بازاریابی پنهان چیست؛ چگونه مشتریان را مخفیانه جذب کنیم؟

احتمالاً متوجه شده‌اید برخی افراد مقاومت شدیدی در برابر تبلیغات از خود نشان می‌دهند!

آن‌ها معتقدند چنین محتواهایی فقط به قصد پرکردن جیب تبلیغ‌کننده پخش می‌شوند و به همین خاطر، باید مواظب باشیم تا بی‌جهت کلاه سرمان نرود.

برای جذب چنین افرادی، به رویکردی متفاوت و جدید نیاز دارید؛ چیزی که با کمک آن بتوانید خودتان را به‌صورت غیرمستقیم بازاریابی کنید.

با کمک بازاریابی پنهان (Stealth Marketing)، می‌توانید به‌گونه‌ای عمل کنید که مخاطب متوجه نشود در معرض تبلیغات و بازاریابی قرار گرفته است. به این ترتیب، گاردی که از پیش وجود دارد، ناخواسته پایین می‌آید.

ولی اصلاً بازاریابی پنهان چیست و چه سودی برای شما دارد؟ تا آخر این مقاله با ما همراه باشید تا نه‌تنها به پاسخ این سؤال برسید، بلکه چند استراتژی برای پیاده‌سازی این نوع بازاریابی را هم یاد بگیرید.

منظور از بازاریابی پنهان چیست؟

در مقالهٔ «تعریف بازاریابی چیست؟ (مفاهیم اصلی بازاریابی از نگاه کاتلر)» گفتیم که مارکتینگ به‌معنای شناسایی نیاز مشتری و رفع آن‌ها به‌گونه‌ای است که به سودآوری کسب‌وکار ختم شود.

تبلیغات یکی از پایه‌های اصلی این فرایند است که به ما کمک می‌کند به اهداف خود دست پیدا کنیم. در بیشتر روش‌ها، مخاطب نسبت به تبلیغاتی‌بودن محتوا و پیام آگاه است.
ولی…
برخی افراد از تبلیغات تهاجمی و فراوان خسته شده‌اند و واکنش خاصی نشان نمی‌دهند. آن‌ها با گارد بسته به استقبال تبلیغات می‌روند و کار را برای کسب‌وکارها سخت کرده‌اند.

در چنین شرایطی، برخی افراد به رویکردی متفاوت به‌نام «بازاریابی پنهان» روی می‌آورند.

بازاریابی پنهان – که به آن بازاریابی مخفی یا مخفیانه هم گفته می‌شود – عبارت است از هرگونه فعالیت بازاریابی (کسب‌وکار، محصول یا خدمت آن) بدون اطلاع مصرف‌کننده!

به عبارتی، همه‌چیز مخفیانه و زیرپوستی پیش می‌رود تا مخاطب سپر دفاعی خود را زمین بگذارد و به پیام کسب‌وکار واکنش نشان دهد.

در اغلب روش‌ها، مشتری نسبت به فعالیت‌ها و تلاش‌های کسب‌وکار آگاه است؛ یعنی می‌داند هدف کسب‌وکار این است که چیزی را در نهایت به او بفروشد (رویکردهای مستقیمی مثل تبلیغات تلویزیونی و تبلیغات کلیکی)

ولی هدف اصلی بازاریابی مخفی این است که برند یا محصول آن بدون اینکه مخاطب متوجه شود، در ذهن او حک شود.

اجازه دهید مثالی بزنیم تا این نوع مارکتینگ را بهتر درک کنید.

در سال ۲۰۰۲، تیم بازاریابی کمپانی سونی اریکسون تصمیم گرفت گوشی جدیدی – که T68i نام داشت – را سر زبان‌ها بیندازد. مزیت رقابتی این گوشی، دوربین عکاسی آن بود.

آن‌ها در قالب یک کمپین بازاریابی، زوج‌هایی را به‌عنوان «توریست» به ۱۰ شهر بزرگ آمریکا فرستادند.

وظیفهٔ زوج‌ها این بود که جلوی اماکن دیدنی و توریستی هر شهر بایستند و از عابرها و مردم شهر بخواهند از آن‌ها عکس بگیرند؛ آن‌هم بدون اینکه به گوشی یا ویژگی‌های آن اشاره کنند!

آن‌ها با هیجان خاصی گوشی را به عابران می‌دادند و سعی می‌کردند «نیاز به دوربین عکاسی در موبایل» را یادآوری کنند.

این کمپین یکی از موفق‌ترین کمپین‌های بازاریابی پنهان به حساب می‌آید که توانست اشتیاق و نیاز را در مردم زنده کند تا برای عرضهٔ عمومی گوشی آماده شوند.

نتیجه؟ فروش گوشی سر به آسمان کشید و T68i به یکی از پرفروش‌ترین گوشی‌های آن سال تبدیل شد.

فکر کنیم تا حدود زیادی متوجه شدید بازاریابی مخفی چیست و چه کمکی به شما می‌کند؛ ولی اجازه دهید کمی مفصل‌تر دربارهٔ مزایای آن با شما صحبت کنیم.

بازاریابی مخفیانه چه مزایایی دارد؟

برخلاف روش‌های رایچ بازاریابی، ما به‌دنبال هدایت مستقیم مشتری به‌سمت خرید محصول نیستیم و کل فعالیت بر پایهٔ «ایجاد و افزایش آگاهی از برند» شکل می‌گیرد.

به عبارتی، هدف این است مخاطبِ هدف خود را به مشتری آگاه و آماده برای خرید تبدیل کنیم؛ افرادی که احساس نیاز و علاقه در آن‌ها زنده شده است.

بیایید ببینیم چطور به ما در این زمینه کمک می‌کند!

تبلیغات دهان‌به‌دهان و شفاهی را به‌دنبال دارد

افرادی که در معرض فعالیت‌های مخفیانهٔ شما قرار می‌گیرند، با اشتیاق و شوق بیشتری دربارهٔ آن با دیگران صحبت می‌کنند.

همان گوشی سونی اریکسون را در نظر می‌گیرید. عابری که عکس گرفته به دوست خود می‌گوید:

«امروز یه گوشی کوچولو دیدم که می‌تونستی با اون خیلی راحت عکس بگیری. فوق‌العاده است! دیگه از دست دوربین عکاسی راحت می‌شیم!»

و شنونده تجربهٔ او را با دیگران در میان می‌گذارد که «دوستش یک گوشی با دوربین دیده است»

در مدت‌زمان کوتاهی، این موضوع در جامعه پیچید و یک سروصدای بلند حول گوشی شکل گرفت.

اینکه مردم خودجوش دربارهٔ برند یا محصول آن صحبت کنند، برای هر برندی ضروری است. بازاریابی مخفیانه این پتانسیل را دارد که مردم را به مروجین و فروشنده تبدیل کند.

یعنی مردم ترغیب می‌شوند دربارهٔ محصول و تجربهٔ خود صحبت کنند و در نتیجه، آگاهی دربارهٔ آن در مدت کوتاهی افزایش پیدا می‌کند.

 

تأثیر زیادی در تصمیم‌گیری افراد می‌گذارد

وقتی پای تایید افراد آشنا در میان باشد، مردم راحت‌تر برند یا محصول آن را می‌پذیرند. از طرفی، نام برند را از دهان اطرافیان خود مدام می‌شنوند. در نهایت، نه‌تنها آگاه می‌شود، بلکه برای پذیرش پیشنهاد برند آماده می‌شود.

نتیجه؟ احتمال واکنش مثبت بیشتر می‌شود.

فرض کنید قهرمان فیلم در صحنه فقط پپسی بنوشد یا فقط از محصولات «نوین چرم» استفاده کند؛ یک پیشنهاد و تایید مخفی. همین مسئله باعث می‌شود مخاطب بیش از پیش پپسی و نوین چرم را به یاد بسپارد و به آن‌ها علاقه‌مند شود.

 

با سرعت بالایی منتشر می‌شود

پیام شما هرقدر بیشتر منتشر شود، به موفقیت هم نزدیک‌تر خواهد بود. یکی از خصوصیات مثبت بازاریابی پنهان این است که ویروسی منتشر می‌شود.

مثال مربوط به سونی‌اریکسون را به خاطر بیاورید. در آن زمان، همه راجع به گوشی موبایلی صحبت می‌کردند که دوربین عکاسی و فیلمبرداری داشت.

این کمپین بر سر زبان‌ها افتاد و سر از اخبار روز هم درآورد:

 

پیرامون برند هیجان ایجاد می‌کند

گفتیم که استفاده از بازاریابی مخفیانه، کمک می‌کند صحبت دربارۀ برند به‌میزان چشمگیری زیاد شود.

روش‌های انتقال پیام به‌گونه‌ای است که مردم دوست دارند دربارهٔ آن با هم صحبت کنند و یک هیجان حول نام برند شکل بگیرد؛ هیجانی برای دستیابی به آن!

این رویه باعث ایجاد علاقه به برند می‌شود و به‌صورت طبیعی، گفت‌وگو و بحث پیرامون برند و محصولاتش را افزایش می‌دهد.

نام برند را در ذهن مخاطب حک می‌کند

تمرکز بازاریابی پنهان بر شکل‌گیری و بهبود تصویر برند است. وقتی مجموعه‌ای به این شکل از بازاریابی روی می‌آورد، می‌خواهد مخاطب را برای روش‌های بازاریابی مستقیم آماده کند.

به این ترتیب، افرادی که از قبل تصویر محصول را همراه با لوگوی برند دیده‌اند، بعداً در برخورد با تبلیغات مستقیم، تصویری آشنا خواهند دید و احتمال مشتری شدنشان بالا می‌رود.

به همین خاطر است که می‌گوییم هدف از بازاریابی پنهان، ایجاد یک ماندگاری بلندمدت است و نه افزایش فروش در بازۀ زمانی کوتاه.

 

به مخاطب اجازهٔ انتخاب می‌دهد

برخی مردم وقتی با اشکال مختلف تبلیغات مستقیم مواجه می‌شوند، احساس می‌کنند تهیهٔ یک محصول به آن‌ها اجبار می‌شود. به همین دلیل است که از روش‌های تهاجمی گریزان هستند.

اما در بازاریابی پنهان، از آنجایی که تبلیغات غیرمستقیم هستند، این حس در مخاطب ایجاد می‌شود که قدرت انتخاب دارد.

در واقع، بازاریابی پنهان فشار را از روی مخاطب برمی‌دارد و با ارائۀ محصول به‌روشی زیرپوستی، به او این انتخاب را می‌دهد که اگر دوست داشت اطلاعات بیشتری راجع به برند یا محصول به دست آورد.

 

مردم را قبل از عرضهٔ رسمی و عمومی به محصول یا برند علاقه‌مند می‌کند

اگر قبل از عرضۀ رسمی یک محصول، ذهن مخاطبان برای پذیرش آن آماده شده باشد، احتمال موفقیت آن بیشتر خواهد بود.

باز هم برگردیم به مثال موبایل T68i. قبل از عرضۀ رسمی، مردم فهمیدند که چنین محصولی در راه است و یک هیجان حول آن شکل گرفت. به همین خاطر، پس از عرضه استقبال خوبی از آن شد.

وقتی صحبت پیرامون یک محصول خاص زیاد باشد، در زمان عرضۀ رسمی احتمال موفقیت آن بیشتر خواهد بود.

این‌ها مزایایی بودند که با توجه به آن‌ها، می‌توان گفت دلیل استفاده از بازاریابی پنهان چیست.

حالا بیایید ببینیم چطور می‌توانیم آن را پیاده‌ کنیم و از آن به نفع خود بهره ببریم.

استراتژی‌ها و روش‌های موثر و کاربردی بازاریابی مخفیانه

راه‌های مختلفی برای بازاریابی و تبلیغ زیرپوستی برند (محصول یا خدمت آن) وجود دارد؛ از خریدن نظرات مخاطبان گرفته تا همکاری با سایر کسب‌وکارها.

ما ۶ روش کاربردی که پیش از این، کسب‌وکارهای موفقی مثل سونی اریکسون و استارباکس از آن‌ها بهره برده‌اند، در این بخش بررسی می‌کنیم تا بتوانید با کمک آن‌ها به هدف خود برسید.

 

۱. جنجال ساختگی

انسان‌ها ذاتاً جنجال را دوست دارند و بحث‌کردن یکی از علایق انسان امروزی است؛ مخصوصاً از زمانی که اینترنت گسترش پیدا کرده و افراد می‌توانند بدون اینکه به‌صورت فیزیکی درگیر شوند، در این جنگ‌وجدل‌ها شرکت کنند.

یکی از روش‌های پراستفاده در بازاریابی پنهان، ساخت جنجال‌های غیرواقعی است. این کار باعث می‌شود مخاطبان هرچه بیشتر راجع به یک برند و محصولاتش صحبت کنند.

اگر یادتان باشد، گفتیم اصلی‌ترین هدف این نوع از بازاریابی، افزایش آگاهی از برند است. اتفاقی که به لطف این بحث‌ها به‌خوبی رخ می‌دهد.

هرقدر افراد بیشتری درگیر شوند، کمپین بازاریابی موفق‌تر عمل کرده است.

فراموش نکنید که تحت هیچ شرایطی، مخاطبان نباید بفهمند سازندۀ اصلی این جدل، همان برند موردبحث است. در غیر این‌صورت، تمام تلاش‌ها بی‌ثمر خواهد بود.

? توجه: در این روش، مردم به جزئیات بی‌اهمیت حمله می‌کنند تا کیفیت و مزایای محصول زیر سؤال نرود.

مثل کاری که استارباکس در سال ۲۰۱۵ انجام داد. بحث و مخالفت بالا «لیوان‌های قرمز کریسمسی» استارباکس در آن سال بالا گرفت؛ ولی در نهایت، کسی واقعاً‌ از آن لیوان‌ها متنفر نشد و اتفاقاً فروش آن‌ها افزایش پیدا کرد.

۲. استفاده از ماموران مخفی

در بسیاری مواقع، برندها برای بازاریابی پنهان، سراغ افرادی می‌روند تا از آن‌ها برای تبلیغ غیرمستقیم محصولشان کمک بگیرند.

مثلاً برندی را در نظر بگیرید که در زمینۀ فروش مکمل‌های ورزشی فعالیت می‌کند. آن‌ها می‌توانند در همکاری با یک بدن‌ساز که مخاطبان زیادی دارد، از او بخواهند محصولاتشان را نقد و بررسی کند.

ناگفته پیداست که در نهایت، بدن‌ساز باید نتیجه بگیرد چقدر محصولات مذکور خوب هستند!

همچنین، بدن‌ساز نباید هیچ‌گونه اشاره‌ای به همکاری با برند داشته باشد. محتواها باید طوری تولید شوند که گویی بدن‌سازی مستقلاً تصمیم به بررسی گرفته و در نهایت متوجه شده که با محصول بسیار باکیفیتی طرف است.

کمپین سونی‌اریکسون را که از یاد نبرده‌اید؟ آن زوج‌ها، ۶۰ بازیگر معروف و شناخته‌شده بودند.

۳. جای‌گذاری محصول

این روش یکی از رایج‌ترین انواع روش‌های بازاریابی پنهان است که از فیلم، تلویزیون و دیگر رسانه‌های مشابه برای پروموت یک محصول استفاده می‌شود.

در بسیاری اوقات، دیده‌ایم که در جریان یک فیلم، محصولی به‌صورت زیرپوستی در آن تبلیغ می‌شود. بدون اینکه کوچکترین اشارهٔ مستقیمی به آن شود.

مثلاً تصویر زیر را که مربوط به فیلم «گشت ارشاد ۳» است، ببینید:

یک نمونهٔ موفق دیگر هم برای ری‌بن است که در اغلب سکانس‌های فیلم Top Gun، روی صورت تام کروز (بازیگر نقش اصلی فیلم) دیده می‌شود:

و اما معروفترین و زیرکانه‌ترین نمونه تبلیغات مخفیانه: جاماندن ظاهراً تصادفی لیوان قهوهٔ استارباکس در سریال «Game of Thrones». چیزی که به‌سرعت در همه‌جا پخش شد و میلیون‌ها طرفدار این سریال دربارهٔ آن با یکدیگر صحبت کردند.

 

البته لزوماً نیاز نیست از این روش در برنامه‌های تلویزیونی استفاده کرد. بر فرض، اگر محصول یک مادۀ آرایشی و بهداشتی باشد، می‌توان آن را روی پیشخوان آرایشگاه‌ها قرار داد.

مثلاً اگر محصول موردنظر تافت مو باشد، می‌توان از آن برای حالت‌دهی به موی مشتری احتمالی استفاده و توجه او را جلب کرد.

همچنین، در برنامه‌های آشپزی زیاد دیده‌ایم که استفاده از قابلمهٔ برندی مشخص، چقدر در افزایش فروش آن تأثیر داشته است.

طور دیگری هم می‌توان از این روش بهره برد. مثلاً اگر قصد اجرای بازاریابی پنهان برای یک مدل ساعت را دارید، می‌توانید آن را دور دستان یک بازیگر ببندید و به این ترتیب آن را تبلیغ کنید.

قبل از اینکه روش بعدی را بررسی کنیم، پیشنهاد می‌کنیم ویدئوی زیر را ببینید که ببینید کوکاکولا چگونه از این روش در سریال محبوب «Stranger Things» استفاده کرده است:

 

۴. نقد و بررسی

نقد و بررسی‌هایی که در بخش نظرات یک محصول می‌آیند، می‌توانند تلاشی در راستای بازاریابی پنهان باشند؛ بسته به اینکه منبع آن‌ها کجا باشد.

در بسیاری مواقع، برندها به برخی افراد پول می‌دهند تا برای آن‌ها نظرات مثبت بنویسند! در این حالت، این نظرات یکی از روش‌های بازاریابی پنهان به حساب می‌آیند.

همچنین، ممکن است محصولی پیش از عرضۀ رسمی در اختیار تعداد محدودی از افراد قرار بگیرد تا آن‌ها نظرات خودشان را راجع‌به آن بگویند.

این نظرات اگر مثبت باشند (معمولاً همین‌طور هستند)، مخاطبان دیگر را ترغیب می‌کنند که سراغ جمع‌آوری اطلاعات بیشتر دربارۀ محصول مذکور بروند.

از طرفی، حس کمیابی و انحصاری که در این روش نهفته است، انگیزه و مشوق قدرتمند برای جذب مشتری است: آن‌ها بی‌صبرانه منتظرند تا محصول را امتحان کنند و آن را داشته باشند.

۵. محتوای آنلاین

دنیای اینترنت پر است از انواع محتواهای مختلف در موضوعات گوناگون. این محتواها، از انواع متنی گرفته تا ویدئویی، جایی مناسب برای اجرای ایده‌های بازاریابی پنهان شما هستند.

برای نمونه می‌توان به رپورتاژها اشاره کرد. محتواهایی که به‌صورت غیرمستقیم، محصولات یا خدمات یک برند را پروموت می‌کنند.

نکتۀ مهم در رابطه با رپورتاژ این است که اصلاً نباید حاوی اشارۀ مستقیم به نام برند و به‌نوعی تبلیغ مستقیم باشد.

در رابطه با انواع دیگر محتوا هم می‌توان به ویدئوهای یوتیوب اشاره کرد.

مثلاً اگر ماگ می‌فروشید، می‌توانید یکی از ماگ‌هایتان را برای یک یوتیوبر معروف بفرستید تا هنگام ضبط ویدئو آن را جلوی خود بگذارد.

توجه داشته باشید که چون قرار نیست برندتان مستقیم تبلیغ شود، بهتر است نمونه‌ای را در اختیار او قرار دهید که نشان‌دهندۀ لوگوی مجموعه‌تان باشد.

در دل محتواهای بلاگ سایر مجموعه‌ها هم می‌توان این روش را پیاده کرد. به این شکل که شما به‌عنوان راه‌حلی موثر و کاربردی معرفی می‌شوید؛ آن‌ هم در کنار سایر راه‌حل‌ها.

همین مسئله از بار تبلیغاتی آن کم می‌کند و مخاطب با اشتیاق و روی باز از پیشنهادها استقبال می‌کند؛ چراکه برداشت او این است که تولیدکنندهٔ محتوا قصد دارد به او کمک کند. (واقعاً هم به همین شکل است، ولی از آن نفع هم می‌برد)

با این تفاوت که به‌گونه‌ای متن نوشته می‌شود که مخاطب به استفاده از محصول یا خدمت شما ترغیب شود.

۶. همکاری با سایر کسب‌وکارها

منظور بیشتر همکاری با پخش‌کننده‌ها و توزیع‌کننده‌ها است! نمونه‌ای که مثل آن را در زندگی روزمره زیاد دیده‌ایم.

وقتی پخش‌کنندۀ مواد غذایی استفاده از یک محصول خاص را توصیه می‌کند، این احتمال وجود دارد که برای بازاریابی پنهان با تولید‌کنندۀ محصول هماهنگ کرده باشد.

البته قاعدتاً مخاطب نباید متوجه این موضوع شود؛ بلکه باید فکر کند به‌خاطر کیفیت بالا آن محصول خاص به او توصیه می‌شود.

قبل از اینکه بخش‌های بعدی مقاله را شروع کنیم، اجازه دهید به استفاده از روش‌های بازاریابی پنهان در فصل دوم سریال «زخم کاری» هم نگاهی بیندازیم:

از مزایا و روش‌های متنوع گفتیم؛ ولی جا دارد با هم ببینیم ایراد اساسی و اصلی بازاریابی پنهان چیست؟ آیا می‌تواند ما رو به دردسر بیندازد؟ بیایید نگاهی به این موضوع بیندازیم.

آیا بازاریابی پنهان می‌تواند دردسرساز شود؟

یک مارکتر خوب، وقتی قصد استفاده از رویکردی را دارد، علاوه‌ بر مزایا، باید نیم‌نگاهی‌ هم به معایب آن داشته باشد.

بسیاری بازاریابی پنهان  را غیراخلاقی می‌دانند؛ چراکه در آن صداقت وجود ندارد!

نه اینکه دربارهٔ محصول، خدمت یا خود برند اغراق کنیم یا دروغ بگوییم، بلکه مخاطب نمی‌داند با تبلیغات و بازاریابی طرف است و آن را یک محتوای عادی و پیشنهاد دوستانه در نظر می‌گیرد.

مثلاً شاید معرفی‌کنندهٔ محصول حتی از آن استفاده نکرده باشد؛ ولی به‌گونه‌ای دربارهٔ آن حرف می‌زند که بهترین گزینه است. مخاطب هم به همین تجربه اعتماد می‌کند و خبر ندارد که پشت این گفته‌ها برنامه و پول است.

این شکل از بازاریابی دائماً شهرت و اعتبار برند را در معرض خطر قرار می‌دهد.

برای نمونه، فرض کنید مجموعه‌ای از نظرات جعلی برای پروموت زیرپوستی محصولاتش استفاده کرده است. کاربری که نظرات را می‌خواند فکر می‌کند با نظر واقعی افراد مواجه است؛ اما وقتی حقیقت را بفهمد چه می‌شود؟ مسلماً این موضوع به سلب اعتماد از برند منجر خواهد شد.

چنین اتفاقی می‌تواند منشا شروع یک موج منفی پیرامون برند باشد. همان‌ طور که ایجاد هیجان در رابطه با یک برند و محصولاتش می‌تواند کلی آورده داشته باشد، ایجاد موج منفی می‌تواند ضربۀ بزرگی به کسب‌وکارها بزند.

مشکل دیگری که وجود دارد، مربوط به مسائل قانونی است. در بسیاری از کشورها، قوانین سفت‌و‌سختی برای بازاریابی پنهان تعریف شده که تخطی از آن‌ها می‌تواند مجموعه را دچار دردسر کند.

از طرفی، در برخی روش‌ها مثل تبلیغات مقایسه‌ای، ممکن است با شکایت برند رقیب روبه‌رو شوید و شما را متهم کند.

مشتریان را مخفیانه هدف بگیرید!

در این مقاله، متوجه شدیم بازاریابی پنهان چیست و چه سود و ضرری برای ما دارد. گفتیم که هدف اصلی بازاریابی مخفی،‌ایجاد و افزایش آگاهی و ایجاد حس کنجکاوی دربارهٔ برند (محصول یا خدمت آن) است.

چند روش مختلف اجرای آن را هم با یکدیگر بررسی کردیم که کسب‌وکارهای بزرگ نتیجهٔ خوبی از آن‌ها گرفته‌اند.

ما دیدیم می‌تواند سود زیادی برای شما داشته باشد و در عین حال، می‌تواند باعث و بانی ایجاد موج منفی شود. به همین دلیل، پیشنهاد می‌کنیم از روش‌هایی مثل نظرات و تجربه‌های جعلی بهره نبرید تا تصویر برند شما آسیب جدی نبیند.

در مقابل، روشی مثل گذاشتن محصول در معرض دید مخاطب (در پیشخوان آرایشگاه، داروخانه یا در خلال فیلم) گزینهٔ خوب و بی‌دردسری است.

امیدواریم این مقاله برای شما مفید باشد. اگر سؤالی در این زمینه دارید، حتماً در قسمت نظرات بنویسید تا با هم گفت‌وگو کنیم ?

 

منابع:

rockcontent | Indeed | Analytics stepes