با تخفیف تبلیغ کن، بعد از بلک‌فرایدی قسطی پرداخت کن! تا ۵۰٪ تخفیف در ۱۳ سرویس مختلف

اجایل (Agile) چیست؛ نحوه مدیریت پروژه با رویکرد اجایل

اجایل (Agile) چیست؛ نحوه مدیریت پروژه با رویکرد اجایل

الان که اینجایید و این کلمات را می‌خوانید، احتمالاً جزو یکی از دسته‌های زیر هستید:

  • در حوزه‌های نزدیک به تکنولوژی کار می‌کنید
  • دوست دارید به این دسته از مشاغل وارد شوید و می‌خواهید اطلاعات بیشتری دربارهٔ آن‌ها داشته باشید
  • اسم مدیریت چابک یا اجایل را جایی – در پادکستی، کتابی یا هنگام معاشرت با دوستان – شنیده‌اید
  • مشغول کارهایی از جنس مدیریت محصول و مدیریت پروژه هستید
  • شاید پستی در لینکدین دربارهٔ این موضوع توجه شما را جلب کرده است
  • آدم جست‌وجوگر و اهل مطالعه‌ای هستید و از طریق جست‌وجو مهمان ما شده‌اید

به هر حال، درست آمده‌اید! ما قرار است در این مقاله به شما بگوییم اجایل چیست و به شما کمک کنیم دید خوبی دربارهٔ آن پیدا کنید.

پس تا آخر مقاله با ما همراه باشید تا چیزی از قلم نیفتد.

اجایل چیست؟

رویکرد اجایل (Agile) یک رویکرد برای مدیریت پروژه و توسعهٔ نرم‌افزار است که به شما کمک می‌کند ارزش‌ها را سریع‌تر و با سردرد کمتری به مشتریان خود ارائه کنید.

تعریف اجایل به زبان ساده عبارت است از:

رویکرد یا فلسفه برای مدیریت پروژه که هدف اصلی آن، دستیابی به یک هدف طی چند مرحلهٔ کوچک است.

در این رویکرد، به‌جای اینکه روی مدیریت از بالا به پایین، پیروی از یک برنامهٔ تعیین‌شده و تحویل یکجای پروژه تمرکز کنیم، تحویل سریع، سازگاری با تغییرات و همکاری و تعامل را در اولویت قرار می‌دهیم.

به‌طور کلی، رویکرد چابک برای سرعت‌بخشیدن به اعمال تغییرات و اصلاح پروژه است تا مشتری در نهایت راضی و خوشحال باشد.

آیا کسی بهتر از خود مشتری می‌تواند به شما بازخورد دهد؟ خیر! پس دریافت مداوم بازخورد از مشتری و تعامل با او، باعث می‌شود در نهایت، همه‌چیز بر وفق مراد دل مشتری و علایق او باشد.

تیم‌ها از روش چابک استفاده می‌کنند تا بتوانند به تغییرات بازار یا بازخورد مشتریان به‌سرعت پاسخ دهند؛ بدون اینکه برنامه‌های یک‌ساله‌شان را به هم بریزند.

در رویکرد اجایل، از تکرار و چرخه برای انجام پروژه استفاده می‌کنیم: پروژه را به چند بخش تقسیم می‌کنیم و در هر چرخه، یک بخش را انجام می‌دهیم تا خروجی خوبی در اختیار مشتری بگذاریم.

«برنامه‌ریزی کافی» و بخش‌بندی کار به قطعات کوچک و مکرر به‌ندازهٔ کافی به تیم شما اجازه می‌دهد که بازخورد را دربارهٔ هر تغییر جمع آوری کرده و آن را با هزینهٔ کم در برنامه‌های آینده بهبود بخشید.

چرخه‌های زندگی تکراری یا چابک، شامل چندین تکرار یا گام‌های فزاینده به سوی تکمیل یک پروژه هستند. رویکردهای تکراری در پروژه‌ها به‌طور مکرر به کار می‌روند تا سرعت و سازگاری را ترویج دهند؛ چراکه مزیت تکرار این است که می‌توانید همان طور که پیش می‌روید تنظیمات لازم را انجام دهید و به‌جای پیروی از یک مسیر خطی، تغییرات را اعمال کنید.

ارزش ها و اصول مانیفست مدیریت چابک در تغییرات سریع و موفقیت در شرایط عدم‌اطمینان و آشفته به ما کمک می‌کند.

چیزی را امتحان می‌کنید که فکر می‌کنید در مواجهه با عدم‌قطعیت ممکن است کارساز باشد، بازخورد دریافت می‌کنید و در صورت نیاز تنظیمات و اصلاحات را انجام می‌دهید.

مدیریت پروژه اجایل از چند جهت با متدولوژی های مدیریت پروژه سنتی متفاوت است:

  • رویکرد اجایل انعطاف‌پذیری و بهبود مستمر را نسبت به پیروی از یک برنامهٔ سخت در اولویت قرار می‌دهد. متدولوژی‌های چابک به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که با نیازها و اولویت‌های در حال تغییر، سازگار و پاسخ‌گو باشند.
  • بر همکاری بین تیم‌ها، مشتریان و ذینفعان تاکید می‌کند و ارتباطات باز و شفافیت را در طول چرخهٔ عمر پروژه تشویق می‌کند.
  • مدیریت چابک از یک دورهٔ زمانی کوتاه به نام اسپرینت (sprint)، برای مدیریت و ردیابی پیشرفت پروژه، با بررسی و ارزیابی منظم برای اطمینان از اینکه پروژه در مسیر خود باقی می‌‌ماند، استفاده می‌کند. (جلوتر دربارهٔ مفاهیمی مثل اسپرینت صحبت می‌کنیم)
  • روش Agile تلاش و توسعهٔ مداوم بر روی نرم افزاری را که در حال حاضر در حال استفاده کاربران است و می‌تواند از آنها فیدبک بگیرد و محصول را بهبود بدهد، ترجیح میدهد؛ به جای اینکه منتظر پایان پروژه بماند تا محصول نهایی تحویل داده شود.

به‌طور کلی، متدولوژی‌های اجایل بر تحویل و بهبود مداوم، انعطاف پذیری و مشارکت مشتری تمرکز دارند. در مقابل، روش های سنتی مدیریت پروژه بیشتر بر روی دنبال‌کردن یک برنامه و توجه به بودجه و برنامهٔ زمان‌بندی تمرکز دارند.

پس از بررسی سازوکار مدیریت پروژه با رویکرد اجایل، یک نمونهٔ موردی هم بررسی می‌کنیم تا تفاوت آن با مدل‌های سنتی  را به‌خوبی درک کنید.

فکر کنیم حالا دیگر به‌خوبی می‌دانید Agile چیست و چه فرقی با مدیریت پروژه به روش‌ سنتی دارد. این رویکرد بر پایه و اساس اصول مشخصی شکل گرفته است که در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت.

دوره جدید و رایگان آموزش تولید محتوای تبلیغاتی
دوره جدید و رایگان آموزش تولید محتوای تبلیغاتی

در این دورهٔ ۴ ساعته با کمک اساتید باتجربه یاد می‌گیرید چطور بنر، ویدیو و متن تبلیغاتی عالی و موثر را خودتان آماده کنید تا بازدهی تبلیغات را چند برابر کنید!

مشاهده دوره arrow-left

۱۲ اصل اجایل

برای داشتن یک فرآیند چابک بهتر است به این ۱۲ اصل توجه داشته باشیم:

  • رضایت مشتری: مشتری باید از تحویل سریع محصول راضی باشد
  • پذیرابودن تغییرات: حتی در اواخر فرآیند توسعه، باید به نیازهای در حال تغییر توجه کرد
  • تحویل پیوستهٔ محصول: باید روی مقیاس زمانی کوتاه‌تر تمرکز کنید و مطمئن شوید که محصولات به‌طور مکرر تحویل داده می‌شوند
  • همکاری و ارتباط: در طول انجام پروژه، لازم است تیم بیزینس و محصول با یکدیگر همکاری کنند؛ همچنین ارتباط و گفت‌وگو بین اعضای تیم به انتقال دانش بین آن‌ها منجر می‌شود
  • تیم باانگیزه: اعضای تیم باید انگیزه و اعتماد داشته باشند تا پروژه را با موفقیت و به‌موقع انجام دهند
  • رو در رو (Face-to-face): داشتن تعاملات رو در رو یکی از مؤثرترین اشکال ارتباط است
  • کار روی محصول: داشتن خروجی کاری نشانهٔ پیشرفت به‌سمت محصول نهایی است
  • سرعت ثابت: متدولوژی چابک، توسعه پایدار را ترویج می‌دهد
  • طراحی خوب: باید چابکی را با تمرکز روی طراحی خوب و برتری فنی بهبود بخشید
  • سادگی: مدت‌زمانی که کار انجام نمی شود باید کاهش یابد
  • خودسازمان‌دهی: این نوع تیم‌ها، بهترین طرح‌ها، نیازمندی‌ها و معماری‌ها را ارائه می‌دهند
  • فیدبک: اثربخشی و بهره‌وری تیم را می‌توان با فیدبک‌دادن منظم دربارهٔ کار آنها بهبود بخشید

برای درک بهتر مدیریت پروژه اجایل، بهتر است با برخی مفاهیم و اصطلاحات آشنا باشید. مثلاً داستان کاربر چیست؟ منظور از توسعهٔ تکراری چیست؟

بیایید با هم نگاهی به این مفاهیم بیندازیم.

 

مفاهیم ضروری اجایل

مفاهیم مهم و ضروری در متدولوژی اجایل عبارت‌اند از:

  • داستان کاربر (User Story)

هر یوزر استوری یا داستان کاربر به تیم توسعه محصول این را پیام می‌رساند که قرار است برای مشتریان هدف خود، چه چیز ارزشمندی خلق و به محصول اضافه کنیم

  • جلسات صبحگاهی

کل تیم هر صبح، راس ساعت مشخصی برای به‌روزرسانی نحوهٔ انجام تسک‌ها و سایر اطلاعات لازم برای انجام ادامهٔ فرایند پروژه دور هم جمع می‌شوند

  • پرسونا

برای پیشبرد پروژه، نیاز داریم اطلاعات طبقه‌بندی‌شده، دقیق و مشخصی از مخاطبان هدف محصول خود که در قالب پرسونا جای می‌گیرد، داشه باشیم

  • تیم

تعداد افراد با تخصص های مختلف، ولی مکمل یکدیگر که با هدفی مشخص برای به مقصد رساندن پروژه در کنار هم به کار مشغول هستند.

  • توسعهٔ افزایشی

هر تیم اجایل یا چابک که مشغول کار روی پروژه‌ای است، ترجیح می‌دهد استراتژی توسعهٔ افزایشی داشته باشد. به این معنا که با مشاهدهٔ عملکرد کاربران روی نسخهٔ فعلی محصول، روی نسخهٔ بعدی محصول کار کند.

  • توسعه تکراری

توسعهٔ تکراری در تیم چابک به این معناست که معمولاُ در این روش، اجازهٔ تکرار فرآیندهای توسعهٔ محصول و بازبینی مجدد داده می‌شود.

  • مایل استون

مایل استون (Milestone) به مرحله‌های مهم و کلیدی در پیشرفت یک پروژه گفته می‌شود. این مراحل، به‌طور معمول با تکمیل یک سری از فعالیت‌ها و دستاوردهایی که به دست آمده‌اند، تعریف می‌شوند و به‌عنوان نشانگر پیشرفت پروژه و بهبود عملکرد، استفاده می‌شوند.

مایل استون می‌تواند به‌صورت زمانی یا مبتنی بر کارایی تعریف شود و معمولاً برای مدیریت پروژه، برنامه‌ریزی و کنترل پیشرفت پروژه استفاده می‌شود.

  • جلسات رترو

بعد از طی‌کردن هر مایل‌استون (Milestone)، جلسات رترو (Retrospective) برگزار می‌شود؛ معمولاً یک تا نهایتاً ۳ روز بعد.

در این جلسات، تیم در کنار هم جمع شده و به بررسی مایل‌استونی که گذشته و نحوهٔ عملکرد تیم و بررسی نقاط قوت و ضعف می‌پردازند تا برای مایل‌استون‌های بعدی آمادگی بهتری داشته باشند.

حالا دیگر آماده‌اید تا به شما بگوییم اجایل در عمل به چه شکل است!

خبرنامۀ یکتانت را از دست ندهید!
خبرنامۀ یکتانت را از دست ندهید!

هر هفته یک محتوای اختصاصی همراه با جدیدترین مقالات، اخبار و نکات آموزشی بازاریابی و تبلیغات را برای شما می‌فرستیم.

مدیریت پروژه اجایل در یک نگاه

تا اینجای مقاله، شما می‌دانید منظور از رویکرد اجایل چیست، چه اصولی دارد و با مفاهیم ضروری هم آشنا شدید؛ ولی چگونه آن را اجرا می‌کنیم؟

در مدیریت پروژه با رویکرد اجایل، از مراحل زیر به‌ترتیب پیروی می‌کنیم؛ از تعریف پروژه تا تکرار و بهبود مستمر.

سازوکار اجایل در یک نگاه

  • تعریف پروژه

تیم به همراه مشتری، اهداف کلی و نیازمندی‌های پروژه را تعریف می‌کنند.

  • ایجاد backlog

backlog فهرستی از وظایف با اولویت بالاست که باید انجام شوند. مشتری، مالک محصول و تیم با هم برای ایجاد backlog کار می‌کنند.

  • برنامه‌ریزی sprint

تیم با انتخاب وظایف با اولویت بالا از backlog و تعیین حجم کاری که می‌توان در sprint آینده انجام داد، برنامه‌ریزی sprint را انجام می‌دهد.

  • اجرای sprint

تیم در حال انجام وظایف برنامه‌ریزی‌شده برای sprint همراه با جلسات روزانه برای بررسی پیشرفت و رفع مشکلات است.

  • بازبینی و نمایش

در پایان sprint، تیم کار تکمیل‌شده را به مشتری نمایش می‌دهد و بازخورد دریافت می‌کند.

  • نقد و بررسی

تیم sprint قبلی را نقد و بررسی می‌کند؛ چه چیزهای خوب بود، چه چیزهایی خوب نبود و چه چیزهایی را می‌توان برای sprint آینده بهبود بخشید.

  • تکرار

تمام مراحل قبلی برای هر sprint تکرار می‌شود تا پروژه به پایان برسد. به عبارتی، پروژه به‌صورت تدریجی توسعه و به مشتری در قطعات کوچک تحویل داده می‌شود.

  • بهبود مداوم

روش‌های چابک روی بهبود مداوم تمرکز دارند. تیم مدام پیشرفت خود را رصد می‌کند و به خود بازخورد می‌دهد. در صورت لزوم، تنظیمات و اصلاحاتی در فرایندها، ابزارها و ارتباطات برای Sprint آینده اعمال می‌کند.

قبل از اینکه به سراغ سایر بخش‌های مقاله برویم، اجازه دهید یک نمونه را با هم بررسی کنیم تا ببینیم رویکرد اجایل در عمل چه تفاوتی با روش‌های سنتی دارد:

 

تفاوت رویکرد اجایل با روش‌های سنتی در یک نمونه موردی

فرض کنید قرار است روی پروژه‌ای کار کنیم که محصولی مشابه مایکروسافت ورد ارائه کنیم.

این محصول با تمام ویژگی‌های مایکروسافت ورد را داشته باشد و در عین حال، ویژگی‌های درخواستی تیم بازاریابی هم به آن اضافه شود.

مدت‌زمان تحویل پروژه ۱۰ ماه است. حالا بیایید ببینیم چگونه این پروژه با رویکرد سنتی و اجایل انجام می‌شود:

مدل سنتی آبشاری (Waterfall)

  • ۱۵ درصد زمان صرف جمع‌آوری نیازمندی‌ها و تجزیه‌وتحلیل می‌شود (۱/۵ ماه)
  • ۲۰ درصد زمان به طراحی اختصاص پیدا می‌کند (۲ ماه)
  • ۴۰ درصد صرف کدنویسی می‌شود (۴ ماه)
  • ۲۰ درصد صرف تست سیستم و یکپارچه‌سازی می‌شود (۲ ماه)

در پایان این چرخه، ممکن است ۲ هفته هم به تست پذیرش کاربر توسط تیم بازاریابی اختصاص پیدا کند.

در این مدل، مشتری تا پایان پروژه محصول را نمی‌بیند؛ زمانی که شاید برای ایجاد تغییرات عمده و حیاتی دیر شده باشد!

زمان‌بندی را هم می‌توانید در تصویر زیر ببینید:

زمان‌بندی مدیریت پروژه با مدل Waterfall

حالا با رویکرد اجایل:

  • ابتدا، پروژه به چند چرخه تقسیم و مدت‌زمان هر چرخه ۲ تا ۸ هفته تعیین می‌شود
  • در پایان هر چرخه، یک محصول تحویل داده می‌شود
  • پس از گرفتن بازخورد و اعمال تغییرات، چرخه تکرار می‌شود

به زبان‌ ساده‌تر، پروژه به ۱۰ چرخه تقسیم می‌شود (با فرض اینکه هر چرخه و تکرار ۴ هفته طول بکشد).

به‌جای صرف ۱/۵ ماه برای جمع‌آوری نیازمندی‌ها، تیم دربارهٔ فیچرهای اصلی موردنیاز محصول در رویکرد اجایل تصمیم می‌گیرد. پس از آن، مشخص می‌کند کدام‌یک را می‌توان در اولین چرخه توسعه داد. سایر فیچرها را که نمی‌توان در چرخهٔ اول ارائه کرد، در تکرارهای بعدی بر اساس اولویت در نظر می‌گیرند. (تعیین کارها با اولویت بالا)

در پایان هر چرخه، نتیجهٔ کار به مشتری تحویل داده می‌شود و بر اساس بازخوردها، محصول بهبود پیدا می‌کند. (بازبینی، نقد و بررسی، بهبود و تکرار)

مزیت اصلی همین جا خودش را نشان می‌دهد: فیچرهای محدودی در هر چرخه در نظر گرفته می‌شود و همین باعث می‌شود بتوان محصول را به‌تدریج بهبود بخشید و در آخر، یک محصول باکیفیت به دست مشتری رساند.

با این تفاصیل، اجایل به مشتری اجازه می‌دهد با محصول کار کند و بازخورد ارائه دهد. از طرفی، به تیم اجازه می‌دهد تغییرات را راحت‌تر اعمال کند و در صورت نیاز، محصول را خیلی سریع اصلاح کند.

چرخه‌ها و تکرارها را در تصویر زیر ببینید:

نمونه مدیریت پروژه اجایل

این هم یک نمونه که به شما کمک می‌کند به‌خوبی ببینید رویکرد اجایل چیست، در عمل چگونه از آن استفاده می‌شود و چه تفاوتی با مدل‌های سنتی دارد.

ولی رویکرد اجایل کامل و بی‌عیب‌ است یا بدی هم دارد؟ بیایید ببینیم ?

ایبوک‌های رایگان آموزشی
ایبوک‌های رایگان آموزشی

با ایبوک‌های یکتانت، از تولید محتوای حرفه‌ای تا تبلیغات در گوگل را رایگان یاد بگیرید!

دانلود رایگان arrow-left

مزایا و معایب رویکرد اجایل

هر رویکردی فارغ از اینکه چقدر به ما کمک می‌کند، می‌تواند چالش‌هایی هم به همراه داشته باشد. در جدول زیر، برخی مزایا و معایب مدیریت پروژه به سبک اجایل بر اساس نظر کاربران  را برای شما در کنار هم آورده‌ایم:

مزایای اجایل معایب اجایل
توانایی مدیریت اولویت‌ها احتمال مقاومت سازمان‌ها در پذیرش تغییرات
بهبود هم‌راستایی و همکاری ممکن است تیم‌ها از روش‌ها و شیوه‌های ناهماهنگ و متناقض استفاده کنند
بهبود عملکرد و افزایش سرعت پاسخ‌گویی به مشکلات نیاز به حمایت و پشتیبانی رهبری و مدیریت
شفافیت سختی و دشواری در پیش‌بینی آینده
زمان و سرعت تحویل بالا
کاهش ریسک
انعطاف‌پذیری و پذیرش تغییرات

و اما مهم‌ترین سؤال داستان ما:

مقاله پیشنهادی: کارشناس تبلیغات را می‌شناسید؟ (از مهارت‌ها تا حقوق)

چه زمانی باید از مدیریت پروژه اجایل استفاده کنید؟

ممکن است این سؤال در این قسمت مقاله برای شما پیش آمده باشد که اصلاً چه نوع پروژه‌هایی را می‌توان با متدولوژی های اجایل پیش برد؟

لازم است بدانید که اصول Agile – انعطاف پذیری، تکرار، تحویل مداوم و چارچوب زمانی کوتاه و موارد دیگر – آن را یک سبک مدیریت پروژه مناسب برای پروژه‌هایی که جزئیات مشخصی از ابتدا وجود ندارد، می کند.

این بدان معناست که اگر یک پروژه شرایط و محدودیت های واضحی ندارد، زمان‌بندی‌های مشخصی ندارد یا منابع در دسترس نیستند، رویکرد Agile برای آن مناسب است.

مثلاً شاید مدیران سازمان از شما بخواهند که طی زمان کوتاهی روی فیچری کار کنید و آن را به محصول اضافه کنید و این باعث میشود که تیم به چالش جدی بربخورد؛ یک چالش غیرمنتظره که باید سریعاً به آن پاسخ داد!

داشتن رویکرد Agile می‌تواند به این معنی باشد که پروژه در حال حاضر تست محصولات را هر چند بار که نیاز است، تکرار می‌کند و این تکرارها را به‌سرعت انجام می‌دهد و تغییرات را با سایر تصمیم گیرندگان ارشد سازمان در ارتباط، قرار می‌دهد.

رویکردهای مدیریت پروژه سنتی مانند آبشاری (Waterfall) می‌توانند برای برنامه‌ریزی و اندازه گیری پیشرفت پروژه آسان‌تر و راحت‌تر باشند.

با این تفاصیل، رویکردهای سنتی برای پروژه‌هایی با محدودیت های واضح (مانند بودجه یا زمان‌بندی دقیق) یا پروژه‌هایی که انتظار می‌رود تیم ها مستقل از تصمیم‌گیرندگان ارشد سازمان کار کنند، مناسب‌تر است.

Agile از ذهن یک گروه از مدیران پروژه توسعه نرم‌افزار نشئت گرفت. از آن زمان به بعد، به‌عنوان یک روش محبوب در توسعه نرم‌افزار گسترش‌ یافته و به بسیاری از صنایع دیگر شامل مالی، فناوری اطلاعات، تجارت، مد، بیوتکنولوژی و حتی ساختمانی، و … راه پیدا کرد.

پس ما می‌توانیم با توجه به پارامترهای زیر، تصمیم‌ نهایی برای استفاده از متدولوژی چابک یا سایر متدولوژی‌ها را بگیریم و قدم بعدی در مسیر مدیریت پروژه و برنامه‌ریزی اجرایی را برداریم:

  • نوع پروژه
  • منابع موجود
  • اهداف پیش روی سازمان
  • انتظارات موجود
  • چشم‌اندازی که پیش روی محصول و تیم است
  • بررسی تمام جوانب در جلسات با تصمیم‌گیرندگان ارشد سازمان

ولی به چه روشی و در چه چارچوبی می‌توانیم از اجایل بهره ببریم؟ کدام چارچوب برای ما مناسب‌تر است؟ برای یافتن پاسخ این پرسش‌ها، نیاز است تا به فریم‌‌ورک‌ها و متدولوژی‌های اجایل هم نگاهی بیندازیم.

مقاله پیشنهادی: ۱۴ تکنیک معرفی محصول جدید به بازار و مشتری

انواع فریم‌ورک‌ها و متدولوژی‌های چابک

گفتیم که رویکرد اجایل یک فرایند است که روی تحلیل و بازخورد مستقیم و همچنین تغییرپذیری و تعامل در فرایند انجام پروژه متمرکز است.

چندین روش و چارچوب مختلف برای بهره‌بردن از اجایل وجود دارد که هرکدام مزایا و معایبی دارد؛ ولی اسکرام (Scrum) را شاید بتوان معروف‌ترین و محبوب‌ترین روش در نظر گرفت.

بر اساس گزارش Digital.ai، شصت و شش درصد کسانی که رویکرد Agile را به کار می‌برند، از روش Scrum استفاده می‌کنند و روش دیگر پراستفاده، ScrumBan است که ۹ درصد به آن تکیه می‌کنند.

از دیگر روش‌های اجایل هم می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • Kanban
  • Lean
  • Crystal
  • Extreme Programming (XP)
  • Feature-Driven Development (FDD)
  • Domain-Driven Design (DDD)
  • Dynamic Systems Development Method (DSDM)
  • ScrumBan
  • Agile-Waterfall/Hybrid Agile
  • Scrum XP Hybrid

متدولوژی‌های اجایل چیست

اگر موافق باشید در ادامه به معرفی چند روش معروف مثل Scram و کاربرد آنها بپردازیم:

 

اسکرام چیست؟

اسکرام (Scrum) چارچوبی است که توسط تیم‌ها برای تعیین فرضیه، آزمایش آن، بازخورد بر اساس تجربه و ایجاد تغییرات استفاده می‌شود.

اسکرام به‌طور کلی برای توسعهٔ محصول در محیط‌هایی طراحی شده است که مستعد تغییر هستند.

تیم‌های اسکرام معمولاً‌ کوچک (۳ تا ۹ نفر) هستند و ارتباط بین اعضای تیم و ذینفعان منسجم است.

این چارچوب به تیم‌ها این امکان را می‌دهد با توجه به نیازها، شیوه‌هایی را از چارچوب‌های دیگر به چارچوب خود اضافه کنند.

استراتژی همان توسعهٔ افزایشی و کارها بر اساس کارهای قبلی انجام می‌شوند. همچنین هر اسپرینت معمولاً ۱ تا ۴ هفته طول می‌کشد.

اسکرام بر ۳ ستون استوار است:

  • شفافیت (همهٔ افراد درگیر به اطلاعات از جمله اهداف و میزان پیشرفت دسترسی کامل دارند)
  • انطباق
  • بازبینی و نظارت مداوم

 

کانبان چیست؟

کانبان (Kanban) یک روش است که برای طراحی، مدیریت و بهبود جریان سیستم‌ها استفاده می‌شود.

روش کار به چه شکل است؟ کارها به‌صورت بصری روی تابلوی کانبان نمایش داده می‌شوند و به اعضای تیم اجازه می‌دهد وضعیت هر بخش از کار را در هر زمان مشاهده کنند.

تفاوت اصلی آن با اسکرام هم در مدت‌زمان اسپرینت است. در اسکرام، یک مدت‌زمان مشخص برای هر اسپرینت در نظر گرفته می‌شود؛ ولی در کانبان، همه‌چیز به‌طور مستمر پیش می‌رود.

برخی تیم‌ها کانبان و اسکرام را با هم ترکیب می‌کنند تا نتیجهٔ بهتری بگیرند که به آن Scrumban گفته می‌شود.

البته توصیه می‌کنیم اگر تیمی تازه‌کار هستید که کار خود را با اجایل تازه شروع کرده‌اید، یک فریم‌ورک را انتخاب کرده و برای مدتی با همان کار کنید.

عناصر ضروری تابلوی کانبان هم عبارت‌اند از:

  • آیتم‌های مربوط به کارهایی که باید انجام شوند
  • ستون‌های عمودی که هر مرحله از کار را نشان می‌دهند (مثلاً To do, Doing, Done)

تابلوی کانبان

حالا هر کارت از چپ به راست روی تابلو جابه‌جا می‌شود تا مشخص شود هر بخش از کار در کجای فرایند است.

هر کارت می‌تواند حاوی اطلاعات زیادی مثل وضعیت، ددلاین، افرادی که در انجام آن نقش دارند و… باشد.

از طریق همین دید مشترک بین اعضای تیم، کانبان اجازه می‌دهد اعضای تیم به‌طور موثر و با چابکی بیشتری با یکدیگر کار کنند.

 

فریم‌ورک XP چیست؟

فریم‌ورک Extreme Programming که به XP معروف است، مخصوص توسعهٔ نرم‌افزار است که در مواقع زیر به داد تیم توسعه می‌رسد:

  • نیازها و الزامات مدام در حال تغییرند
  • تیم زمان کافی در اختیار ندارد
  • امکان تست‌های خودکار فراهم است
  • تیم کوچک است

هدف اصلی چارچوب XP این است که به تیم‌های کوچک کمک کند با تغییرات سازگار شوند و نرم‌افزاری باکیفیت ارائه کنند.

چیزی که XP را از سایر فریم‌ورک‌ها متمایز می‌کند این است که XP بر جنبه‌های فنی توسعهٔ نرم‌افزار تاکید دارد تا تیم بتواند کیفیت خوبی را با سرعتی پایدار ارائه کند.

اصول XP عبارت‌اند از:

  • توسعه افزایشی
  • بازخورد سریع
  • کار باکیفیت
  • تغییرپذیری

 

لین چیست؟

لین (Lean) یک مجموعه ابزار و اصول است که روی شناسایی و حذف ضایعات برای تسریع در فرایند توسعه، تمرکز دارد.

ارزش ها بیشینه و اتلاف‌ها کمینه می‌شود. در تقریباً هر صنعتی که به هر شکلی اتلاف بالایی داشته باشد، استفاده می‌شود.

مقاله پیشنهادی: توسعه کسب و کار چیست؟ چگونه کسب و کار خود را توسعه دهیم؟

۴ تصور اشتباه دربارهٔ رویکرد اجایل که دردسرسازند!

تصور اشتباه دربارهٔ هر موضوعی باعث می‌شود نتوانیم به‌خوبی از آن بهره ببریم. به عبارتی، با استناد به همین تصورها، تصمیم می‌گیریم قید آن را بزنیم.

اجایل هم یکی از آن چیزهایی است که تصورهای اشتباه زیادی حول آن ایجاد شده است که در این بخش، به ۴ مورد مهم اشاره می‌کنیم.

 

اجایل معجزه می‌کند!

اجایل درمان هر دردی نیست و نمی‌توان از آن انتظار معجزه داشت؛ ولی اگر به‌درستی از آن استفاده شود، احتمال موفقیت پروژه افزایش پیدا می‌کند.

 

اجایل دشمن برنامه‌ریزی است

اجایل با برنامه‌ریزی سر ناسازگاری ندارد و فقط نوع برنامه‌ریزی متفاوت است. برخلاف روش‌های سنتی مثل آبشاری که برنامهٔ همه‌چیز را همان ابتدای کار مشخص می‌کنیم، برنامه‌ریزی در کل فرایند و در هر مرحله مشخص می‌شود.

پس بهتر است روی این تصور اشتباه خط قرمزی بکشیم و بگوییم:

برنامه‌ریزی اولیهٔ کمتری در اجایل داریم و برنامه‌ریزی در هر اسپرینت تا زمان تکمیل پروژه مدام انجام می‌شود.

 

اجایل برای پروژه‌های بزرگ مناسب نیست

چرا این تصور اشتباه است؟ چون باز هم تفاوت اجایل با روش‌های سنتی در اینجا هم دربارهٔ روش انجام کار است.

مدیریت پروژه‌های بزرگ – صرف نظر از اینکه از چه روشی استفاده شود – سخت است. فقط ما در اجایل، پروژهٔ بزرگ را به چند بخش قابل‌مدیریت کوچک تقسیم می‌کنیم و نه اینکه کل پروژه را یکجا تحویل دهیم.

 

اجایل روشی بی‌انضباط و به دور از نظم است!

این تصور نه‌تنها اشتباه، بلکه ناعادلانه و به دور از انصاف است. اجایل بیش از هرچیزی به نظم و انضباط وابسته است.

توسعه و تست مداوم در هر مرحله به هماهنگی، نظم و مهارت و توانایی برقراری ارتباط موثر نیاز دارد.

اگر تیم منضبط نباشد، چگونه می‌توان برای تصمیم‌گیری سریع و تغییرات فوری به آن اعتماد کرد؟

ساده‌تر بگوییم: اگر تیم بی‌انضباط باشد، پروژه شکست می‌خورد و به جایی نمی‌رسد.

انضباط

سریع و چابک در چارچوب مشخص حرکت کنید!

خب! ما به‌طور خلاصه، ولی جامع و مفید به شما گفتیم منظور از اجایل چیست. هدف ما این بود شما دیدی کلی نسبت به این رویکرد پیدا کنید و با تمام جوانب آن – چه مثبت و چه منفی – آشنا شوید.

حالا که به انتهای مقاله رسیدیم، قطعاً متوجه شدید که رویکرد اجایل با اینکه خیلی کاربرد دارد، ولی به‌خاطر محدودیت‌هایی که ایجاد می‌کند، نمی‌تواند انتخاب همهٔ تیم‌ها باشد.

در حالی که به سرعت رشد محصول شما و تسریع انجام پروژه‌ها کمک می‌کند، می‌تواند برای شما چالش‌هایی هم به همراه داشته باشد.

با این حال، با کمک بازخوردهای مشتری و تعامل با او، این امکان را فراهم می‌کند پروژه با سرعت بیشتری نسبت به سایر رویکردها انجام شود و همهٔ تیم بی‌وقفه – آن هم بدون هیچ بازخوردی – کار نمی‌کنند.

امیدوارم این مقاله به شما کمک کند در مسیر خود بهتر گام بردارید. همچنین اگر در مسیر انتخاب شغل آینده هستید، بتوانید با بینش بیشتری گام بردارید.

اگر سؤالی بی‌پاسخ مانده است یا چیزی ذهن شما را مشغول کرده است، در بخش نظرات بنویسید تا با یکدیگر گفت‌وگو کنیم ?

 

منابع:

Simplilearn | coursera | atlassian | apm

 

4.5/5 - (19 امتیاز)
اشتراک در
اطلاع از
guest

8 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مرضیه
مرضیه
1 سال قبل

موضوع جالبی بود و خیلی کامل توضیح داده شده بود،تاحالا درموردش نشنیده بودم.

رضا سپه‌وندی
رضا سپه‌وندی
پاسخ به  مرضیه
1 سال قبل

خیلی خوشحالیم اینو می‌شنویم 🙂
ممنون که نظرتون رو با در میون گذاشتین

مسعود
مسعود
1 سال قبل

ممنون از مطلب خوبتون

رضا سپه‌وندی
رضا سپه‌وندی
پاسخ به  مسعود
1 سال قبل

ممنون از شما که با دادن فیدبک، همراه ما هستین.

پیمان
پیمان
11 ماه قبل

ممنون از اطلاعات ارائه شده،
مختصر و کاربردی برای کسانی که اطلاعات پیش زمینه داشته باشند.
زیبا و فنی تحریر شده بود.

رضا سپه‌وندی
رضا سپه‌وندی
پاسخ به  پیمان
11 ماه قبل

خیلی خوشحالیم اینو می‌شنویم 🙂
ممنون از شما که به ما بازخورد می‌دین.

نورالدین
نورالدین
6 ماه قبل

خیلی واضح و جذاب.دست شما درد نکنه خدا رفتگان تان را بیامرزد

رضا سپه‌وندی
رضا سپه‌وندی
پاسخ به  نورالدین
6 ماه قبل

خوشحالیم اینو می‌شنویم 🙂
ممنون از شما که به ما بازخورد می‌‌دین.

آموزش ساخت بهترین محتوای تبلیغاتی