرد دوم را ترجیح خواهید داد.
اگر هدفتان از برقراری یک تماس تلفنی فقط فروش محصول باشد، موفق نخواهید شد! بیایید نگاه خود را همین حالا تغییر دهید.
ابتدا تلاش کنید رابطهای دوستانه با خریدار احتمالی شکل دهید و پس از آن، صحبت محصول یا سرویسی که قصد فروشش را دارید، پیش بکشید.
قاعدتاً برای شروع یک رابطه، بهتر است روی مسائل مثبت تمرکز داشته باشید.
مثلاً نباید بگویید: سلام، امروز هوا خیلی افتضاحه! در چنین حالتی، طرف مقابل حق دارد نخواهد چیزی از شما بخرد.
در عوض، میتوانید بگویید: سلام، به نظرم آخر هفتۀ خیلی خوبی منتظرمونه؛ هم برای شما و هم برای من.
طبق مطالعهای که روی هتلها انجامشده، این نتیجه به دست آمده که وقتی مسئول پذیرش با رویی گشاده صبح بخیر میگوید و یک نظر مثبت راجع به وضعیت آبوهوا ارائه میکند، میزان رضایت مهمانان هتل افزایش پیدا خواهد کرد.
میتوان به همین تحقیق تکیه کرد تا فروش تلفنی را به نتیجه برسانیم؛ بنابراین، سعی کنید آن دوست پرانرژی و خوشرویی باشید که همه آرزوی داشتنش را دارند.
در این دورهٔ ۴ ساعته با کمک اساتید باتجربه یاد میگیرید چطور بنر، ویدیو و متن تبلیغاتی عالی و موثر را خودتان آماده کنید تا بازدهی تبلیغات را چند برابر کنید!
مشاهده دوره۲. تا آنجا که ممکن است، برای خود زمان بخرید
زمان با ارزشترین دارایی هر انسان است. اگر فردی زمانش را در اختیار شما قرار دهد، احتمال تبدیلشدن او به مشتری هم بالاتر خواهد رفت.
جلب توجه مخاطب در تماسهای تلفنی بهمنظور فروش، فقط شروع کار است؛ مهم این است که بتوانید این توجه را برای مدتزمانی طولانیتر حفظ کنید.
طبق تحقیقات صورتگرفته، تماسی که تا ۵ دقیقه طول بکشد، احتمال موفقیت را به میزان چشمگیری افزایش خواهد داد.
البته که نمیتوانید در تمام این مدت متکلموحده باشید؛ یعنی میتوانید، اما نباید این کار را بکنید!
سعی کنید طرف مقابل را به صحبت بیاورید. طوری سناریو را طراحی کنید که آنها مجبور شوند صحبت کنند و از مشکلاتشان بگویند؛ مشکلات و دغدغههایی که شما میتوانید راهکارش را به آنها بفروشید.
وقتی صحبتکردن مشتری احتمالی شروع شد، تحت هیچ شرایطی وسط آن نپرید. با گوشی باز شنونده باشید و منتظر بمانید تا صحبتش تمام شود.
یادتان باشد، هرقدر تماستان بیشتر طول بکشد، احتمال اینکه بتوانید پروسۀ فروش را یک مرحله جلوتر ببرید هم بیشتر خواهد شد.
صحبت یکطرفه، دردی از شما به عنوان فروشندۀ تلفنی دوا نخواهد کرد؛ باید تلاش کنید تا گفتوگویتان به یک دیالوگ رفتوبرگشتی بدل شود.
پس بدون اینکه حوصله مخاطب را سر ببرید، تا جایی که ممکن است مکالمه را کش دهید! این یکی از مهمترین رموز فروش تلفنی است.
۳. بههیچوجه رقبای خود را خراب نکنید!
یک حقیقت غیرقابل انکار وجود دارد، آن هم اینکه کسی با پایینکشیدن دیگری بالا نرفته است! جدا از اینکه تخریب رقبا طی فرایند فروش تلفنی کاری اخلاقی نیست، باعث ایجاد ذهنیت منفی در مخاطب هم خواهد شد.
بر اساس یک اصل روانشناسی (spontaneous trait transference) است، وقتی از رقیب خود بدگویی میکنید، مخاطب ناخواسته آن صفات بد را به شما نسبت خواهد داد.
اینجا به ضربالمثلی از زبان جذاب فارسی میرسیم:
چاه مکن بهر کسی، اول خودت دوم کسی!
مثلاً اگر بگویید فلان رقیب گرانفروش است و محصولات بیکیفیتی عرضه میکند، مخاطب اینطور تصور میکند که شما گرانفروش هستید و محصولاتتان کیفیت مطلوبی ندارند.
دقیقاً از همان روشی که قصد داشتید رقیبتان را کوچک کنید، خودتان ضربه خواهید خورد.
سعی کنید روی خودتان تمرکز کنید. بهجای صحبت از کاستیهای رقبا، مزیتهایی را که خودتان ارائه میکنید، برجسته کنید تا نتیجۀ مطلوبی بگیرید.
به زبان سادهتر، نشان دهید چه فایدهای برای مشتری دارید. آن زمان است که خودش متوجه میشود منفعت شما بیشتر از محصول رقیب است.
۴. سؤال کنید؛ کسی که سؤال میکند، کنترل صحبت را به دست میگیرد
از منظر روانشناسی، مشتری نباید حس کند شما پای منبر رفتهاید و قصد کنترل مکالمه را دارید؛ پس بهگونهای گفتوگو را کنترل کنید که مخاطب نفهمد شما عنان کار را در اختیار دارید. چطور؟
اگر یادتان باشد، بالاتر گفتیم یکی از مهمترین نکات فروش تلفنی، افزایش زمانی است که در حال مکالمه هستید؛ همچنین اشاره کردیم به این منظور، باید سؤالات درستی را مطرح کنید تا مخاطب مشتاقانه وقت بگذارد و پاسختان را دهد.
کاربرد دیگر پرسیدن سؤال این است که میتوانید به مکالمه جهت دهید.
مثلاً اگر کارتان فروش ویدئوهای آموزشی سئو است، راجع به چالشهای مشتری در رابطه با گرفتن رتبههای برتر گوگل سؤال بپرسید. ببینید آنها چه روشهایی را امتحان کردهاند و چه نتیجهای از هرکدام گرفتهاند. (شناسایی نقاط درد و مشکل)
بعد از آن، بپرسید که چقدر حاضرند برای تصاحب صدر نتایج هزینه کنند. با مطرحکردن پرسشهای اینچنینی، گفتوگو را به سمتوسویی که میخواهید جهت خواهید داد.
با کنترل گفتوگو، پس از زندهکردن احساس نیاز، راهکار خودتان (محصول) را معرفی میکنید و شانس بیشتری خواهید داشت.
۵. به مشتری برچسب «خوب» بزنید
قبلاً در مقالۀ «استفاده از روانشناسی در فروش برای جذب مشتری (۳۲ تکنیک)»، راجعبه این تکنیک صحبت کردهایم. انسانها دوست دارند دستهبندی شوند.
برچسبها آنها را دستهبندی میکنند و به این ترتیب، مخاطبین حس میکنند به گروهی خاص تعلق دارند. توجه داشته باشید که این برچسبها باید مثبت باشند. مثلاً کسی دوست ندارد برچسب خسیس را روی خود داشته باشد.
در یک تحقیق انجامشده در رابطه با جذب سرمایه، به افرادی گفته شد که در بین برترین سرمایهگذاران قرار دارند.
نتیجه این شد که آنها سرمایۀ بیشتری تزریق کردند؛ چراکه از بودن در جمع برترینها احساس خرسندی میکردند.
در نظر داشته باشید که برچسبها نباید غیرواقعی و اغراقآمیز باشند؛ در این صورت، نتیجۀ عکس خواهید گرفت و اعتماد مخاطب سلب خواهد شد.
مثلاً چند وقت پیش یکی از فروشندههای تلفنی به یکی از همکارهای ما گفت از روی خط تلفن مشخص است که آدم بینیاز و پولداری هستید؛ چه نیازی است که قسطی بخرید!
همکار ما هم فرسنگها با آنها فاصله گرفت و به سراغ یکی دیگر از رقبا رفت؛ چون متوجه شد آنها هیچ توجهای به نیاز و خواستهٔ او نکردند و فقط سعی کردند با یک برچسب غیرواقعی، او را خام کنند.
۶. ایستاده صحبت کنید!
فکر میکنید حالا که تماس تلفنی است، هیچ اشکالی ندارد که روی تختتان دراز بکشید و با لباس راحتی تماس را برقرار کنید؟ کاملاً در اشتباهید!
از آنجایی که در فروش تلفنی، تنها نقطۀ تماس بین شما و مخاطب صدای شما است، باید هیجان مرتبط با محصول یا خدمتتان را از طریق صدای خود منتقل کنید.
تجربه ثابت کرده که ایستاده صحبت کردن، شما را در انتقال این حس یاری خواهد کرد.
همچنین، بهتر است در فضایی عمومی تماس را برقرار کنید و نه در اتاقی بسته و خالی از آدم.
۷. در ابتدای تماس، بودجهٔ مشتری را بپرسید
هرقدر هم محصول شما خوب و کارراهانداز باشد، اگر مشتری نتواند هزینۀ آن را پرداخت کند ارزشی ندارد! همۀ ما دوست داریم بنز سوار شویم، اما آیا توان خرید آن را داریم؟
اجازه دهید یک داستان از تجربۀ یکی دیگر از همکارانمان برایتان تعریف کنیم.
یکی از صرافیهای ایرانی رمزارز، بعد از ثبتنام هر کاربر، با او تماسهای تلفنی زیادی برقرار میکرد. تلفن همکار ما هم بعد از ثبتنام در این صرافی مدام زنگ میخورد و تشویق به خرید بیشتر رمزارز میشد.
در نهایت، طی یکی از این تماسها، همکار ما رکوپوستکنده گفت که بودجۀ زیادی در اختیار ندارد و نمیتواند بیش از این در این بازار سرمایهگذاری کند. بعد از این اتفاق، دیگر هیچ تماسی از جانب این صرافی گرفته نشد.
همکار ما هم بعد از این اتفاق، احساس بیارزشبودن کرد و دیگر هیچوقت سراغ آن صرافی نرفت. اگر اعضای تیم بازاریابی آن مجموعه همان اول راجعبه بودجۀ کاربرانشان سؤال بپرسند، احتمال رخدادن چنین اتفاقی کاهش پیدا میکند.
وقتی از ابتدا بدانید طرف مقابل چقدر توان مالی دارد، میتوانید گفتوگو را در جهت درست هدایت کنید و سرویس یا محصول مناسب بودجۀ ایشان را پیشنهاد کنید.
۸. خونسردی خود را حفظ کنید
اینکه انتظار داشته باشید نرخ تبدیل شما ۱۰۰ درصد باشد، مثل این میماند که در کویر دنبال کشتی بگردید!
امکان ندارد با ۱۰ نفر تماس بگیرید و هر ۱۰ نفر را به مشتری تبدیل کنید. طبق آماری که سایت Cognism منتشر کرده است، میانگین نرخ تبدیل در فروش تلفنی، تنها ۲ درصد است!
یعنی از هر ۱۰۰ تماسی که میگیرید، در نهایت ۲ نفر به پیشنهاد شما پاسخ مثبت میدهند.
این عدد نشان میدهد که نرخ تبدیل در این روش بسیار پایینتر از سایر روشهای فروش و بازاریابی است؛ بنابراین، صبوربودن یکی از مهمترین خصوصیاتی است که هر فروشندۀ تلفنی باید داشته باشد.
اجازه ندهید احساسات منفی بر شما غلبه کنند و احساس شکست سرتاسر وجود شما را بگیرد.
سعی کنید از هر تماس ناموفق درس بگیرید و بهتر شوید؛ در نهایت خواهید دید که افراد بیشتری پیشنهاد شما را پذیرفتهاند و مشتری شما شدهاند.
۹. احساسات مشتری را به گلوله ببندید!
علم روانشناسی، شواهد و تجربه ثابت کردهاند که عموم خریدهای مردم نه از روی منطق، بلکه ناشی از تحریک احساسات است.
در بسیاری از مواقع، جنبۀ احساسی انسان بر مغز و منطقش غلبه میکند و در حالی که هیچ نیازی به جاروی رباتیک ندارید، یکی از بهترین و گرانترین انواع آن را میخرید.
این موضوع در رابطه با فروش تلفنی هم وجود دارد. در گفتوگویی که برقرار میکنید، سعی کنید احساسات مشتری را هدف بگیرید.
در این حالت، میتوانید احتمال تبدیل یک مخاطب به مشتری را بالاتر ببرید؛ نکتهای که در بخش قبلی به آن اشاره کردیم.
برخی به اشتباه فکر میکنند بهتر است زمان بهدست آمده صرف معرفی ویژگیهای محصول شود؛ ولی باید روی برجستهکردن احساساتی که بهخاطر استفاده از محصول یا خدمت بهوجود میآیند، مانور داد.
مثلاً فروشندهٔ جاروی رباتیک میتواند تصویر یک زندگی جذاب، راحت و خاص را برای مشتری احتمالی تعریف کند. او را به جایی بکشاند که چشم خود را ببندد تا ببیند پا روی پا گذاشته است و رباتی دور خانه میچرخد و آن را برق میاندازد.
با پرداختن به چنین نکاتی، احساسات شروع به غلبه بر منطق میکنند. در نهایت، مشتری احتمالی به مشتری قطعی تبدیل میشود.
خلاصۀ این بخش در ۴ کلمه: دست روی احساسات بگذارید!
با ایبوکهای یکتانت، از تولید محتوای حرفهای تا تبلیغات در گوگل را رایگان یاد بگیرید!
دانلود رایگان۱۰. تمایز محصول را واضح و مشخص بیان کنید
کلی رقیب دیگر وجود دارند که در حال ارائۀ محصولی مشابه محصول شما هستند. از خودتان بپرسید چرا مشتری باید سراغ شما بیاید؟ نقطه تمایزی که نسبت به باقی رقبا دارید، پاسخ این پرسش است.
فرقی نمیکند در چه صنفی فعالیت دارید؛ در حال برطرفکردن هر نیازی که باشید، افراد و مجموعههای دیگری هم وجود دارند که دقیقاً همان کار شما را انجام میدهند.
پس برای اینکه بتوانید خودتان را در این ویترین شلوغ بیشتر نمایش دهید، باید نقطه تمایز واضح و مشخصی داشته باشید!
هنگام تماس بهمنظور فروش تلفنی، خیلی دقیق و دور از پیچیدگی فرقتان با رقبا را برای شنونده توضیح دهید.
مثلاً میتوانید تاکید کنید کت و شلوار برند شما دارای گارانتی تعمیر ۵ ساله است، یک دفترچهٔ راهنمای برای شستوشو و مراقبت از آن ارائه میکنید و از پارچههای درجهیک ایتالیایی استفاده میکنید. در حالی که رقیب اصلی شما نهایتاً ۷ روز اجازهٔ تست کتوشلوار میدهد.
ممکن است طرف مقابل، قبل از اینکه شما بخواهید راجع به تمایزتان بگویید، صحبت رقبیتان را پیش بکشد. از این فرصت نهایت استفاده را ببرید.
مثلاً ممکن است به قیمت پایینتر رقیب شما اشاره کند. اینجاست که باید برای پاسخگویی آماده باشید و یک دلیل مشخص ارائه کنید. یادتان نرود قرار نیست دربارهٔ رقیب بد بگویید.
میتوانید به متریال درجهیک خودتان اشاره کنید و بگویید قیمتها خاطره میشوند! کیفیت است که میماند. همچنین میتوانید به خیاطهای خارجی اشاره کنید.
۱۱. مشکل مشتری را حل کنید
چه چیزی بهتر از یک بار فروختن است؟ دو بار فروختن!
مسلماً ترجیح میدهید مشتریانی دائمی داشته باشید که بخشی از جریان درآمدی شما باشند. یک فروشندۀ خوب میداند حفظ مشتریان قبلی چقدر ارزشمندتر و راحتتر از جذب مشتری جدید است.
برای اینکه بتوانید مشتریان دائمی به دست آورید، باید واقعاً دردی از دردهای بیشمار مخاطب را درمان کنید. به این ترتیب، میتوانید رابطهای بلندمدت شکل دهید و یک چرخۀ درآمدی برای خود بسازید.
در نقطۀ مقابل، اگر بخواهید با فریب مخاطب، او را به خرید محصولی که فایدهای برایش ندارد، ترغیب کنید، تنها پس از یک بار فروش دیگر هیچ شانسی برای ارتباط گرفتن نخواهید داشت.
۱۲. مشتری را از ترس از زیانکردن دور کنید
بالاتر به یکی از مقالات قبلی خود لینک دادیم با نام روانشناسی فروش؛ اگر آن را خوانده باشید، میدانید اصل دوم در رابطه با زیانگریزی است.
بهزبان ساده، این اصل میگوید انسانها تمام تلاششان را میکنند که از ضرر فرار کنند. دلیل بسیاری از مقاومتها در برابر پیشنهادات هم همین تلاش برای زیان ندیدن است.
سؤالی که در این شرایط در ذهن مخاطب شکل میگیرد این است: آیا واقعاً این محصول به درد من میخورد؟
باید برای متقاعد کردن شنونده و برطرفکردن دغدغههایش تلاش کنید. در عین حال، با استفاده از عباراتی مثل موارد زیر، خیال او راحت کنید که ضرری در کار نخواهد بود:
- نصب سادهای دارد
- ۷ روز رایگان استفاده کنید
- اگر راضی نبودید، میتوانید محصول را پس دهید
- بهازای ۳ ماه اشتراک، حساب شما یک ماه رایگان تمدید میشود
- تا ۲ هفته ضمانت بازگشت کالا داریم
- پایینترین قیمت را تضمین میکنیم
- کیفیت و اصالت جنس را تضمین میکنیم
- نسخهٔ آزمایشی را امتحان کنید
۱۳. در زمان درست تماس بگیرید
اینکه در زمان درست تماس بگیرید بسیار مهم است! هرقدر هم محصولتان خوب باشد و از تکنیکهای فروش تلفنی بهدرستی استفاده کنید، اگر تماستان بیموقع باشد فایدهای نخواهد داشت.
بسته به صنعتی که در آن فعالیت میکنید، زمان مناسب برای تماس هم فرق میکند؛ همچنین مخاطبان هدفتان هم در این زمانبندی اثرگذار هستند.
مثلاً تماس با یک کارمند با یک دانشجو متفاوت است؛ چه زمان و چه حتی روزی که میخواهید تماس بگیرید.
با این وجود، گفته میشود دو بازۀ زمانی قبل از ناهار و قبل از پایان روز کاری، زمانهای مناسبی برای برقراری تماس بهمنظور فروش تلفنی هستند.
۱۴. گوش دهید و راهحل دهید!
چند باری در متن به لزوم دوطرفه بودن مکالمه اشاره کردیم. طبق مقالهای در Sales Hacker، برترین فروشندگان تلفنی، نهایتاً ۴۶ درصد از زمان تماس را صحبت میکنند؛ در حالی که فروشندگان ضعیفتر، ۶۸ درصد صحبت میکنند.
این موضوع اهمیت گوش دادن را نشان میدهد.
وقتی فعالانه گوش میکنید، این حس به مخاطب القا میشود که ارزش دارد و احتمال خرید بیشتر خواهد شد.
برای اینکه مشتری مطمئن شود صحبتهایش را شنیدهاید، باید بر اساس گفتههای او سؤال بپرسید و مکالمه را ادامه دهید.
۱۵. از جملههای کلیشهای برای پایان تماس دوری کنید
جمعبندی یک تماس تلفنی که بهمنظور فروش برقرار شده، بهاندازۀ شروع آن اهمیت دارد. سعی کنید از جلماتی که بهخاطر زیاد استفاده شدن کلیشهای هستند خودداری کنید.
مثلاً نگویید «امیدوارم بهزودی با شما صحبت کنم». در عوض، میتوانید بگویید «نظرتان چیست که دوشنبۀ هفتۀ آینده مجدداً صحبت کنیم؟»
۱۶. برای هر دقیقه از تماس، برنامه داشته باشید!
قبل از تماس، باید خیلی خوب بدانید قرار است چه بگویید. در غیر اینصورت، احتمالاً حوصلۀ شنونده را سر خواهید برد و موفق نخواهید شد.
برای مثال، شروع تماس را به صمیمیشدن و پایینآوردن گارد شنونده اختصاص دهید. در ادامه، بهصورت خلاصه و کلی بگویید برای چه با او تماس گرفتید.
پس از آن، باید نقاط درد و مشکلات او را شناسایی کنید. پس از آن، ویژگیهای محصول را بهگونهای بیان کنید که نشان دهید برای رفع نیاز آنها، چه فایدهای دارد.
در صورت نیاز، برای ارائهٔ اطلاعات اضافه برنامه داشته باشید و دغدغههای احتمالی مخاطب را قبل از تماس شناسایی کنید.
به عبارتی، در راستای شنیدن فعال، حتماً در برنامهتان زمانی را به پاسخگویی اختصاص دهید. وقتی برای هر دقیقه از تماس برنامه داشته باشید، در مسیر ماندن راحتتر خواهد بود.
۱۷. تماس خود را ضبط کنید و از آن یاد بگیرید
هرکسی در هر زمینهای فعالیت میکند، باید دائماً از اشتباهات گذشته درس بگیرد و با بهبود آنها، روند کاری خود را بهتر کند. فروشندههای تلفنی هم از این قضیه مستثنی نیستند.
تماسهای خود را ضبط کنید و سر فرصت به آنها مجدداً گوش دهید. کدام روشها مؤثرتر بودند؟ چه لحنی برای متقاعد کردن مخاطب بهتر عمل میکند؟
یادتان باشد که تماسهای قبلیتان میتوانند بهترین آموزگارتان باشند. از آنها نهایت استفاده را ببرید.
تماس تلفنی اصولی = فروش بیشتر!
با رعایت ۱۷ نکته و تکنیک فروش تلفنی که با هم بررسی کردیم، بهبود اوضاع را در فروش شاهد خواهید بود.
همانطور که گفتیم، این روش درصد تبدیل بسیار پایینتری نسبت به باقی روشها دارد، ولی همچنان یکی از پرطرفدارترین آنها میان کسبوکارها است.
خلاصه که اگر سراغ این روش رفتید، صبوری را فراموش نکنید که با عجول بودن فقط خودتان را اذیت خواهید کرد.
اینها فقط بخشی از رموز بودند؛ بدون شک، شما هم تجربیاتی در این زمینه دارید. اگر همین طور است، روشهای دیگر را برایمان در بخش نظرات بنویسید.
منابع:
Hubspot | Indeed | Salesforce | Sopro
خیلی ممنونم بابت مقالتون مفید بود
خیلی خوشحالیم اینو میشنویم 🙂
ممنون از شما که به ما فیدبک میدین.
خیلی نیاز دارم به تکنیک فروش و بازاریابی کارمو تازه شروع کردم لطفااا بیشتر صحبت کنید
چند مقاله معرفی کردیم تا با سایر استراتژیها و تکنیکها بیشتر آشنا شین.
امیدواریم این مقالهها به دردتون بخورن.
بسیار ممنون از مطلب عالیتون عالی و مفید بود
خوشحالیم این مقاله برای شما مفید بوده 🙂
ممنون از شما که به ما فیدبک میدین.
کاش بیشتر توضیح بدید متقاعد سازی مشتری
سلام
وقت بخیر
پیشنهاد میکنیم مقالههای زیر رو هم مطالعه کنین:
استفاده از روانشناسی در فروش برای جذب مشتری! (۳۲ تاکتیک کاربردی)
بازاریابی تلفنی چیست؟ (+ معرفی تکنیکهای کاربردی)
معرفی بهترین استراتژی های فروش + راهنمای تدوین استراتژی!
خلاصه و کوتاه و مفید بود .
ممنونم از نویسنده مقاله
خوشحالیم اینو میشنویم 🙂
ممنون از شما که به ما فیدبک میدین.
عالی بوپ واقعا ممنون
خوشحالیم اینو میشنویم 🙂
ممنون از شما که به ما فیدبک میدین.
سپاس فراوان بابت مقاله خوب شما و توضیحات روان و ساده
خیلی خوشحالیم اینو میشنویم و برای ما ارزشمنده 🙂
ممنون از شما که به ما فیدبک میدین.
نکات ارزشمندی رو عنوان کردین که به عنوان یه فروشنده بارها باهاش برخورد داشتم
خیلی خوشحالیم اینو میشنویم و برای ما ارزشمنده 🙂
ممنون که به ما فیدبک میدین.